میگویند من توافق ۲۵ساله با چین را نخوانــده امضا کردهام/ نمیفهمند که توافق را ما نوشـتیم
وزیر امور خارجه میگوید: وقتی ما میرویم توافق بیستوپنجساله با چین امضاء کنیم، از بالا تا پایین کشــور میگویند "ظریف توافق را نخوانــده امضاء میکند"! نمیفهمند که توافق را ما نوشــتیم.
به گزارش سایت طلا ،محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در گفتوگو با عصر اندیشه درخصوص حواشی بهوجودآمده در خصوص قرارداد همکاری 25ساله ایران و چین گفته است: شما نباید توقع داشــته باشید دیپلمات کارکشته روسی و چینی جلوی شما بنشیند و نفهمد سیاست شما استفاده ابزاری از روسیه و چین است. اگر برخوردهای بنده و همکارانم در وزارت خارجه را بررسی کنید حتی یک نمونه پیدا نخواهید کرد که ما برخورد ابزاری با چین و روسیه کرده باشیم؛ امکان ندارد.
وی همچنین در واکنش به انتقاد برخی که میگویند ظریف از مفاد این توافق بیاطلاع است(!) میگوید: بعد وقتی ما میرویم توافق بیستوپنجساله با چین امضاء کنیم، از بالا تا پایین کشــور میگویند "ظریف توافق را نخوانــده امضاء میکند"! نمیفهمند که توافق را ما نوشــتیم، اصلاً متن این توافق را من پارسال به چینیها دادم، اینها مشکلات ما هستند.
در متن زیر پاسخ مشروح وزیر امور خارجه را میخوانید:
*سؤال: شما در زمینه دوران گذار در روابط بینالملل نظریهپردازی و آن را تبیین کردهاید، در زمان حاضر رقابت میان مثلث قدرتهای جهانی یعنی آمریکا و چین و روسیه تشدید شده است تا جایی که بایدن در ســخنرانی اخیرش هم از چین و هم از روسیه بهعنوان رقبای خود یاد کرد.
بههرحال این رقابت یک نوع انعکاسی هم در منطقه ما پیدا خواهد کرد و فرصتها و تهدیداتی را برای جمهوری اسلامی ایران خواهــد آفرید، بفرمایید ایــن فرصتها و تهدیدها چه هستند؟ و چه باید بکنیم تا احیاناً زمین بازی این سه قدرت نشویم؟
ظریف: یکــی از مهمتریــن اتفاقاتی کــه در جابهجایی قدرت در دنیا افتاده در واقع تنوع منابع قدرت اســت. یکی از تلاشهای آمریکا این است که اجــازه ندهد این تنوع منابــع قدرت در صحنه بینالملــل عملیاتــی شــود، اصــلاً کل تلاش آمریکا برای امنیتیسازی است، به این دلیل که میخواهد از مزیت نسبی خود برای تعدیل این اهرمهای جدید استفاده کند، امنیتیسازی حتی در مورد چین هم هســت.
چینیهــا قاعدهای داشتند بهنام برآمدن صلحآمیز؛ هر وقت با چین صحبت میکردید میگفتند "بیســت و پنج سال به مــا وقت بدهید."، حرف مرد هم یکی اســت و این بیســت و پنج سالشان هیچوقت عوض نمیشد.
مدتی اســت آمریکا و بهویژه ترامپ کامــلاً درک کردهاند که ایــن برآمدن صلحآمیز یعنی چین بدون اینکه خود را در حوزه مزیت قطعی آمریکا که حوزه امنیت اســت قرار دهد، توانســته در حوزههای دیگر رشد کند و کمکم به حوزه امنیت هم وارد شود. چیــن کمکــم در حــال خودنمایــی در دریای چیــن جنوبــی و حوزههای دیگر اســت ولی از آن مســیر ورود نکــرده و از مســیر برآمدن صلحآمیز وارد شده اســت، لذا اگر میخواهیم از ایــن رقابت کنونی اســتفاده کنیم باید متوجه باشــیم روســیه و چیــن میخواهنــد در کدام حوزه رقابت کنند.
روسیه و چین نمیخواهند در زمین آمریکا رقابت کنند و وارد دعوای امنیتی با آمریکا شوند، چرا روسیه و چین در سالهای گذشته خیلی مایل نبودند ایران وارد شانگهای شــود؟ چرا رئیس جمهور چین تا پس از انعقاد برجام به ایران ســفر نکرد؟ چرا رئیس جمهور روسیه تا یک هفته بعد از توافق برجام با سردار سلیمانی ملاقات نکرد؟ چرا این اتفاقات افتاد؟
باید بررســی کنیــم اینها در چــه حوزههایی میخواهند رقابت کنند. اگر شما هنوز مفهوم جنگ سردی از رقابت داشته باشید پیشنهادهایی به اینها ارائه میدهید که طرف مذاکره تنها شــما را نگاه میکند! و میگوید "شــما دارید در مورد سال 2021 صحبت میکنید یا سال 1971؟"، ادبیات امروز روابط بینالملل، ادبیات ســال 1971 نیســت و مورگنتا دیگر نمیتواند برای ما تعریف کند در دنیا چه میگذرد.
بدون شک الآن در دنیا انتقال قدرت در حال انجام است؛ الآن چین در حوزه تکنولوژی از مرحله کپیبرداری وارد مرحله رقابت در نوآوری شــده اســت. شما باید در حوزههایی که او میخواهد رقابت کند وارد شوید نه حوزههایی که او تصمیم ندارد رقابت کند. چین تصمیم به رقابت ژئواستراتژیک ندارد و وقتی ادبیات ژئواستراتژیک بهکار ببرید برای او نامفهوم است.
ما باید متوجه شــویم؛ حوزه رقابت کجاست؟ چینیها در چه حوزههایی دوست دارند با ما کار کنند؟ چقدر حاضرند برای ما هزینه کنند؟ متوجه شــویم اگر بفهمند ما فقط بهعنوان یک اهرم میخواهیم بــا آنها بازی کنیم، حتماً با ما بازی نمیکنند، چون چین آمادگی ندارد خود را وارد بازی امنیتی کند مگر اینکه برایش منافع درازمدت داشته باشد.
بعد وقتی ما میرویم توافق بیستوپنجساله با چین امضاء کنیم، از بالا تا پایین کشــور میگویند "ظریف توافق را نخوانــده امضاء میکند"! نمیفهمند که توافق را ما نوشــتیم.
اصلاً متن این توافق را من پارسال به چینیها دادم، اینها مشکلات ما هستند. میخواهیم با روســیه توافق اســتراتژیک داشته باشیم ولی حاضر نیســتیم راجع به کنوانسیون خزر صحبت کنیم، کنوانســیونی که من شــک ندارم اگر آن را سی سال پیش امضاء کرده بودیم، زیر بستر خزر را تقســیم نمیکردند و چهبســا اگر انجام نمیدادیم، در مورد روی خزر هم همین بلا را سر ما میآوردند.
ما اصلاً متوجه هستیم میخواهیم چهکار کنیم؟ راجع به چهچیزی بحث میکنیم؟ در چه دنیایی صحبت میکنیم؟ متوجه هســتیم عوامل قدرت متکثر شده است؟ متوجه هستیم خود ما یک عامل بزرگ قدرت داریم؟ ما در قدرت معنایی در دنیا بینظیر هستیم. من دو بار در دولت گفتم تا ده سال آینده اتکای روابط خارجی ما به چین و روســیه است، در این زمینه تحلیل دارم و روی هوا سخن نمیگویم، شما نیازمند برقراری روابط متوازن با دنیا هستید.
اگر میخواهید چین و روسیه به شما اعتنا کنند باید چین و روســیه بدانند که تنها انتخاب شــما نیستند. اگر میخواهید غرب به شما اعتنا کند باید غرب بداند تنها انتخاب شما نیست، هیچ کس با آدم مضطر، خوب برخورد نمیکند.
من اعتقاد دارم روابط با شرق اصالت دارد، روابط با غرب هم اصالت دارد، بیشترین اصالت را هم روابط با همسایگان دارد، اما اگر به روابط با شرق نگاه ابزاری کنید، مردم میفهمند.
شما نباید توقع داشــته باشید دیپلمات کارکشته روسی و چینی جلوی شما بنشیند و نفهمد سیاست شما استفاده ابزاری از روسیه و چین است. اگر برخوردهای بنده و همکارانم در وزارت خارجه را بررسی کنید حتی یک نمونه پیدا نخواهید کرد که ما برخورد ابزاری با چین و روسیه کرده باشیم؛ امکان ندارد، زیرا اعتقاد ما این اســت که روابط خارجی با چین و روســیه و همسایگان اصالت دارد همانطور که رابطه با غرب اصالت دارد.
ما نمیتوانیم بدون روابط متوازن، با هیچکسی رابطه خوبی داشته باشیم اما یک مشکل داریم؛ نظام بوروکراتیک کشور ما نسبت به چین و روسیه مثبت نیست و تأثیرپذیری افکار عمومی کشور علیه روسیه و چین خیلی بالا است.
الآن برســاخته ظریف این است که غربگراست، این قابی است که از من ساختهاند، خوب، وقتی یک دیپلمات روس میبیند محافل نزدیک به حاکمیت یا داخل حاکمیت بنده را متهم به غربگرایی میکنند، میگوید "حتماً ظریف در جلســات خصوصی به ما فحش میدهد."، دیگر چه فکری میکند؟ آیا باورش میشود من در جلسات خصوصی میگویم "شریک اصلی ما روسیه اســت یا چین."؟ باور نمیکند.
این کار نقد نیست، تصویرسازی و قاببندی اســت، این قاببندی، سیاست میسازد، نتیجه این میشود که یک طرف میگوید "در داخل به شما اعتماد نیســت" و طرف دیگر میگوید "شــما در داخل علیه ما صحبت میکنید."، همین باعث میشود وزارت امور خارجه و دستگاه سیاست خارجی یک عنصر دستچندم شود.