به گزارش سایت طلا،جو بایدن در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری همواره از خروج دونالد ترامپ از برجام انتقاد میکرد و به صراحت میگفت به محض رسیدن به قدرت، آمریکا را به این توافق باز خواهد گرداند.
این در حالی بود که دونالد ترامپ، توافقی را که دولت اوباما-بایدن امضا کرده بودند، ناقص و برخلاف امنیت ملی آمریکا میدانست.
وی در سال ۲۰۱۷میلادی در نامهای به کنگره اعلام کرد، حاضر نیست معافیتهای برجامی را امضا کند و در صورت اصلاح نشدن این توافق، از آن خارج خواهد شد چرا که آن را خلاف امنیت ملی میداند.
ترامپ در سال ۲۰۱۸ به طور رسمی از آن خارج شد و در دستور اجرایی به وزیر خارجه و خزانهداری، اتخاذ تدابیر لازم برای خروج کامل از مشارکت در این توافق را خواستار شد.
پس از آن، تیم ضد ایرانی وی که در هماهنگی کامل با محور صهیونیستی-سعودی بودند؛ شدیدترین تروریسم اقتصادی را علیه مردم ایران به کار گرفت تا ملت ایران را به زانو درآورد و فشاری برای مقامات وارد سازد که مجبور به آمدن به میز مذاکره و پذیرش ۱۲ شرط مطرح شده از سوی مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا شود.
از آن زمان، بیش از سه سال گذشت و جمهوری اسلامی ایران با صبر استراتژیک و مقاومت، رویکرد موسوم به فشار حداکثری را ناکارآمد ساخت به گونهای که از رئیس جمهوری تا نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، آن را شکست خورده توصیف میکنند.
بایدن در ۲۰ ژانویه(یکم بهمن)، به کاخ سفید آمد و تیمی را برای امنیت ملی و سیاست خارجی معرفی کرد که همه آنها در شکلگیری توافق هستهای سال ۱۳۹۴ نقش داشتند. آنتونی بلینکن، جیک سالیوان، ویلیام برنز، وندی شرمن، رابرت مالی، جرت بلانک، ریچارد نفیو، جان کری و دیگر چهرههای مطرح دولت اوباما کسانی بودند که قرار بود در دولت بایدن هم باشند.
به محض معرفی این افراد، واکنشها در کنگره، رژیم صهیونیستی و سعودی بلند شد. تقریبا دموکراتها و جمهوریخواهان بر اینکه برجام یک توافق ناقص است و باید اصلاح شود متفق القول شدند. بایدن برای گرفتن رای اعتماد شکننده دموکراتها، به شنیدن صدای آنها و نرمش در برابرشان نیاز داشت.
آنتونی بلینکن، جیک سالیوان و حتی خود بایدن به ناگاه از شعار بازگشت به توافق دست کشیدند و اینگونه گفتند که ابتدا ایران باید به توافق بازگردد.
آنها در این مسیر تاکید کردند که با متحدان و شرکای اروپایی، منطقه خاورمیانه و اعضای کنگره مشورت خواهند کرد. سپس هم در اظهاراتی با الفاظ گوناگون اینگونه وانمود کردند که آنها آماده همکاری و بازگشت سریع به برجام هستند و نشستن بر میز مذاکره با ایران را به عنوان یک امتیاز بزرگ در شیپور رسانهای میدمیدند.
همین شیوه حرکت نشان داد که بایدن خود را در مخمصه و دام سهگانه سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا، شرکای منطقهای به ویژه صهیونیستها، سعودی و امارات متحده عربی و همچنین اعضای کنگره گیر انداخته است و تصور میکند میتواند با جلب رضایت آنها که منافع متقاطعی هم دارند، با تشکیل جبهه واحدی با ایران مواجه شود.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در نشستی با کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا گفت دولت جو بایدن متعهد است «در رابطه با هر چیزی درباره توافق با ایران» با اسرائیل و کشورهای خلیج فارس مشورت کند.
وزیر خارجه آمریکا با تکرار موضع خود مبنی بر اینکه ایران باید گام نخست را برای پایبندی به برجام بردارد، افزود: پیش از آن، تحریمها برداشته نخواهند شد.
جیک سالیوان هم با همتای رژیم صهیونیستی در این زمینه رایزنی کرد.
با این وجود، بایدن و تیم او در حالی از بازگشت به برجام و دیپلماسی با ایران سخن میگویند که با گذشت ۶۰ روز، هنوز حاضر نشده است دو دستور اجرایی ترامپ که برجام را مخالف امنیت ملی آمریکا دانسته بود، لغو کند.
او میگوید حاضر به مذاکره است آن هم برای همان هدفی که ترامپ با اعمال رویکرد فشار حداکثری به دنبال آن بود و به همین دلیل هم، تحریمها را بر نمیدارد در حالیکه جهان میداند آن طرفی که از برجام خارج شد، آمریکا بود آن هم در شرایطی که به اعتراف آژانس بین المللی انرژی اتمی و گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا، ایران به طور کامل به تعهدات خود پایبند بود.
بازی دولت آمریکا به قدری نخنما شده است که به طور مشخص میخواهد چشمانداز آتی برجام که در ۲۰۲۳ محدودیت موشکی ایران را به پایان میرساند، همچون سلف خود که محدودیت تسلیحاتی را هدف گرفته بودند، مورد هدف قرار دهد، به برجام بازگردد و از ابزار داخل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت برای تحت فشار قراردادن ایران به ویژه اعمال مکانیسم ماشه بهره گیرد تا مانع پایان یافتن تمام محدودیتها در ۲۰۲۵ شود که دیگر قطعنامه ۲۲۳۱ هم برای همیشه پایان مییابد.
بایدن و تیم او چه بلینکن و سالیوان که معتقد به حفظ تحریم و اعمال فشار برای آوردن ایران به میز مذاکره برای آن موضوعاتی هستند که در سال۹۴ به دست نیاوردند و چه اشخاصی همچون راب مالی که رویکرد معتدلی را نشان میدهند و از گام به گام یا اقدامات ابتدایی برای نشستن بر میز مذاکره سخن میگویند، یک هدف واحد را دنبال میکنند و آن وارد کردن موضوعات موشکی و منطقهای ایران است.
این موضوع که آمریکا می خواهد توافقی طولانیتر و محکمتر با ایران داشته باشد، تقریبا به صورت واحد از تمام اعضای دخیل دولت بایدن و همچنین در قریب به اتفاق نشستهای سخنگویان کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا شنیده شده است.
اینکه آمریکا حاضر به بازگشت به تعهدات و برطرف کردن تحریمها حتی در بحبوحه همهگیری کرونا نیست به گونهای که پول ایران در کره جنوبی برای مصارف پزشکی هم نتوانست آزاد شود، یک واقعیت انکارناپذیر را نشان میدهد که دولت آمریکا قابل اعتماد نیست. اگرچه تحریم باید برداشته شود و اگر بتوان آن را رفع کرد یک ساعت هم نباید معطل بماند اما شرایط فعلی گویای آن است که رویکرد فشار حداکثری، نقض قطعنامه ۲۲۳۱ و توافق برجام همچنان از سوی دولت آمریکا هست و فقط ترامپ نیست.
دولت بایدن که هنوز حاضر نشده است در نامهای به کنگره بازگشت به برجام را در راستای امنیت ملی آمریکا معرفی کند، باید بداند ژئوپلیتیک منطقه دگرگون شده است و ایران ۱۴۰۰، ایران ۱۳۹۴ نیست. ایران در بیش از سه سال و نیم تروریسم اقتصادی، تجربیات فراوانی را فراگرفت که پیش از آن وجود نداشت و توانست مسیر اقتصادی خود را متحول سازد، اتحادهای قویتری با کشورهای همسو تشکیل دهد و با اتکا به سرمایههای داخلی، به سمت مصون ماندن از گزند تحریمها حرکت کند.
دولت بایدن باید بداند، آمریکای ۲۰۲۱ هم آمریکای ۲۰۱۵ نیست، جایگاه بینالمللی آن از دست رفته است. اختلاف شدید آن با چین و روسیه به عنوان دو قدرت و عضو اصلی شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین دو عضو مهم برجام، فضا را به نفع او رقم نمیزند و روز به روز در معادلات منطقهای به سمت انزوا پیش خواهد رفت.