واقعیتهای ترسناک زمین؛ ۱۶ مکانی که بهتر است از دیدن آنها پرهیز کنید+تصاویر
در نقاط مختلف زمین مکانهای ترسناکی وجود دارد که بازدید از آنها به همه توصیه نمیشود. اگر از تجربهی ترس و وحشت لذت میبرید، با این مقاله همراه شوید.
به گزارش موبوایران، در نقاط مختلف زمین مکانهای ترسناکی وجود دارد که بازدید از آنها به همه توصیه نمیشود. اگر از تجربهی ترس و وحشت لذت میبرید، با این مقاله همراه شوید.
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا برخی افراد از تجربهی حس ترس و وحشت لذت میبرند؟ از آنجایی که تصمیم گرفتید این مقاله را بخوانید، احتمالا شما جزو همین گروه هستید.
به گفتهی روانشناسان، تجربهی ترس و قرار گرفتن در موقعیتهای ترسناک، «واکنش ستیز یا گریز» را در انسان فعال میکند که باعث آزادسازی آدرنالین، اندورفین و دوپامین در بدن میشود. زمانی که جان انسان واقعا در خطر باشد، وقتی برای ایستادن و لذت بردن از تأثیر دلپذیر آزادسازی این هورمونها وجود ندارد؛ اما در محیطی امن و کنترلشده، مثلا هنگام تماشای فیلم ترسناک یا راه رفتن در تونل وحشت، میتوان با خیال راحت از حسی که این هورمونها در بدن ایجاد میکند، لذت برد.
علاوه بر این، بسیاری از افراد به این خاطر سراغ تجربههای ترسناک میروند که پس از انجام موفقیتآمیز آن، حس رضایت خاصی به آنها دست میدهد و اعتماد به نفسشان بالا میرود.
انسانها از هرچه قوانین طبیعت را نقض کند، میترسند
اما چرا مجسمههای کجومعوج، ارواح و اجساد پوسیده، حشرات آدمخوار و عروسکهای متحرک اینقدر دلهرهآور هستند و بهدفعات در فیلمهای ترسناک و دکور اتاقهای وحشت به کار میروند؟ از نظر روانشناسان، انسانها از هرچه قوانین طبیعت را نقض کند، میترسند. در نتیجه هرچه با منطق ما مطابقت نداشته باشد یا باعث ایجاد نوعی ناسازگاری، چه از لحاظ شناختی چه بصری، شود، ما را میترساند.
از طرفی، ذهن انسانها بهشدت درگیر مرگ است و این درگیری ذهنی به خلق هیولاهایی چون زامبیها، خونآشامها، ارواح و اجساد متحرک انجامیده . ما انسانها میخواهیم زندگی پس از مرگ را تجسم کنیم یا راهی برای زندگی جاودان بیابیم؛ اما چون این پدیده قوانین طبیعت را نقض میکند، تصورات ما از زندگی پس از مرگ ترسناک هستند.
علاقهی برخی انسانها به تجربهی وحشت کنترلشده آنها را به سمت مکانهایی میکشاند که بهنوعی واقعیتهای ترسناک زمین بهحساب میآیند. این مکانها، از دخمهی مردگان پاریس گرفته تا جزیرهی عروسکهای آویخته از درخت در مکزیک، بیننده را در موقعیتی دلهرهآور قرار میدهد که ممکن است مدتها خواب و آرامش او را مختل کند. در این مقاله ۱۶ مورد از مکانهایی که با وجود ترسناک بودن (یا به خاطر آن!) بازدیدکنندگان بسیاری را از سراسر دنیا جذب میکنند، معرفی کردهایم. اگر جرأتش را دارید، با این مقاله همراه شوید.
.هشدار: مطالب و تصاویر این مقاله ممکن است برای برخی خوانندگان آزاردهنده باشد
۱- تپهی صلیبها، لیتوانی
در شهر شاولیای در شمال کشور لیتوانی مکانی وجود دارد که به تپهی صلیبها (Kryžių kalnas) معروف است. مردم این کشور از قرن چهاردهم تا امروز به دلایل مختلف به این تپه آمده و آنجا را پر از صلیب چوبی و فلزی، تسبیح و دیگر نشانهای مذهبی کردهاند. در طول دورهی قرون وسطی، صلیب نماد خواست مردم به استقلال لیتوانی بود. پس از شورش دهقانی در سال ۱۸۳۱، لیتوانیاییها به یاد شورشیانی که در این انقلاب مردمی جانشان را از دست داده بودند، به تعداد صلیبهای این مکان افزودند. بین سالهای ۱۹۴۴ تا ۱۹۹۱ این تپه به محلی برای اعتراض و مقاومت در زمان اشغال شوروی تبدیل شد.
این تپه و تمام صلیبهای آن سه بار توسط شوروی با خاک یکسان شد؛ اما مردم محلی دوباره آن را با صلیبهای جدید بازسازی کردند. تا امروز بیش از ۱۰۰ هزار صلیب کنار هم روی این تپه قرار گرفتهاند و به آن حال و هوایی رمزآلود و مخوف دادهاند.
طبق مقالهی BBC دربارهی این مکان که به اعتقاد بسیاری یکی از واقعیتهای ترسناک زمین بهحساب میآید، «زمانی که باد در سراسر مزارع روستایی شاولیای میپیچد، تسبیحهای تزئینشده به صلیبهای فلزی و چوبی میخورند و هوا را پر از زنگ وهم آور میکنند.»
۲- دخمهی مردگان پاریس، فرانسه
مرگ برای انسان همیشه مفهومی ترسناک اما غیر قابل انکار بوده و کاملا طبیعی است اسکلت و جمجمه یکی از اِلمانهای آشنا و منقلبکننده در اکثر فیلمهای ترسناک باشد. به همین خاطر است که دخمهی مردگان پاریس (Catacombes de Paris) بدون هیچ شک و شبههای یکی از واقعیتهای ترسناک زمین و از مخوفترین مکانهای دنیا بهحساب میآید.
این دخمه که چند قدم آنطرفتر از ایستگاه مترو Denfert-Rochereau قرار دارد و حدود ۱٫۵ کیلومتر از آن برای بازدید توریستها آماده شده است، در واقع تونلی ۳۰۰ کیلومتری در جنوب دروازه باستانی شهرستان «بریره د-انفر» به نام «دروازه جهنم» است و همانطور که حدس زدید، پر از جمجمه و استخوانهای انسان است. بر سر در ورودی این دخمه نوشته شده : «بایستید! اینجا امپراتوری مرگ است!»
اما این همه اسکلت انسان از کجا در این تونل جمع شده است؟ داستان به سال ۱۷۸۰ برمیگردد که در اثر بارش طولانی و سنگین باران، گورستان اشباعشده از اجساد Les Innocents دچار سیلزدگی شد و موجی از اجساد پوسیده را به خانههای اطراف سرازیر کرد. این اتفاق هولناک پروژهای ۱۲ ساله را کلید زد که طی آن حدود ۶ میلیون جسد دفنشده در گورستانهای پاریس به معادن سنگ آهک سابق شهر و سرانجام به تونلهای زیرزمینی منتقل شدند.
اگر فردی ماجراجو هستید و روزی گذرتان به شهر پاریس افتاد، بازدید از این دخمه را از دست ندهید. بخشی از این تونل که در معرض بازدید عموم قرار گرفته، شامل استخوانها و جمجمهی اجسادی است که بهطور منظم در کنارهی دالانها قرار گرفته یا به شکل صلیب یا طرحهای دیگر چیده شدهاند و منظرهی وهمآوری خلق کردهاند.
۳- جزیرهی عروسکها، مکزیک
از هر کسی که طرفدار ژانر وحشت باشد بخواهید اِلمانهای معروف فیلمهای ترسناک را نام ببرد، بدون شک در فهرست او عروسک جای ویژهای دارد. از عروسک چاکی در فیلم بازی بچگانه گرفته تا آنابل، عروسکها به خاطر شباهتشان به انسان و در عین حال تفاوت فاحششان با او، میتوانند بسیار دلهرهآور باشند و شاید به همین خاطر است که جزیرهی عروسکها (Isla de las Munecas) واقع در جنوب مکزیکوسیتی در بین ترسناکترین نقاط زمین محبوبیت زیادی به دست آورده است.
این منطقه به خاطر نمونهای از زندگی آزتکها در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده؛ اما در اینترنت بیشتر به خاطر همین جزیرهی عروسکها معروف است.
این جزیره که در میان کانالهای آبی بیشمار این منطقه از نظرها پنهان است، محل زندگی صدها عروسک و اجزای آن است که از شاخههای درخت آویخته هستند یا در بین علفها پراکنده شدهاند.
این جزیره حالا شبیه یکی از صحنههای فیلم ترسناک به نظر میرسد؛ اما در گذشته محل زندگی مردی به نام خولیان سانتا بارِرا بود. به گزارش نشنال جئوگرافیک، این مرد که دیگر در قید حیات نیست، بعد از پیدا کردن جسد دختری در یکی از کانالهای آبی نزدیک محل زندگیاش، شروع به جمعآوری عروسکها و قرار دادن آنها در سراسر جزیره برای دور کردن ارواح شیطانی میکند.
افرادی که قصد (و البته جرأت!) بازدید از این جزیره را دارند، میتوانند قایقی کرایه کنند و از فاصلهای امن در آب به تماشای عروسکهای هولناک آویخته از درخت بنشینند.
۴- باغ مجسمه وِییو رونکونن، فنلاند
وییو رونکونن (Veijo Rönkkönen) در زمان حیات یکی از مشهورترین هنرمندان فولکلور فنلاند بود؛ اما در عین حال بسیار گوشهنشین بود و تمایلی به نمایش آثار خود در اماکن عمومی نداشت.
در عوض، این هنرمند تمام ۵۰۰ مجسمهای که در طول عمرش طراحی کرده بود، در حیاط پشتی خانهاش در پریکالا، جنوب فنلاند، قرار داد و بدین ترتیب آنجا را به باغ مجسمهی شخصی خود تبدیل کرد.
یکی از بزرگترین گردهماییهای این مجموعه، گروهی ۲۰۰ تایی از آنها است که به حالتهای مختلف یوگا کنار هم قرار گرفتهاند و صحنهی بسیار دلهرهآوری خلق کردهاند.
این مجسمهها (که به احتمال زیاد خودنگاره باشند) به اندازهی کافی دلهرهآور هستند؛ اما به پای چند مجسمهی دیگر در این باغ نمیرسند. برخی از این مجسمهها مانند راهبهای که پشت بوتهها میپلکد یا مردی شنلپوش با بازوان کشیده و به جلو درازشده، با آن لبخندهای منحوس (و مزین به دندانهای واقعی انسان!) و چشمان سیاه و فرورفته، واقعا ترس عجیبی در دل بیننده میاندازد و خواب آرام او را مدتها پریشان میکند.
۵- گودال آبی بزرگ، بلیز
یکی از جاذبههای معروف و در عین حال دلهرهآور بلیز در آمریکای مرکزی و غرب اقیانوس اطلس، مکانی معروف به گودال آبی بزرگ (Great Blue Hole) است که در ۹۶ کیلومتری ساحل این کشور و در نزدیکی مرکز تپهی مرجانی لایتهاوس قرار دارد.
این گودال آبی بزرگ بیش از ۳۰۰ متر عرض و ۱۰۸ متر عمق دارد و از بالا شبیه مغاکی تاریک و بیانتها در دل آب به نظر میرسد. خیره شدن به اعماق این گودال تاریک در میان آب زلال، ته دل بیننده را خالی میکند؛ اما برخی از غواصان با جسارت تحسینبرانگیزی به این منطقه میآیند تا در این گودال شیرجه بزنند و بهنوعی احساس کنند به «مرکز زمین» نزدیک میشوند.
هرچه در اعماق این گودال فرو بروید، صخرههای کنارهی آن واضحتر و زیباتر میشوند. برای درک عمق وحشت تجربهی شیرجه در گودالهای زیر آب، پیشنهاد میکنیم ویدئوی زیر از گیوم نِری (غواص آزاد فرانسوی و قهرمان جهان) را ببینید که بدون اکسیژن و تنها با حبس نفس، بیننده را با خود به تماشای اعماق هولناک گودال آبی دین (Dean's Blue Hole) در باهاماس میبرد:
۶- پارک موضوعیِ ها پار ویلا، سنگاپور
تمپارک ها پار ویلا (Haw Par Villa) با قدمتی ۸۲ ساله در جنوب سنگاپور قرار دارد و برخلاف آنچه از یک پارک تفریحی انتظار داریم، یکی از ترسناکترین نقاط کرهی زمین بهحساب میآید. ممکن است در نگاه اول و با دیدن طاقهای چینی رنگارنگ ورودی این پارک فکر کنید قرار است از پارکی شبیه دیزنیلند دیدن کنید؛ اما فریب ظاهر بیرونی معصومانهی آن را نخورید.
به محض ورود به پارک با بیش از هزار مجسمهی کوچک و بزرگ روبهرو میشوید که یکی از دیگری عجیبتر و وهمانگیزتر است. اگر فکر میکنید مجسمهی خرچنگی غولپیکر با سر انسان ترسناک است، صبر کنید تا باقی مجسمههای این تم پارک را ببینید!
وحشتناکترین و البته پربازدیدترین بخش این پارک، موضوعی جهنمی دارد و از افسانههای چینی الهام گرفته شده است. در این بخش، بازدیدکنندگان شجاع با «ده دادگاه جهنم» (Ten Courts of Hell) روبهرو میشوند که نیت اصلی آنها آموزش اخلاقیات و رفتار به کودکان است؛ اما نحوهی نمایش مجازات سهمگینی که در جهنم انتظار گناهکاران را میکشد، حتی بزرگسالان را منقلب میکند و به هیچ عنوان برای کودکان مناسب نیست.
در هر دادگاه جهنم فهرستی از گناهان و مجازات مربوط به آن روی تختهای نوشته شده و در فضایی تنگ و مخوف، این مجازات بهصورت مجسمهی افرادی در حال شکنجه شدن به نمایش گذاشته شده است. مثلا مجازات استفادهی نادرست از کتاب، دو نیم شدن با اره است؛ یا مجازات تقلب در امتحان، بیرون کشیدن جوارح و رودهها از بدن است. اگر رباخوار باشید، طبق افسانههای چینی، در دادگاه جهنم محکوم به پرتاب شدن روی تپهای از چاقو خواهید شد.
تمام این مجازات به شکل مجسمههای ترسناک با نورپردازی خوفناک به نمایش گذاشته شده است تا ترسی که در ببینده القا میکند، او را از ارتکاب به گناه بر حذر دارد.
۷- استودان سدلک، جمهوری چک
شاید برایتان عجیب باشد اگر بدانید جایی در دنیا نیایشگاه کوچکی وجود دارد که با استخوانهای انسان تزیین شده است. این نیایشگاه اّستودان سدلک (Sedlec Ossuary) نام دارد و در طبقهی زیرین گورستان کلیسایی در سدلک از حومههای شهر کوتناهُرا در جمهوری چک قرار دارد.
اما چرا باید کلیسایی در دکور خود از استخوان و جمجمهی انسان استفاده کند؟ داستان به اوایل دههی ۱۳۰۰ مربوط میشود که راهب بزرگ کلیسای صومعه سیسترسی سدلک هنگام بازگشت از سرزمین مقدس، مقداری از خاک این سرزمین را با خود آورد و آن را بهعنوان تبرک در این گورستان پاشید. با این کار این گورستان محبوبیت زیادی پیدا کرد و حالا همه میخواستند در آنجا دفن شوند. با گسترش طاعون و جنگهای محلی، تعداد اجساد دفنشده در این گورستان بیش از حد بالا رفت و بایست اجساد قدیمی را از خاک بیرون میآوردند تا جا برای اجساد جدید باز شود.
برای جلوگیری از هدر رفتن این استخوانها، راهبهای کلیسا تصمیم گرفتند از آنها در تزیینات استفاده کنند. بدین منظور در سال ۱۸۷۰ منبتکاری به نام فرانتیشک رین از طرف کلیسا استخدام شد تا بیش از ۴۰ هزار استخوان بهجامانده از اجساد انسان را بهصورتی شکوهمند و تأثیربرانگیز به دکور کلیسا اضافه کند؛ او در این کار بسیار موفق عمل کرد.
تزئینات استخوانی کلیسا شامل شمعدانها، سرسپر خانوادگی و چندین نوار استخوانی است که از سقف آویزان است. اما شاید دلهرهآورترین دکور استخوانی این کلیسا لوستر عظیمی باشد که متشکل از تقریبا هر استخوانی است که در بدن انسان یافت میشود. این لوستر با فرشتههای عروسکی تزیین شده است که البته با ظاهر هراسانگیز خود کمکی به تلطیف فضا نمیکنند.
۸- جزیرهی مارها، برزیل
بهتر از است مدتی از اجساد و عروسکها فاصله بگیریم و این بار سراغ موجودات زندهای برویم که در فهرست واقعیتهای ترسناک زمین قرار گرفتهاند. Ilha da Queimada Grande، معروف به «جزیرهی مارها» واقع در ۳۳ کیلومتری خلیج سائوپائولو، یکی از خطرناکترین جزایر دنیا است.
در این جزیره حدود ۲ هزار مار سمی زندگی میکند که خطرناکترین آنها افعی سرنیزهای زرین و عامل حدود ۹۰ درصد مرگومیرهای حاصل از مارگزیدگی در برزیل است. جمعیت مارهای این جزیره آنقدر زیاد است که طبق گزارشها، در هر متر مربع یک تا پنج مار یافت میشود. جنگلهای انبوه این جزیره به استتار مارها کمک میکند تا طعمه در کمال ناآگاهی غافلگیر شود.
اما چرا این جزیره پر از مارهای سمی است؟ حدود ۱۰۰ هزار سال پیش، این منطقه با بالا آمدن سطح آب دریا از برزیل جدا شده و به همین دلیل گونههایی از مارها در آن گیر افتادهاند و همچنان به حیات خود و تولیدمثل ادامه دادهاند. شرایط جدید زیستمحیطی، این گونه مارها را به خطرناکترین مارهای دنیا تبدیل کرده است. زهر این مارها به خاطر فرگشت پنج برابر قویتر از مارهای دیگر است و میتواند طعمه را در لحظه از پا در آورد و حتی گوشت انسان را آب کند.
به خاطر کشنده بودن زهر این مارها، دولت برزیل مردم را از قدم گذاشتن در این جزیره منع کرده است. محققان برای ورود نیاز به مجوز نیروی دریایی برزیل دارند. پادزهر در ۱۵۰ کیلومتری این جزیره در مؤسسهی بوتنتا سائوپائولو موجود است که تا رسیدن به آن فرد گزیدهشده جانش را از دست خواهد داد.
۹- دروازهی جهنم، ترکمنستان
حالا که بحث طبیعت و جلوههای دلهرهآور آن است، باشد سری به «دروازهی جهنم» در روستای دروازه در قرهقوم ترکمنستان بزنیم. این اسم را مردم محلی به گودال عظیمی به قطر حدود ۷۰ متر و گودی ۲۰ متر دادهاند که همیشه در حال سوختن است.
اما این گودال آتش چطور ایجاد شد؟ زمانی که دانشمندان شوروی در سال ۱۹۷۱ در این منطقه مشغول جستوجوی نفت بودند، هنگام حفاری بهطور تصادفی به منبعی از گاز متان برخورد میکنند که باعث شود سکوی حفاری فرو بریزد، گودال بزرگی ایجاد و گاز خطرناکی در هوا آزاد شود. دانشمندان با این تصور که گاز محدوده میسوزد و آتش خاموش میشود، تصمیم گرفتند گودال را آتش بزنند؛ اما پنجاه سال از آن روز گذشته و این گودال همچنان در حال سوختن است.
این گودال باعث بروز خطرات محیطزیستی در منطقه شد و سلامت ساکنان روستا را با تهدید مواجه کرد؛ اما امروزه یکی از جاذبههای گردشگری ترکمنستان به شمار میرود.
۱۰- باغ سنگی درویش خان، ایران
در ایران مکانهای ترسناک کم نیست؛ برای مثال «دریاچهی ارواح» در ۱۲ کیلومتری نوشهر مازندران به خاطر ترکیبی از درختان مرده وسط دریاچه، مِهی که بیشتر اوقات روی دریاچه را گرفته با صدای حیوانات وحشی منطقه، آن را به یکی از جاذبههای عکاسی تبدیل کرده است. گورستان عجیب یئری در شرق مشکینشهر اردبیل پر از سنگ قبرهای ایستادهای به شکل صورت انسان است که هیچ کدام دهان ندارند.
اما شاید دلهرهآورترین منطقه در ایران باغ سنگی «درویشخان» باشد که در آن خبری از سرسبزی نیست و از درختان مردهی این منطقه تکههای بزرگ سنگ آویزان است. طبق روایتی، صاحب این منطقه، درویشخان اسفندیار پور بوده که حدود ۴۰ سال پیش، پس از خشک شدن کامل مزرعهاش، از روی اعتراض و درماندگی و چون گنگ بود، تکه سنگهایی که از کوههای اطراف جمع کرده بود بهعنوان میوه از درختان مردهاش آویزان کرد.
از نکتههای جالب این باغ، سوراخهای درون سنگها است که به طرز ماهرانهای انجام شده و برخی از این سنگها آنقدر بزرگ هستند که تصور حمل آنها توسط پیرمردی با جثهی درویشخان کمی عجیب به نظر میرسد.
پس از مرگ درویشخان در سال ۱۳۸۶ در سن ۹۰ سالگی، او را در همین باغ سنگی دفن کردند تا حال و هوای آن بیشازپیش هراسانگیز شود. امروزه این باغ سنگی یکی از مناطق دیدنی سیرجان به شمار میرود و شاید برای ساخت کلیپی ترسناک، لوکیشن مناسبی باشد.
۱۱- تابوتهای معلق، فیلیپین، چین، اندونزی
اگر روزی گذرتان به منطقهی کوهستانی ساگادا در فیلیپین، فوجیان در چین یا جزیرهی سولاوسی در اندونزی افتاد و هوس کردید به زیارت اهل قبور بروید، یادتان باشد که به جای زیر پایتان باید بالای سرتان را نگاه کنید؛ چون مردمان این مناطق رسم دارند مردگان خود را در تابوتهای آویخته از کنارههای صخره قرار بدهند.
این رسم به هزاران سال پیش برمیگردد که طی آن فرد تابوت خود را میسازد، بعد از مرگ درون آن قرار میگیرد و کنار اجدادش از صخره آویخته میشود. برخی از این تابوتها صدها سال عمر دارند و کاملا مشخص است توسط فردی که حالا درون آنها آرام گرفته است، ساخته شدهاند.
دلیل اینکه چرا مردمان این مناطق بهجای دفن مردگان خود آنها را از لبهی صخره آویزان میکردند، معلوم نیست؛ اما شاید به این خاطر باشد که دست کسی به آنها نرسد و آرامش مردگان مختل نشود.
۱۲- فرورفتگی داناکیل، اتیوپی
در بین مکانهای معرفیشده در فهرست واقعیتهای ترسناک زمین، فرورفتگی داناکیل (Danakil Depression) حال و هوای عجیبی دارد و شاید یکی از مناطقی باشد که حتی آن دسته از افرادی که جرأت روبهرو شدن با استخوانهای انسان یا عروسکهای ترسناک ندارند، دوست داشته باشند روزی از آن دیدن کنند.
فرورفتگی داناکیل واقع در اتیوپی در شرق آفریقا، برخلاف ظاهر مسحورکنندهاش، جای بسیار خطرناکی است و بازدید از آن به هر کسی پیشنهاد نمیشود. داناکیل یکی از پستترین نقاط دنیا است و در برخی نواحی به ۱۲۰ متر زیر سطح دریا میرسد. این فرورفتگی یکی از داغترین نقاط دنیا به شمار میرود. دما در این منطقه به ۶۲ درجهی سلسیوس میرسد و میتواند برای افرادی که به دمای بالا عادت ندارند، بسیار تحملناپذیر باشد. بادی که در این منطقه میوزد (معروف به باد آفار) آنقدر داغ است که فرد احساس میکند پوستش در حال سوختن است.
رنگهای نئونی خیرهکنندهی این مناطق گرمابی به خاطر میکروبهایی است که در آنجا زندگی میکنند. در بین ترکهای سطح زمین نیز گدازههای آتشفشانی همیشه در حال جوشش است و این منطقه را به برهوتی هولناک تبدیل کرده است.
نشنال جئوگرافیک این منطقه را «بیرحمترین مکان روی زمین» نامیده و از نظر عدهای، نزدیکترین تصویر از جهنم روی زمین است. داناکیل مخلوطی از مواد معدنی، نمک، گوگرد و آهن محلول است که همهی آنها در ترکیبی از رنگهای درخشان زرد، نارنجی و قرمز ظاهر میشوند و به این منطقه جلوهای مرموز و مسحورکننده میبخشند. با همهی این زیبایی، آب این منطقه بهشدت اسیدی است و هیچ حیاتی در آن به چشم نمیخورد.
۱۳- شهر متروک پریپیات، اوکراین
افرادی که سریال چرنوبیل را تماشا کردهاند، بدون شک با اسم پریپیات آشنا هستند و میدانند چرا این شهر از واقعیتهای ترسناک زمین به شمار میرود. پریپیات در سال ۱۹۷۰ بهعنوان محل اسکان کارکنان نیروگاه هستهای چرنوبیل بنا شد و تا زمانی که ساکنان آن در پی وقوع فاجعهی هستهای در سال ۱۹۸۶ مجبور به تخلیهی کامل شهر شدند، نزدیک به ۵۰ هزار نفر جمعیت داشت.
پریپیات از آن سال متروکه مانده است و ساختمانها، اسباب و اثاثیهی خانه و تمام نشانههای زندگی به همان شکل که مردمش آنها را رها کرده بودند، باقی مانده است. کتابهای رنگورورفته در کلاسها، عروسکهای نخنما در گهوارهها و عکسهایی که هنوز در قاب قرار دارند به شهری که ۳۵ سال است هیچ انسانی در آنجا زندگی نکرده، حال و هوایی مخوف و ترسناک دادهاند.
اما معروفترین و دلهرهآورترین جلوهی این شهر متروکه، چرخفلک شهربازی پریپیات است که حالا تنها اسکلتی از آن باقی مانده و گیاهان پیچان دور این اسکلت فلزی را پوشاندهاند.
از سال ۲۰۱۰ بازدید از این شهر و چرنوبیل برای عموم آزاد است؛ اما بازدیدکنندگان باید قبل و بعد از بازدید بهطور کامل چک شوند تا از آلوده نشدن به پرتو رادیواکتیو اطمینان حاصل شود. اگر نمیخواهید خطر کنید، میتوانید نمایی از این شهر متروک را در ویدئوی زیر ببینید:
۱۴- دخمهی مردگان کپوچین، ایتالیا
اگر دخمهی مردگان پاریس و استودان سدلک توانستهاند شما را بترسانند، شاید دخمهی مردگان کپوچین (Capuchin Catacombs) در پالرمو ایتالیا این شانس را داشته باشد!
این دخمهی مخوف اواخر قرن شانزدهم و بعد از اینکه گورستان کلیسا با مشکل کمبود جا مواجه شد، ساخته شد. ابتدا قرار بود این مکان فقط مختص افراد وابسته به کلیسا باشد؛ اما وقتی مردم محلی بو بردند این مکان اجساد را بهطور طبیعی مومیایی میکند، تمام تلاش خود را کردند تا جایی در این دخمه برای جسد خود پیدا کنند؛ البته در حالیکه بهترین لباسهایشان را به تن کرده بودند!
نتیجه این شد که امروزه این دخمه، خانهی ۸ هزار جسد کت و شلوار پوشیده است که در راهروهای مجزا و در دستهبندی راهبها، متخصصان و بچهها با نظم و ترتیب قرار گرفتهاند. بازدید از این دخمه مثل بازدید از موزه است؛ با این تفاوت که داخل این لباسهای مجلل (و البته گردوخاک گرفته و رنگ و رو رفته) اجساد انسانهایی است که برخی از آنها هنوز موهای خود را حفظ کردهاند.
۱۵- بازار طلسم آکودِسوا، توگو
بازار طلسم آکودِسوا (Akodessewa Fetish Market) جایی در پایتخت کشور توگو در غرب آفریقا است که در آن میشود هر چیز عجیب و ترسناکی که تصور کنید، از سر گندیدهی پلنگ تا جمجمهی انسان، بخرید یا از کاهنان وودو بخواهید برای شما طلسم اختصاصی درست کنند، آینده را پیشبینی کنند یا با مواد عجیب و مشکوکی برای بیماری شما دارو درست کنند.
بسیاری از افرادی که به طلسمهای این بازار وودو اعتقاد دارند، آن را مانند بیمارستان یا داروخانه در نظر میگیرند که وقتی قادر به پرداخت هزینههای درمان واقعی نیستند یا از آن نتیجهای نگرفتند، به اینجا رو میآورند. طلسمها و افسونهایی که در این بازار فروخته میشود برای درمان همه نوع بیماری، از آنفولانزا گرفته تا نازایی و از بین بردن سیاهترین نفرینها، به کار میرود!
در شیوهی درمانی وودو هر موجودی، چه زنده چه مرده، میتواند مؤثر باشد و در بازار طلسم آکودِسوا میتوان همه نوع موجودی پیدا کرد: میمون، تمساح، بز، پلنگ، غزال و بسیاری موجودات دیگر که همه در حال پوسیدن هستند و روی هم انباشته شدهاند.
قرار داشتن این بازار در فضای باز دست کم به تحملپذیر کردن بوی بد اجساد کمک میکند؛ اما بدون شک برای توریستهایی که به قربانی کردن حیوانات به منظور پرستش یا استفاده از تکههایی از بدن مردگان بهعنوان طلسم و افسون عادت ندارند، این بازار مکان ترسناک و دلبههمزنی خواهد بود؛ البته برای افراد محلی که به این آیین اعتقاد دارند، وجود چنین بازاری حیاتی و بسیار ارزشمند است.
۱۶- موزهی موتر، آمریکا
در برخی نقاط زمین موزههای پزشکی وجود دارد که بهراحتی از عجیبترین و ترسناکترین مکانهای روی زمین بهحساب میآیند. از موزهی آناتومیهای عجیب و غریب فرگونار (Musée Fragonard) در فرانسه گرفته تا موزهی وسایل مشکوک پزشکی (Museum of Questionable Medical Devices) در مینسوتا، این مکانها پر از بقایای حیوانات عجیب، جمجمهی انسان، انواع انگلها و وسایل خطرناک پزشکی هستند که در گذشته جان افراد را با خطر مرگ مواجه میکردند.
در میان این موزههای عجیب و غریب، موزهی موتر (Mütter Museum) در پنسیلوانیای آمریکا جایگاه ویژهای دارد و اگر بخواهیم تمام المانهای دلهرهآور را در یک مکان جمع کنیم، احتمالا جایی شبیه این موزه خواهد بود. موزهی موتر رویکردی کاملا پزشکی و آموزشی دارد؛ اما گشتوگذار در آن جرأت و حس ماجراجویی زیادی میخواهد.
میپرسید چرا؟ در این موزه اسکلت انسان عادیترین چیزی است که با آن روبهرو میشوید. وقتی به این موزه قدم میگذارید، باید خود را برای مواجهه با بخشی از حنجرهی آبراهام لینکلن، تومور فک رئیس جمهور گروور کلیولند، نوزادان کجومعوج داخل شیشه، و حتی برشهایی از مغز نابغهی معروف جهان «آلبرت اینشتین» آماده کنید.
محتویات این موزه آن را شبیه خانهی عجایب و تفریحات دانشمندی دیوانه کرده؛ اما در حقیقت برای ادای احترام به یکی از با استعدادترین و قابلاحترامترین جراحان دنیا، یعنی توماس دنت موتر (۱۸۱۱-۱۸۵۹) بنا نهاده شده است.
یکی از بخشهای مختلف این موزه «جسمهای شکسته، روحهای رنجکشیده: صدمه، مرگ و شفا در جنگ داخلی فیلادلفیا» نام دارد که در آن صدماتی که در جنگ به افراد وارد شده و نحوهی درمان آنها نمایش داده شده است. در این بخش بازدیدکنندگان بهطور کاملا تعاملی با حس و حال قطع کردن بازو دقیقا آشنا میشوند. در این بخش همچنین سلاحهایی در معرض نماش گذاشته شده که برای قطعه قطعه کردن بدن انسان طراحی شده است.
اگر به تماشای اسکلت واقعی انسان و دیگر موارد مربوط به پزشکی علاقهمند هستید، میتوانید به موزهی ملی علوم پزشکی تهران نیز سری بزنید. در این موزه میتوانید جمجمهای متعلق به دختری ۱۳ ساله را ببینید که گفته میشود قدمت آن به حدود ۵ هزار سال پیش برمیگردد.