ماجرای پیچیده عموی سوباسا و اوشین

این زنجیره توئیت‌ها از کاربری به نام شهاب (shahabesque) در فضای مجازی رد و بدل می‌شد و دیروز در یکی دو روزنامه هم سروکله‌اش پیدا شد

خبر را برای من بخوان

به گزارش سایت طلا،این زنجیره توئیت‌ها از کاربری به نام شهاب (shahabesque) در فضای مجازی رد و بدل می‌شد و دیروز در یکی دو روزنامه هم سروکله‌اش پیدا شد. پس بد ندیدیم شما هم از دسترنج این کاربر توئیتر استفاده کنید: حدود ۱۰-۱۲ سال پیش که هنوز شبکه‌های اجتماعی مجازی به گستردگی امروز نبودن، اس‌ام‌اسی بین همه ردوبدل می‌شد با این مضمون که کاشف به عمل اومده: عمو جان سوباسا، عموش/دوستِ پدرش نبود و دوست‌پسر مامانش بود.

‏به گزارش هفت صبح؛ بلافاصله این «خبر» تبدیل به نَقل و نُقل محافل ایران شد و چرخید و چرخید و الان تقریباً به صورت یک «حقیقت» پذیرفته شده! اما از همون موقع من واسم این سوال پیش اومد که چطور در فرهنگ غنی و بسیار «خانواده‌محور» ژاپن، ممکنه که چنین کارتونی با چنین مضمونی برای مخاطب کودک ساخته بشه؟

‏با یک تحقیق ساده اینترنتی می‌شه دید که روبرتو هونگوی برزیلی واقعاً دوستِ پدر سوباساست که برای عمل چشم به ژاپن میاد و با توصیه پدر سوبا، به دیدن بازیش می‌ره، محو استعدادش می‌شه و تصمیم می‌گیره مربیگریش رو به عهده بگیره. هیچ رابطه‌ای هم بین روبرتو و ناتسوکو (مادر سوبا) نیست.

‏با دوستی اهل ژاپن که مثل خودم طرفدار این کارتون و البته پیگیر فوتبال انگلیس بود، این موضوع رو مطرح کردم و گفتم چنین شایعه‌ای در ایران هست، آیا صحیحه؟! از تعجب نزدیک بود شاخ دربیاره و گفت در فرهنگ ما مادر و حتی مادربزرگ، یک جایگاه بسیار محترم و ویژه دارن و این حرف مشمئزکننده است.

‏احتمالاً یکی از دلایل اصلی قوت گرفتن چنین شایعه‌ای، یک ادعای دیگه راجع به دوبله سریال اوشین (سال‌های دور از خانه) بود که می‌گفت «اوشین، شخصیت اصلی داستان، زنی تن‌فروش بود، ولی به صورت یک بانوی زحمت‌کش قدّیس‌گونه ارائه می‌شد» جالبه که این شایعه هم دروغ محضه.

خانم مریم شیرزاد، دوبلور نقش اوشین و خانم ژاله علو، مدیر دوبلاژ این سریال، بار‌ها تاکید کردن که چنین ادعایی اساساً غلطه و تنها دست‌کاری‌های داستان، مربوط به رویکرد سیاسی و نگاه ضد‌ّجنگ اوشین بوده که با روحیات جامعه جنگ‌زده ایران در اون روز‌ها مطابقت نداشته.

‏حتی جایی از سریال، «کایو» دوست اوشین، که در یک روسپی‌خانه مشغول به کاره، با کمک اوشین از اونجا بیرون میاد! سوال من متوجه کسی که چنین شایعه‌ای رو برای اولین بار مطرح می‌کنه نیست؛ چون چنین مزخرفاتی می‌تونه از یک شوخی ساده یا گپ مسخره دوستانه یا نمک‌پرونی بی‌پایه‌واساس شروع بشه.

پرسش اصلی من در مورد کسانیه که این شایعه رو خیلی راحت اول «می‌پذیرن» و بعد «نشر می‌دن»! چرا در اولین شنیدن، سوال پیش نمیاد که: «مگه می‌شه مضمون رابطه نامشروع مادر یک کودک با مربی فوتبالش، در یک کارتون ژاپنی اخلاق‌مدار که پر از درس‌های زندگی برای کودکان/نوجوانانه، گنجونده بشه؟»

و در قدم بعد، چرا بدون تحقیق، این شایعه رو پخش هم می‌کنن؟ اون علاقه به پذیرش این بی‌اخلاقی واضح، اون زحمت ندادن به یک سرچ ساده، اون لبخند کج و چشم‌های تنگ‌شده و صدای پایین حین تعریف این شایعه سخیف و غیراخلاقی که انگار داره یک راز مگوی جذاب پشت‌پرده رو برملا می‌کنه، از کجا میاد؟