چشمانداز قیمت طلادر سال 2010
طی یک سال گذشته بهای طلا در بازارهای جهانی به طور متوسط با بیش از 280 دلار افزایش، تقریبا 32 درصد رشد را ثبت کرده است.
در این مدت بالاترین قیمت ثبت شده در 13 آذر سال گذشته 1226 دلار برای هر اونس طلا بود.در یک سال گذشته منتهی به 16 آوریل (جمعه 27 فروردین)2010 قیمت طلا بین دو سطح 868 دلار و 1150 دلار در نوسان بوده است. گزارش دنیای اقتصاد در خصوص عوامل عمده موثر بر قیمت طلا در سال 88 نشان داد که در این سال 88 عامل در بازارهای جهانی موجب افت و خیز قیمت طلا بوده است. در اين سال بیشک شایعه خروج دلار آمریکا از چرخه معاملاتی نفت در کشورهای عرب منطقه خلیجفارس که البته به سرعت تکذیب شد، خبر فروش طلا توسط صندوق بینالمللی پول و خبر کسری بودجه و بدهی کشور یونان قطعا از بقیه عوامل برجستهتر بودهاند. در هفته گذشته پس از کش و قوسهای فراوان مقامات اقتصادی و سیاسی اروپا و کشیده شدن پای آمریکاییها به قضیه یونان، پرداخت 30 میلیارد یورو وام به این کشور مورد وثوق اعضای اتحادیه قرار گرفت و یورو تا حدودی از فشار خارج شد.این عامل تقاضا برای طلا را تا حدودی کاهش داد. در عین حال اوضاع اقتصادی همه کشورهای جهان با وجود اعداد و ارقام قابل قبول مبنی بر خروج از بحران، همچنان پر ریسک به نظر میرسد. افزایش تقاضا برای طلا جلوهای آشکار از رویگردانی مردم دنیا نسبت به سیاستهای کلان اقتصادی رهبران تاثیرگذار جهان از یک سو و بر هم خوردن تعادل نرخ رشد اقتصادی در شرق و غرب دنیا است. کشورهای توسعه یافته نرخ رشد پایین و نرخ بیکاری بالایی را تجربه میکنند و چین و هندوستان طی 3 سال اخیر بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در محدوده 10 درصد حفظ کردهاند. فرهنگ پسانداز در چین حتی از سوی مقامات دولتی به صورت خرید طلا و جواهر در حال گسترش است. آنچنانکه در گزارشی میزان پس انداز مردم در این کشور را 40 درصد درآمد آنان ذکر کردهاند. شرکتهای معدنی نیز بیش از گذشته ضرورت حفظ ذخایر طلای خود را ضمن انجام فعالیتهای کاری، احساس کردهاند. آنچه مسلم است متوسط قیمت طلا در دنیا روند افزایشی خواهد داشت. این فرضیه به تایید کارشناسان حداقل تا خروج کامل اقتصاد جهانی از بحران مالی سال 2008 و شکلگیری یک ساختار مطمئنتر در عرصه اقتصادی، پابرجاست.
لاورنس رولستون، تحلیلگر بازار ارز و طلا در مقالهای با عنوان «چشمانداز قیمت طلا در سال 2010» به ذکر دلایلی برای تداوم افزایش قیمت این فلز گرانبها در سال جاری میلادی پرداخته است:
اخبار اقتصادی در آمریکای شمالی و اروپا بر شرایط ناپایدار و نامطمئن از بهبود اوضاع اقتصادی در پی بحران مالی سال 2008 متمرکز شده است. توجه به ثبات در روند بهبود وضعیت نیز محور عمده مباحث اقتصادی است. مواردی از جمله بیکاری شدید، حجم و سرعت افزایش بدهی دولتها، شرایط دشوار مصرفکنندگان و هزینههای کسب و کار به ویژه در آمریکا و نگرانیهای بیشمار دیگر در این کشور کماکان لاینحل باقی ماندهاند.
کسی که اخبار را از تلويزیون و روزنامهها پی میگیرد، ميتواند همه مشکلاتی را که اقتصاد آمریکا با آن دست به گریبان است را فهرست کند. وضعیت فعلی در حال گسترش است و نرخ رشد اقتصادی پیشبینی شده در سال جاری میلادی برای آمریکا نهایتا 2 درصد است.این میزان خیلی کمتر از آن چیزی است که آمریکاییها انتظارش را دارند، اما به هر حال مسیر حرکت مسیر درستی است. من شخصا اگر اقتصاد آمریکا بتواند با چالشهای موجود به حرکت خود ادامه دهد، نرخ رشد اقتصادی 2 درصد را نیز برای سال 2011 پیشبینی ميکنم.
وضعیت اقتصادی در بخشهای دیگر دنیا نیز بسیار دشوار است. کشور چین به عنوان دارنده چهارمین اقتصاد بزرگ جهان، در اواخر سال گذشته شاهد نرخ رشد اقتصادی تقریبا 6 درصدی بود. این کشور سال 2009 را با نرخ رشد اقتصادی 8 درصدی به پایان برد. پروژههای انجام شده در این کشور نشان ميدهد که هماکنون این نرخ مجددا تا حد 10 درصد بالا آمده است. دولت این کشور به تازگی در پی سرعت بخشیدن به رشد اقتصادی آن برآمده است. کاهش شدید صادرات این کشور تا حدودی از افزایش مصرف داخلی ناشی ميشود. نتایج یک بررسی نشان ميدهد که چین در حال حاضر یکی از بزرگترین بازارهای خودرو را در داخل کشور داراست. هزینههای دولت در این کشور همواره یکی از مهمترین عوامل انگیزشی تثبیت نرخ رشد اقتصادی بوده است. این هزینهها مستقیما در توسعه زیرساختها مصرف شده که رشد پیوسته نرخ اقتصادی را در پی داشته است.
هندوستان نیز با رشد پیوسته اقتصادی به نوبه خود موجب کاهش نرخ رشد اقتصادی در جهان شده است. سایر کشورهای در حال توسعه جهان با افت نرخ رشد اقتصادی مواجه هستند. شاید تا اندازهای شاعرانه باشد، اما در اغلب مناطق الگوهای منحصر به فردی انتخاب شده است.
تاثیر بازارهای فلزات بر ثبات رشد اقتصادی در آسیا آشکار است. قیمت فلزات در جریان بحران مالی جهان به سرعت افت کرد، اما در پی بهبود اوضاع به میزان بیشتری افزایش یافت. این برای شناخت اینکه بازدهی فراوانی در قیمت فلزات وجود دارد؛ در حالی که کشورهای توسعه یافته به طور آشکار از بحران بیرون آمدهاند، بسیار مهم است.
بهای طلا دربازارهای بینالمللی در دسامبر سال 2009 از مرز 1200 دلار فراتر رفت. همه تحلیلگران بازار طلا توصیفات دشواری در مورد عوامل تاثیر گذار بر قیمت طلا در نوسانات روزانه قیمت آن به کار ميگیرند. در واقع شواهد نشان ميدهد که در سراسر دنیا سرمایهگذاران به طور شخصی و تنها بر اساس تجربیات خود تصمیم به خرید و فروش طلا ميگیرند.
برخی از عوامل موثر بر بازار طلا عبارتند از:
- بحران جهانی بیش از پیش به اعتماد سرمایهگذاران نسبت به داراییهای مالی و ارزهای کاغذی آسیب وارد کرد.
_ برخی از سرمایهگذاران عقیده دارند که حجم عظیم کمکها و تزریق نقدینگی به نظام مالی جهانی نهایتا منجر به تورم ميشود.
- دلار آمریکا به عنوان یک معیار مشترک برای اندازهگیری ارزش طلا تحت فشارهای مختلف درخصوص وضعیت اقتصادی آمریکا به ویژه تحت فشارهای ناشی از بدهیهای فراوان و هزینههای محرکهای اقتصادی است.
- سرعت نرخ رشد اقتصادی در بازارهای نوظهور و شناور ساختن حجم عظیمي پول از بازار مالی آمریکا به سوی این بازارها، فشار بیشتری را براي کاهش ارزش دلار وارد ميکند.
بانکهای مرکزی علایمي را مبنی بر تمایل به حفظ طلا به عنوان بخش ضروری ذخایر ارزهای خارجی از خود نشان دادهاند. برخی از این کشورها به ویژه چین و هندوستان فعالانه در حال افزایش ذخایر طلا هستند. از سویی دلار آمریکا اهمیت خود را به عنوان بخش مهم ذخایر ارزی دنیا ادامه ميدهد. اگرچه تعدادی از کشورها به دنبال تغییر ترکیب ذخایر ارزی، کاهش حجم دلار و جایگزینی آن با طلا هستند، نتیجه آن خواهد شد که در سالهای آینده نسبت به دهه قبل بخشهای رسمي کمتری طلا را در دسترس بازار قرار خواهند داد.
چین هماکنون هندوستان را به عنوان بزرگترین مصرفکننده طلا در جهان پشت سر نهاده است. مردم طبقه متوسط چین به طور فعال به خرید جواهرآلات و دیگر مصنوعات طلا روی آوردهاند. کاهش رشد اقتصادی دربین مردم کشورهای توسعهیافته به صورت فروش جواهرآلات در یک سال و نیم گذشته نمود یافته است. بهبود اوضاع در اقتصادهای نوظهور ميبایست به صورت خرید طلا و جواهر جبران شود که خود بزرگترین تصویر افزایش تقاضا برای طلا به حساب ميآید.
چین در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده طلا در جهان نیز هست. تولید طلا در سایر نقاط جهان از سال 2002 به طور مستمر کاهش داشته است. معادن طلا برای افزایش تولید همواره کشمکش داشتهاند. اما برای توسعه معادن به سرمایهگذاری مناسب نیز نیاز است.
دلایل زیادی برای افزایش قیمت طلا به مرور زمان وجود دارد. رشد تقاضا برای مصرفکننده، تقاضای جدی ساختاری معادن و رشد فروش بخشهای رسمي در دنیا از این جملهاند. اگرچه عامل مهم در بازارهای طلا، شرایط سرمایهگذاران است. سرمایهگذاران به سرعت ميتوانند در سامانههای رایانهای بازار از یک خریدار به یک فروشنده طلا تبدیل شوند.
قیمت طلا در این روزها از الگوی خاصی پیروی نميکند. گاهی تمایل به بالا دارد و زمانی ریسک کاهش آن نیز وجود دارد. اگرچه پیشبینی قیمت طلا بسیار دشوار است، اما تحلیلگران مرتبا روند آن را با بررسی عوامل تاثیر گذار در نظر دارند.
روند افزایشی قیمت طلا در آینده به نظر با ثبات ميآید. یکی از مهمترین دلایل قابل اطمینان در این زمینه این است که شرکتهای معدنی طلا به تلاش ویژه خود برای افزایش ذخایر طلای خود ادامه ميدهند. در این سالها شرکتهای معدنی زیادی ضمن انجام اکتشافات و چرخه توسعهای، به ذخایر طلای خود نیز افزودهاند.