به گزارش سایت طلا، هر چیزی که باعث ایجاد احساس ناخوشایند شود، ممکن است به عنوان نشانه ای از اشتباه باشد مانند وقتی که بدون هیچ دلیل قابل تشخیصی ناراحت می شوید - حتی ممکن است از نظر جسمی نیز ظاهر شود، به عنوان مثال در قلب یا روده-.
احساسات منفی می تواند مواردی را که ممکن است انکار کنید، آشکار کند و با این افشاگری، می توانید به خود قدرت دهید تا بالقوه خود را به حداکثر برسانید. درگیر نشدن با احساسات منفی یک چیز است اما نادیده گرفتن آن ها کاملا یک چیز دیگر است. بنابراین بگذارید کلیدواژه شما به جای "ترس" ، "کنجکاوی" باشد.
پذیرش احساسات منفی
احساست منفی به طور طبیعی در حال حاضر بر احساس خوب ما تاثیر می گذارند و این طبیعی است. اما آن ها همچنین یک هدف دارند: آن ها ما را از این واقعیت آگاه می کنند که چیزی درست نیست.
غالبا، چیزی که نیاز به اصلاح دارد، خود فکر کردن است. با این حال، بررسی تفکر خود آسان نیست. این کمی شبیه قلقلک دادن است، فقط کار نمی کند. افکار تا حدی که غالبا غیرمنطقی باشند با تجربه ها، برداشت ها، باورها و تعصبات ما در ارتباط هستند.
بنابراین، به جای اینکه فقط بخواهید این احساس از بین برود، از آن به عنوان ابزاری استفاده کنید. شما می توانید پاسخ های خودکار را در ذهن خود به هم بزنید و متفاوت فکر کنید. خارج از چارچوب و باورهای محدود خود فکر کنید. ازخود بپرسید چرا احساس ناراحتی می کنید و منطق پشت این احساس را بررسی کنید. شما مسیرهایی را برای برداشت های مختلف از جمله پذیرش عدم مطمئن بودن، باز خواهید کرد.
پیدا کردن یک دوست از عدم شناخت
ناراحتی، احساسی ناشی از عدم اطمینان است که خود به نوبه خود ناشی از عدم شناخت است. انسان در طول تاریخ برای یک حالت "دانستن" تلاش کرده است، از جهان باستان تا رنسانس، انقلاب صنعتی، سکولاریزاسیون و انقلاب فنی. معنویت و خرد توسط علم و دانش جایگزین شده است. "دانستن" مترادف با ایمنی شده است و به عنوان انسان آنچه باعث می شود ما احساس امنیت کنیم، همیشه گزینه خوبی به نظر می رسد.
بنابراین چرا با وجود این همه حقایق و آمار و اطلاعات موجود باز هم هر از چندگاهی ناراحتی بی حساب را تجربه می کنیم؟ پاسخ تکامل است. علی رغم توسعه انسان بویژه در چند قرن گذشته، شما هنوز یک حیوان (البته نوع بسیار هوشمندانه آن) هستید. اگر چه اختراعات و فناوری بسیاری از مهارتهای جسمی که در پیشینیان شما نیز بوده را از کار انداخته است، اما احساسات احشایی شما درست در زیر سطح آن کمین کرده و آماده برای حباب زدن در هر زمان است.
در دوران کودکی به ما یاد دادند که ندانستن چیز بدی است. کلمه "نادانی" تقریبا به یک اصطلاح انژادی تبدیل شده است، در حالی که در حقیقت، این به معنای "کمبود دانش یا اطلاعات" است. یقین ما را از ایدهها و دیدگاههای جدید کور می کند. این پتانسیل را هم برای خود ما و هم دیگران محدود می کند و بیشتر از همه خلاقیت ما را محدود می کند.
برای یک کودک خردسال، هر روز حتی هر لحظه یک ماجراجویی است، فرصتی برای تجربیات و کشفیات جدید. تجربه کودک را با بزرگسالی مقایسه کنید که فکر خود را درباره همه چیز جلب کرده و از آنها اطمینان دارد. این گونه خسته کننده است، درست است؟
چرا قضاوت خوب است
ممکن است در شرایطی احساس راحتی نکنید که شخصی را برا اساس لباس، لهجه، رفتار وی، کلماتش، اتومبیلی که رانندگی می کنند یا شاید خانهای که در آن زندگی می کنند قضاوت کنید. اما مشکلی نیست. شما به گونهای طراحی شدهاید که دائما قضاوتهای فوری انجام دهید، زیرا این یک روش طبیعی دیگر برای حفظ امنیت خود است.
در واقع ترفند این است که آگاهی داشته باشید تا انتخاب کنید کدام احساسات به شما خدمت می کنند و کدام یک به درد شما نمی خورند.