به گزارش سایت طلا،حدود دو هفته پس از بروز حادثه برای کشتی تجاری «ایران شهر کرد» در سواحل شرقی مدیترانه و سپس گمانه زنی نشریه وال استریت ژورنال مبنی بر دست داشتن رژیم صهیونیستی در این حادثه، اکنون نشریه صهیونیستی هاآرتص طی گزارشی مدعی شده که رژیم صهیونیستی بسیار بیشتر از اعداد و ارقام مطرح شده برای کشتیهای تجاری ایران دردسر ایجاد کرده و اسرائیل مدتهاست که جنگ دریایی با ایران را آغاز کرده است.
در صبح ۲۰ اسفندماه ۱۳۹۹، خبری در رسانهها منتشر شد که یک کشتی تجاری ایرانی با نام «ایران شهر کرد» در ساعت ۶ صبح به وقت محلی، در سواحل شرقی دریای مدیترانه دچار حادثه شد. از آنجایی که این حادثه در نزدیکی سواحل رژیم صهیونیستی رخ داده بود، به سرعت گمانه زنیهای متعددی در خصوص احتمال دخالت این رژیم در حادثه مزبور منتشر شد، اما دولت ایران عنوان کرد که در گام نخست باید علت این حادثه از لحاظ فنی بررسی شود. درست یک روز پس از این حادثه نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال طی گزارشی به نقل از مقامات آمریکا و کشورهای منطقه مدعی شد که رژیم صهیونیستی در دو سال گذشته، حداقل ۱۲ کشتی تجاری ایرانی به مقصد سوریه را در آبهای دریای سرخ و مدیترانه هدف قرار داده است. اگرچه پیش از این گزارشهای مبنی بر دست داشتن اسرائیل در برخی حوادث برای کشتیهای تجاری ایران در آبهای آزاد منتشر شده بود، اما همانطور که خبرگزاری ایندیپندنت خاطرنشان میکند؛ این گزارش روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال، مستندترین نمونه از نقش داشتن تلآویو در اینگونه حوادث دریایی است.
روز سهشنبه ۲۵ اسفند، ناخدای کشتی که نام او فاش نشده است، در گفتگو با وبسایت «نورنیوز» نزدیک به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران گفته که در رویداد ۲۰ اسفند، در ساعت شش بامداد به وقت محلی، هنگامی که کشتی در حدود ۷۵ مایلی سواحل اسرائیل در حال حرکت عادی خود برای انتقال بار به اروپا بود، با انفجارهای کانتینرها روبرو شد. این ناخدا به نقل از افسر ارشد کشتی گفته که «از ۴۵ دقیقه پیش از انفجار و آتشسوزی، دستگاه موقعیتیاب کشتی از کار افتاده بود، ولی در زمان حمله، در ساعت شش، همه چیز طبیعی بود». او افزوده که انفجارها با صداهای مهیب از روی عرشه در محل کانتینرهای جلو آغاز و در پی آن، آتش در کانتینرهای منفجر شده، شعلهور شد. به نظر میرسد که از کار انداختن تجهیزات موقعیتیاب کشتی، یک اقدام «عامدانه» از سوی عامل حمله بوده است.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران، نیز روز ۲۵ اسفند گفت که در این ماجرا «انگشت اتهام به سوی رژیم صهیونیستی دراز است» و ایران «از همه گزینهها برای دفاع از حقوق خود استفاده خواهد کرد». در طرف مقابل نیز مقامات اسرائیلی بدون رد یا پذیرش این اتهامات، ایران را به قاچاق نفت به سوریه و الوده کردن محیط زیست دریای مدیترانه متهم کردند. با این حال بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل، در واکنش به گزارش نشریه وال استریت ژورنال گفته است که کشور او از هر راهی برای رویارویی با ایران استفاده خواهد کرد. حال حدود دو هفته پس از این حادثه نشریه صهیونیستی هاآرتص مستقیماً رژیم صهیونیستی را مسئول این حادثه معرفی کرده و حتی فراتر از وال استریت ژورنال مدعی است که این حملات بسیار فراتر از اعداد و ارقام مطرح شده پیشین است.
به گزارش نشریه هاآرتص، گزارش یک هفته پیش وال استریت ژورنال تنها نوک کوه یخی جنگ اقتصادی را که اسرائیل طی دو سال و نیم گذشته علیه ایران به راه انداخته را نمایان ساخت. به گفته هاآرتص تحقیقات این نشریه نشان میدهد که ایران برای فروش نفت خود به سوریه از راههای مختلفی همچون دریای سرخ و دور زدن قاره آفریقا استفاده میکند و برای پنهان نگه داشتن این کار، نفت خود را در بندر بانیاس که بین دو بندر مشهور طرطوس و لاذقیه قرار دارد، تخلیه میکند. به ادعای این نشریه این مسیر مخفی توسط سازمانهای اطلاعاتی غربی در سال ۲۰۱۸ شناسایی شد و اطلاعات آن در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفت.
این گزارش میافزاید، رژیم صهیونیستی انتقال نفت ایران به سوریه را عاملی مهم در انتقال پول به حزب الله لبنان و گروههای مبارز فلسطینی میداند و همین امر سبب شد تا برنامه مدونی برای ایجاد مانع در این مسیر از سوی اسرائیل در نظر گرفته شود. این برنامه شامل آسیب زدن به کشتیهای تجاری و خصوصاً نفتکش ایرانی در مسیرهای مختلف به ویژه در دریای سرخ باشد تا بتوان عامل حمله را پنهان نگه داشت. همچنین حملات باید طوری صورت گیرد که اثر از بکارگیری سلاحهای نظامی در آن دیده نشود. این نشریهحمله به یک نفتکش ایرانی در اکتبر ۲۰۱۹، روبروی سواحل یمن را یکی از این حملات رژیم صهیونیستی به کشتیهای ایرانی معرفی میکند که در آن حادثه عربستان سعودی بیش از همه در مظان اتهام قرار گرفت.
هاآرتص در این گزارش تأکید ویژهای نیز به عملیاتهایی دارد که در آنها حملات تنها به گونهای صورت میگیرد که مشکلی فنی در کشتی صورت گیرد تا آن را متوقف سازد بدون اینکه انفجاری رخ دهد و یا منجر به غرق شدن کشتی شود. در واقع این نشریه تلاش دارد تا با چنین تأکیدی، اتهامات وارد شده مبنی بر ایجاد آلودگیها زیست محیطی به دنبال انجام چنین عملیاتی را رد کند. روزنامه ساندیتایمز روز ۲۳ اسفند نوشت که حملات اسرائیل به نفتکشهای ایرانی، دستکم در دو مورد باعث آلودگی شدید نفتی در آبهای دریای سرخ شده است.
هاآرتص برای توجیه عدم پذیرش مسئولیت این حملات از سوی رژیم اسرائیل بر خلاف حملات هوایی به خاک سوریه، استدلال میکند که ایران به طور بالقوه توانایی مقابله به مثل در آبهای آزاد به ویژه دریای عمان و خلیج فارس را دارد و همین امر سبب شده تا این رژیم احتیاط لازم را در این زمینه در نظر بگیرد. این نشریه میافزاید در ژوئیه ۲۰۱۸، انگلیس یک کشتی نفتکش ایرانی را هنگام عبور از تنگه جبل الطارق و در مسیر سوریه متوقف کرد. یک هفته بعد، ایران با عملیاتی مشابه علیه یک نفتکش انگلیسی در خلیج فارس پاسخ داد و انگلیسیها به سرعت مجبور شدند کشتی ایرانی را که بازداشت کرده بودند آزاد کنند. در پایان ماه فوریه سال جاری نیز یک کشتی باری متعلق به تاجر اسرائیلی رامی اونگر در خلیج فارس، ظاهراً با یک مین دریایی آسیب دید. به نظر میرسد اولین نشانه این رخدادها توانایی ایران در پاسخگویی به عملیات منتسب به اسرائیل است، پس میتوان نتیجه گرفت که عملیات برضد کشتیهای ایرانی تاحد امکان باید بدون اثری از دخالت اسرائیل صورت گیرد.
گزارش نشریه هاآرتص میافزاید که انجام چنین حملاتی بدون جلب توجه زیاد و بدون باقی گذاشتن مدارک، به طور طبیعی نیاز به فعالیتهای همه جانبه نیروی دریایی با ناوگان زیردریایی، قایقهای موشکی، کماندوهای دریایی و البته سازمانهای اطلاعاتی دارد. این امر در کنار انجام عملیاتهای هوایی و پذیرش رسمی آن از سوی رژیم صهیونیستی سبب میشود تا این حوادث از دید کارشناسان و رسانههای جهانی دور بماند. در واقع نتیجه این برنامه را میتواند در توجه رسانههای سوری و عربی به حملات هوایی و عدم توجه به حوادث دریایی دید و البته کاملاً محتمل است که برای اسرائیل نیز راحتتر باشد که چنین رویدادهایی بیشتر پنهان نگه دارد.
نشریه هاآرتص مدعی است که چنین نگرشی در نیروی دریایی رژیم صهیونیستی از تابستان ۲۰۰۶ و در پی حمله به قایق موشک انداز «هانیت» در روز سوم جنگ دوم لبنان شکل گرفت، اما سالها طول کشید تا برنامهای جامع برای مقابله با این تهدیدات در نیروی دریایی تدوین شود که نتایج آن در حال حاضر و در زمان دریادار «الی شارویت»، نمایان شده است. نیروی دریایی اسرائیل در سال ۲۰۰۶ از سوی دشمنی مورد هدف قرار گرفت که ناوگان دریایی نداشت و همین امر جرقه یک رویکرد جدید را در این نیرو زد. از آن زمان رژیم صهیونیستی تلاش کرد تا به هر نحوی از تجهیز نیروهای حزب الله و مبارزان فلسطینی از طریق دریا به هر طریق ممکن جلوگیری کند و این تلاش از همان سال ۲۰۰۶ آغاز شد و نه از دو سال پیش.
در طی ۱۰ سال گذشته که به واسطه جنگ داخلی در سوریه، نیروهای نظامی ایرانی در سوریه و در مرزهای اسرائیل حضور یافتند، ارتباطات دریایی از طریق انتقال نفت به دولت سوریه علی رغم تحریمهای اعمال شده بر دو کشور شدت یافت. در واقع تحریمها نه تنها نفتکشهای ایرانی در مسیر سوریه متوقف نکرد بلکه باعث شد تا مسیرهای جدید و حتی پنهان دیگری از سوی از کشتیها باز شود. به نوشته هاآرتص این مسیرهای پنهان در ده سال گذشته عاملی تهدید کننده برای امنیت اسرائیل شناخته شد و انجام عملیات برضد این کشتیها در دستور کار قرار گرفت.
درواقع به ادعای نشریه هاآرتص سابقه حمله به کشتیهای تجاری ایرانی نه به دو سال گذشته، بلکه حداقل به زمان آغاز جنگ داخلی سوریه بازمی گردد که به علت ترس از واکنش ایران تا مدتها پنهان و بدون پذیرش مسئولیت انجام شده است. به دنبال خروج دونالد ترامپ از برجام و اعمال مجدد تحریمها و همچنین صلح رژیم صهیونیستی با برخی کشورهای مسلمان منطقه، این رژیم حملات خود را به بهانه برخورد با دور زدن تحریمها شدت بخشید و حتی از کمک سازمانهای اطلاعاتی غربی نیز برخوردار شد. با شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و تدکید برخی کشورها بر حفظ توافق موسوم به برجام، به نظر میرسد که برخی موافقان بازگشت جو بایدن به توافق هستهای با ایران، برخی اطلاعات مربوط به حملات اسرائیل به کشتیهای تجاری ایران را رسانهای کرده باشند تا نقش دولت ایالات متحده در این تحریمها را در نظر ایران کم کنند.