سایت خبری طلا

اظهارات جنجالی احمدی‌نژاد درباره رابطه با آمریکا و انتخابات

منبع: فرارو


احمدی نژاد می‌گوید: یک غصه من این است که چرا من هر ۲۴ ساعت را برای مردم کار نکردم و‌ای کاش می‌شد دارویی باشد که خواب را از انسان بگیرد تا در دوره‌ای که مسئول است هر ۲۴ ساعت خدمت کند


محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق، این روز‌ها بیش از گذشته رودروی اهالی رسانه می‌نشیند، او که نامش در لیست کاندیدا‌های احتمالی است گرچه هنوز پاسخ روشنی به این گمانه‌ها نمی‌دهد، اما تحرکات اخیر او حکایت از عزم جدی برای کاندیداتوری دارد.

او اخیرا در گفتگویی با باشگاه خبرنگاران به سوالی درباره تغییر کردنش طی ۱۵ سال پاسخ می‌دهد و می‌گوید «یک عمر کوتاهی داریم که در طول آن باید به رشد و کمال برسیم»، احمدی نژاد گریزی هم به رابطه ایران و آمریکا می‌زند و خود را موافق صلح بین دو کشو ر معرفی می‌کند.

تقارن زیبایی و تکنولوژی... کلکسیونی از انواع ساعت های هوشمند

بخش‌هایی از این گفتگو را بخوانید؛

اگر به دوران ریاست جمهوری خود برگردید چه اقداماتی را انجام نداده و یا چه اقداماتی را حتما انجام می‌دهید؟ آیا کاری هست که از انجام ندادنش پشیمان باشید یا بالعکس؟

زمانی که می‌خواستم وارد دولت شوم نسبت به عده‌ای حسن ظن داشتم و از آن‌ها دعوت به همکاری کردم، اما خیلی زود فهمیدم حسن ظنم به عده‌ای اشتباه بود و نباید تا این حد حسن ظن می‌داشتم و نسبت به عده‌ای دیگر هم باورم این بود که وقتی از آن‌ها دعوت می‌کنم برای خدمت به مردم، عدالت و آرمان‌های انقلاب آن‌ها حتما محکم پای این مسائل می‌ایستند. یعنی اگر ما برنامه‌ای را در جهت رشد اقتصادی، کاهش فاصله طبقاتی و آزادی و عزت مردم داشته باشیم آن‌ها حتما حمایت می‌کنند، اما بعد دیدیم که فاصله از آرمان‌های انقلاب در اعماق اندیشه و قلب یک عده وجود دارد، اما فرصت بروز پیدا نکرده است و رسما با اقداماتی که قرار بود برای مردم انجام شود مخالفت می‌کردند و می‌گفتند نمی‌شود؛ هر چه ما می‌گفتیم این کار‌ها در جهت خدمت به مردم است می‌گفتند خیر نمی‌شود. نمی‌گویم این‌ها از دایره دوستی من خارج شدند، اما الان شناخت من نسبت به افراد و مدعیان و نیرو‌های فعال خیلی تغییر کرده است.

موضوعی که برایش غصه می‌خورم این بود که می‌خواستیم هدفمندی یارانه‌ها را به صورت ۱۰۰ درصدی اجرا کنیم، اما نگذاشتند و مقابله کردند، برخی طرح‌ها برای رفاه مردم را نگذاشتند اجرا شود و معتقدم که این موضوعات باید به صورت صد در صدی اجرا شود.

غصه دیگرم این است که چرا من هر ۲۴ ساعت را برای مردم کار نکردم و‌ای کاش می‌شد دارویی باشد که خواب را از انسان بگیرد تا در دوره‌ای که مسئول است هر ۲۴ ساعت خدمت کند؛ زیرا بعد‌ها انسان می‌گوید که‌ای کاش می‌شد من تمام مدت را برای مردم کار می‌کردم، کمااینکه لذتی بالاتر از خدمت به هم نوعان خود نیست.

آیا احمدی نژاد سال ۸۴ یا احمدی نژاد سال ۹۹ فرق دارد؟ چرا عده‌ای می‌گویند تفاوت دارد؟

منظورتان کاپشن و خورد و خوراک که نیست؟ (ّبا خنده)، زیرا این‌ها خیلی تغییری نکرده است. اما به نظر شما می‌شود که ۱۵ سال از عمر انسان بگذرد، اما تغییری نکند؟ چرا بعضی انتظار دارند که ما درجا بزنیم؟ در صورتی که ما دو روزمان هم نباید مانند هم باشد. یک عمر کوتاهی داریم که در طول آن باید به رشد و کمال برسیم. هم فهم مان از مسائل عمیق‌تر شود، هم دانشمان گسترده‌تر شود و هم بهتر مسائل را تجزیه و تحلیل کنیم.

عنوان شده است با مصطفی تاج زاده جلسات انتخاباتی برگزار کرده اید، آیا واقعا قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را دارید؟

من ملاقاتی با تاج زاده نداشتم، اما به نظر شما مهم است؟

احتمال این بود که جلسات شما درباره انتخابات بوده است و این آمدن شما واقعا جدی باشد؟

ما نرفتیم که بخواهیم بیاییم، ما هستیم و مسئولیت‌های اجتماعی افراد هم تعطیل بردار نیستند، همیشه هستند و هرگز جدا نمی‌شوند؛ اما موضوع انتخابات را باید به زمان انتخابات موکول کرد، زیرا من هم حرف‌های زیاد و مهمی برای گفتن دارم.

اگر در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده شرکت کنید و رئیس جمهور شوید چند درصد از کابینه قبلی خود را استفاده می‌کنید؟

حرف‌های انتخاباتی را قرار شد بعدا بگویم، اما در کل معتقدم که دایره مدیریت باید بسیار باز باشد. در کشور ما در حالی که این تمرکز باعث شده تا دایره مدیریتی ما بسته شود به همین خاطر خلاقیت و نوآوری وجود ندارد. مثلا یک نفر ۲۰ الی ۳۰ سال است که در دولت است و طبعتا راه حل‌ها و ابتکاراتی که ارائه می‌دهد همان راه حل‌هایی است که سی سال پیش ارائه داده است، در حالی که انقدر دانش پیشرفت کرده که ده‌ها راه حل جدید برای مشکلات اختراع شده که او اطلاعی ندارد و طبیعتا حوصله هم ندارد و این چشمه خشک شده است، اما اگر دایره باز باشد افراد بیشتری حضور خواهند داشت.
چرا نمی‌شود با آمریکا صلح کرد؟ اشکالی دارد مردم ایران و آمریکا با هم رابطه داشته باشند؟

این تقابل دو جریان یعنی اصولگرا‌هایی که می‌گویند باید بر سر آرمان‌های انقلاب بایستیم واصلاح طلبانی که می‌گویند باید با غرب صلح کرد را چگونه می‌توان با هم جمع کرد؟

بر اساس خواست مردم؛ مردم ما به دنبال تقابل با جایی هستند یا به دنبال دوستی؟ مردم ما واقعا دوستی با مردم آمریکا و اروپا را بد می‌دانند؟ مردم طالب صلاح هستند یا جنگ؟ مردم طالب عدالتند یا طالب ظلم؟

یعنی شما معتقدید که مردم می‌گویند می‌شود با آمریکای امروز هم صلح کرد؟

چرا نمی‌شود؛ ما باید ابتدا موضوع آمریکا را باز کنیم؛ در ابتدای انقلاب موضوع مقابله با آمریکا شکل گرفت. بعدا این قلب ماهیت شد وقتی ما می‌گوییم آمریکا منظور کیست؟ مردم آمریکا یا دولت آمریکا یا جریان پشت صحنه آمریکا؟ یعنی ما با دولت آمریکا دشمنیم؟ چرا دشمنیم؟ با مردم هم که نمی‌شود دشمن بود، می‌شود؟ چرا مردم دو کشور باید با هم دشمن باشند؟ همه ملت‌ها باید با هم دوست باشند.

چرا ما باید با دولت آمریکا دشمن باشیم؟ ما با عملکرد مخالفیم؟ یعنی ما می‌گوییم ظلم نکن، سلطه جویی نکن. حالا اگر سلطه طلبی و ظلم نبود آیا ما با اسم دعوا داریم؟ این را هم اضافه کنید که در آمریکا اصلا دولت ۵ درصدر کار است و اصل کار آن هیات حاکمه و سرمایه داران بزرگ جهانی پشت پرده هستند و ما با آن‌ها مشکل داریم، اما الان موضوع قاطی شده است و هی گفته می‌شود که ما باهم دشمنیم. ما با کی دشمنیم؟ آیا اشکالی دارد الان مردم ایران و آمریکا با هم رابطه داشته باشند؟

نامه‌ای به محمد بن سلمان ولیعهد عربستان نوشتید و از آن با عنوان برادر و مرد صلح یاد کردید که خیلی هم حواشی داشت. این اعتقادات قلبی شماست که بن سلمان مسئول جنایت یمن؛ مرد صلح است؟

اولا نامه‌ای که من نوشتم به هر دو طرف دعوا یعنی عبدالمالک بدر الدین و هم محمد بن سلمان بود که هر دو مثل هم است. من می‌خواستم میانجی شوم چه باید می‌نوشتم؟ باید توهین می‌کردم و می‌گفتم‌ای جنایتکاران تاریخ بیایید صلح کنید؟ یا باید جنبه مثبت انسان‌ها را و آن چیزی که در حقیقت باید باشند را می‌نوشتم؟

باید بسیار مودبانه می‌بود و این فرهنگ و انسانیت ماست. من داشتم دعوت به صلح می‌کردم چه باید می‌نوشتم؟ این سر و صدایی هم که به راه افتاد به خاطر جهت گیری‌های سیاسی آن بود. شما بروید از مردم بپرسید که اگر در یمن صلح شود بد است؟ اگر احمدی نژاد صلح ایجاد می‌کرد بد بود؟ الان چند سال گذشته؛ چقدر آدم کشته و زیربنا‌ها نابود و کینه ایجاد شده است؟ محصول این چیست؟ خب بیایند صلح کنند و همین پول‌هایی که هزینه جنگ می‌شود هزینه آبادانی شود و این منطق روشنی است.

من نگفتم مرد صلح بلکه گفتم قطعا شما هم از این کشتار راضی نیستید و باید این را می‌گفتم و باورم این است که این گونه نیست، زیرا سودی از این نمی‌برند. آیا از کشتار راضی هستند؟ آن‌ها وارد یک جنگی شده اند که طراحی قدرت‌های فرامرزی بوده است که منطقه را وارد یک جنگی کنند و این‌ها هم به سبب منافع شخصی هی ادامه می‌دهند؛ خواهشا از افرادی که این سر و صدا را به راه انداخته اند بپرسید شما طرفدار جنگ هستید؟ اگر طرفدار جنگ هستید که هیچ، اما اگر طرفدار صلح هستید شما برای صلح چه کار کرده اید؟ البته هر اتفاقی افتاد انداختند گردن من فقط مانده است حمله مغول به ایران را گردن بگیرم (باخنده)

لطفا در چند کلمه احساستان را نسبتا به این اسامی بگویید.

سپاه پاسداران: یک نهادی از دل ملت، که از دل فداکاری‌های ملت آمده است. اصل پایه‌گذاری سپاه برای خدمت به مردم و نوکری به مردم و همراهی با مردم و احترام به نظر مردم بوده که این اصل سپاه است.

آیت الله مصباح: بعدی

سید محمد خاتمی: بعدی

حسن روحانی: بعدی

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: بعدی

سردار سلیمانی: بعدی

لاریجانی: بعدی

اسفندیار رحیم مشایی: بعدی

حمید بقایی: بعدی

میر حسین موسوی: بعدی

آیت الله منتظری: بعدی

آنجلینا جولی: بعدی

مایکل جکسون: بعدی