به گزارش سایت طلا ،اصالت ویروسها یک قضیه بحث برانگیز است که هیچکس به طور دقیق از آن مطمئن نیست. خیلی ناواضح است که اولین باری که ویروسها وارد محیط زیست انسان شدند چه زمانی بوده است. اگرچه ایدههای زیادی وجود دارد که جابجایی ویروسها را توضیخ میدهد، اما برخی ایدهها بعضی ایدههای دیگر را تکذیب میکند.
اولین ایده در مورد منبع ویروسها این است که آنها بسیار شبیه سلولها هستند و اینکه ویروسها باعث تشکیل سلولها شدهاند و با توسعه ویرویس سلول به وجود آمده است. طبق این تئوری ویروسها سلولهای غیر زنده هستند که حتی مبدا حیات بودهاند. یکی از دلایل به وجود امدن این تئوری این است که ژنهای موجود در ساختمان ویروسها بسیار شبیه به زندگی زندگی سلولی است. در این ایده ذکر شده است که ویروسها اگرچه تفاوتهایی با سلولهای حیاتی دارند اما ورژنهایی که ژن آنها بر روی سلول وجود دارد، خیلی شبیه به کروموزومهای ویروس است. در این تئوری به این اشاره شده است که یک ویروس باستانی مبدا تمام ویروسها و حیات بوده است که بعدا تغییر کرده است و به انواع ویروسها تبدیل شده است. اگرچه این ایده هنوز قطعی نیست و سوالهایی در مورد آن وجود دارد؛ بنابراین دانشمندان موافق این ایده باید به برخی سوالات در پیرامون این سوال پاسخ دهند.
دومین تئوری در این باره به نام فرضیه کاهنده شناخته میشود. گاهی اوقات این ایده با نام فرضیه انحطاط یا فرضیه کاهش شناخته میشود. این ایده میگوید که ویروسها زمانی یک سلول کوچک بودهاند که تبدیل به سلولهای بزرگ انگل شدهاند و نیازی به حیات غیر انگلی ندارند. این قضیه که برخی باکتریهای انگل بزرگ مثل ویروسها هستند و رفتار و ژنوم مشابه با ویروسهای عظیم الجثه دارند. اما چیزی که این فرضیه نمیتواند توضیح دهد این است که انگلهای سلولی به طور کلی با ویروسها شباهتی ندارند.
سومین ایده فرضیه رهایی یا ولگردی نام دارد. این ایده زمانی شکل گرفت که ویروسها را با ارگانیسمهای بزرگ مقایسه کردند و شباهتهای زیادی بین سیستمهای عظیم جانوری و ویروسها دیده شد. برای مثال باکتریهای عفونتزا که دارای ژنهای باکتریایی و به طور کُلی سیستم باکتریایی هستند، شبیه به سلولهای یوکاریوت هستند و برخی ویروسها هم با اندکی تفاوت شبیه باکتریهای عفونتزا هستند. اگرچه در این مدل انتظار میرود پروتئینهای حیاتی در باکتری شبیه به ویروس باشد اما این قاعده به صورت جامع قابل اثبات نیست. همچنین در ویروسها نوعی از پروتئین دیده میشود که در باکتری مشترک است اما در جانوران نیازی به آنها وجود ندارد. بنابراین فرضیه رهایی در مورد اینکه ویروسها از کجا میآیند هنوز هم قابل بحث است.
اکتشافات اخیر بر روی ویروسهای غول پیکر نشان که بر روی ویروسهای پیچیدهتر انجام شده است، به سوالات جدیدی در پیرامون اصالت ویروسها پاسخ داده است. این اکتشافات همچنین بسیاری از فرضیههای کلاسیک قدیمی را نیز به چالش کشیدهاند و تعریف اینکه چه چیزی ویروس است را نیز از نظر اندازه، نیازها، ساختار و رفتار ژنوم دچار تغییر کردهاند.
ویروسهای غول پیکر اولین بار در سال 2003 معرفی شدند. اولین گونه میمیروس بود که در لندن کشف شد و میمی ویروس هم به آن گفته شده است. این ویروسهای غول پیکر با ویروسهای قبلی تفاوتهای زیادی داشتند؛ مثلا ژنهای بیشتری داشتند و یا قابلیت ترمیم DNA خود را داشتند.
همچنین یک ویروس به نام پیثوویروس که در سال 2013 در سیبری کشف شد نشان داد که از 30000 هزار پیش تا کنون در یخچالهای قطبی فریز بوده است. این ویروس بسیار بزرگتر از سایر گونهها بوده و حتی به اندازه یک باکتری رشد کرده است. این ویروس حتی چندین نمونه از همانندسازی را نیز نشان داده است که باعث شده کمتر شباهتی به ویروس های کلاسیک داشته باشد. همچنین بیش از دو سوم از 3/2 پروتئینهای ویروس ناشناخته بود.
تحقیقات در مورد این ویروسهای عظیم الجثه و سایر ویروسها بعضی محققین را به شک انداخته است که ممکن است این ویروسها حتی نوع دیگری از موجودات زنده باشند و جایگاه جدیدی در زنجیره حیات به آنها اختصاص یابد. به هر صورت اکتشافات اخیرثابت میکند ویروسها حیاتی بسیار پیچیدهتر از آنچه ما فکر میکنیم دارند و حتی ممکن است در زندگی انسانها نیز بیش از این تاثیر بگذارند. به هر حال هنوز معلوم نیست که ویروسها از کجا میآیند اما نکته مهم این است که ویروسهای ناشناخته و شناخته شده زیادی وجود دارند و انسانها باید مواظب باشند ویروسها جای انسان را نگیرند.