۱۰ فیلم دوم کارگردانان که فراتر از فیلم اول آنها ظاهر شدند
اگر اولین فیلم کارگردان عملکرد خوبی داشته باشد، فشار بر روی فیلمهای بعدی او افزایش خواهد یافت تا بتوانند عملکرد بهتری داشته باشند. کاری که فیلمسازانی مثل کوئنتین تارانتینو به خوبی از عهدهی آن برآمدند.
به گزارش موبوایران، اگر اولین فیلم کارگردان عملکرد خوبی داشته باشد، فشار بر روی فیلمهای بعدی او افزایش خواهد یافت تا بتوانند عملکرد بهتری داشته باشند. کاری که فیلمسازانی مثل کوئنتین تارانتینو به خوبی از عهدهی آن برآمدند.
سندروم آلبوم دوم که بلای جان هنرمندان موسیقی است تا بعد از اینکه تمامی آن چه در قلب و روحشان است، به نخستین آلبوم خود تزریق کردهاند، بتوانند در اثر بعدی خود چیزی جدید برای عرضه داشته باشند، دامن فیلمسازان را نیز گرفته است. مشکل بزرگ با آثار خوبی مثل «لیدیبرد» و «برو بیرون» این است که انتظارها برای اثر بعدی کارگردان به قدری بالا رفته است که رسیدن به آن سطح از استاندارد، تقریبا غیر ممکن به نظر میرسد.
«سگهای انباری» ساختهی کوئنتین تارانتینو به عنوان یکی از برترین فیلم اولها یاد میشود که تحسین بسیاری را برانگیخت. در اوایل دههی ۹۰ میلادی، این فیلم توانست یک تنه سینمای مستقل آمریکا را احیا کند. اما دومین تجربهی تارانتینو یعنی «داستان عامهپسند» توانست قدم بزرگتری بردارد و به عنوان یک یادبود فرهنگی بزرگ در سینما ثبت شود. در زیر به بررسی ۱۰ فیلم دوم از کارگردانها میپردازیم که توانستند گوی رقابت را از فیلم اول کارگردان بربایند.
۱۰. داستان عامهپسند (Pulp Fiction)
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
محصول: ۱۹۹۴
بازیگران: جان تراولتا، ساموئل ال. جکسون، اوما تورمن
نمره در متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
کوئنتین تارنتینو علاقهی شدید خود به سکانسهای دارای دیالوگهای طولانی، روایت غیر خطی، ترکیب ژانرهای بینالمللی و کنار هم قرار دادن آهنگهای پاپ و اکشن آزاردهنده را در اولین تجربهی کارگردانی خود یعنی «سگهای انباری» نشان دادهبود.
او این سبک از کارگردانی را در «داستان عامهپسند» که به جرئت میتوان از آن به عنوان بهترین اثر این کارگردان تا به امروز یاد کرد، به اوج خود رساند. در حالی که در دهههای بعدی فیلمهای دیگری نیز از این کارگردان عرضه شد و رقابتی جدی بین این آثار وجود داشت اما هیچ کدام نتوانست در حد و اندازهی «داستان عامهپسند» ظاهر شود.
۹. یادگاری (Memento)
کارگردان: کریستوفر نولان
محصول: ۲۰۰۰
بازیگران: گای پیرس، کریآن ماس، جو پانتولیانو
نمره در متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
کریستوفر نولان، مردی که بعدها توانست برای فیلم خود دربارهی سرقت رویا یعنی «تلقین»، از برادران وارنرز بودجهی ساخت ۹ رقمی طلب کند، حرفهی کارگردانی خود را با بودجهی اندک ۶۰۰۰ دلاری آغاز کرد. «تعقیب» یک فیلم نوآر دربارهی نویسندهای است که مردم عادی را دنبال میکند تا از آنها برای کار خود تاثیر بگیرد.
دومین فیلم نولان یعنی «یادگاری»، اولین فیلمی بود که توانست توجه هالیوود را به خود جلب کند. تریلر تحسینشدهای که به شدت روی ذهن انسان تاثیر میگذارد و گای پیرس در این فیلم در نقش مردی ظاهر میشود که مبتلا به فراموشی است و درصدد است تا ماجرای قتل همسرش را حل کند.
۸. گمشده در ترجمه (Lost in Translation)
کارگردان: سوفیا کوپولا
محصول: ۲۰۰۳
بازیگران: بیل ماری، اسکارلت جوهانسون، جیووانی ریبیسی، آنا فاریس
نمره در متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
بعد از تجربهی موفق کارگردانی در نخستین اثرش که اقتباسی هوشمندانه از کتاب «خودکشیهای باکره» بود، سوفیا کوپولا اولین داستان اصیل خود به عنوان نویسنده و کارگردان را در فیلم بعدی خود یعنی «گمشده در ترجمه» روایت کرد.
اسکارلت جوهانسون جوان، در نقش دانشجویی ظاهر میشود که اخیرا فارغالتحصیل شده است و در شهر توکیو در حال گشت و گذار است. او با یک ستارهی در حال افول سینما با بازی بیل ماری که در این شهر است تا در یک فیلم تبلیغاتی بازی کند، دوست میشود و فیلم به ماجرای این دو میپردازد.
۷. پلیس خفن (Hot Fuzz)
کارگردان: ادگار رایت
محصول: ۲۰۰۷
بازیگران: سایمون پگ، نیک فراست
نمره در متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
در واقع ادگار رایت نخستین حضور در قامت کارگردان را با ساخت وسترن کمدی بریتانیایی «مشتی پر از انگشتان» تجربه کرده است، اما از آنجایی که این فیلم هیچگاه به طور رسمی عرضه نشده است، «شان میمیرد» به عنوان نخستین اثر او شناخته میشود. رایت و تیم رویایی او که متشکل از سایمون پگ و نیک فراست است، طنز واقعی خود از ژانر زامبی را با «پلیس خفن» آغاز کردند. طنزی که به شیوهای ماهرانه در ژانر رفقای پلیس ساخته شده است.
۶. شب های عیاشی (Boogie Nights)
کارگردان: پاول توماس اندرسون
محصول: ۱۹۹۷
بازیگران: مارک والبرگ، جولیان مور، بورت رینولدز
نمره در متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
بعد از اولین تجربه کارگردانیاش در فیلم «برد دشوار» که با دخالتهای بیوقفهی سرمایهگذاران همراه بود، پاول توماس اندرسون اجازهی برش نهایی را در فیلم بعدی خود طلب کرد. گرچه او سرانجام از این امر چشمپوشی کرد، در قرار داد او آمده بود که او میتواند یک فیلم سه ساعته با درجهی سنی مناسب برای افراد بالای ۱۷ سال بسازد و تهیهکنندگان باید آن را عرضه کنند.
با این آزادی عمل خلاقانه، پاول توماس اندرسون صنعت فیلم بزرگسالان دههی ۷۰ را در اولین شاهکار از سری آثار برتر خود یعنی «شبهای عیاشی» به تصویر کشید. مارک والبرگ به خوبی توانست تصویر هیپهاپی خود را به نمایش بگذارد و جسارت خود به عنوان بازیگری دراماتیک در نقش دیرک دیگلر را به اثبات برساند.
۵. فارغالتحصیل (Graduate)
کارگردان: مایک نیکولز
محصول: ۱۹۶۷
بازیگران: آن بنکرافت، داستین هافمن، کاترین راس
نمره در متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
یک سال پس از اولین تجربهی موفق کارگردانی خود که اقتباسی تحسینشده از نمایشنامهی «چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد؟» بود، مایک نیکولز با شاهکار خود در مورد دوران بلوغ یعنی فیلم «فارغالتحصیل» کمک کرد تا خورشید عصر هالیوود جدید طلوع کند.
داستین هافمن در نقش دانشجوی کالج ظاهر میشود که مطمئن نیست قرار است با زندگی خود چه بکند و در یک مثلث عشقی با دوست فریبندهی خانوادهاش و دختر او که از نظر سنی برای او مناسب است، گرفتار میشود.
۴. مرد فیلنما (The Elephant Man)
کارگردان: دیوید لینچ
محصول: ۱۹۸۰
بازیگران: آنتونی هاپکینز، جان هرت، آن بنکرافت
نمره در متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
بعد از آن که دیوید لینچ سبک تحولآفرین منحصر به فرد کارگردانی خود را با اولین اثرش یعنی «کله پاککن» که فیلمی سیاه و سفید بود، تعریف کرد، مل بروکس او را انتخاب کرد تا فیلمی دربارهی بیوگرافی جوزف مریک (که در فیلم به جان مریک تغییر نام داده بود) به همان شکل یعنی به صورت سیاه و سفید بسازد.
با نقشآفرینی تکاندهندهی جان هرت از مریک که به عنوان سنگبنای فیلم شناخته میشود، «مرد فیلی» نقاط مشترکی هر چند اندک با آثار سورئال بعدی لینچ یعنی «جادهی مالهالند» و «مخمل آبی» دارد ولی با این حال همچنان به عنوان یکی از هوشمندانهترین و احساسیترین آثار از این کارگردان شناخته میشود.
۳. راشمور (Rushmore)
کارگردان: وس اندرسون
محصول: ۱۹۹۸
بازیگران: جیسون شوارتزمن، اولیویا ویلیامز، بیل ماری
نمره در متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
نخستین تجربهی کارگردانی کمدی وس اندرسون که «منور» نام داشت، نتوانست در باکسآفیس کاری از پیش ببرد اما هنگامی که مارتین اسکورسیزی با بررسی این فیلم، آن را یکی از برترین فیلمهای دهه نامید، ورق به سمت اندرسون برگشت و این فیلم توانست به موفقیت اندکی دست یابد.
این دستآورد به اندرسون اجازه داد تا بودجهی ساختهی بعدیاش یعنی «راشمور» را تامین کند، فیلمی کمدی در مورد دوران بلوغ با بازی جیسون شوارتزمن که در نقش دانشآموز دبیرستانی زودرس یعنی مکس فیشر ظاهر شده است که به یک معلم علاقهی شدید پیدا میکند و خود را در یک مثلث عشقی با دوست تاجر ثروتمندش به نام هرمان بلوم با بازی بیل ماری گرفتار میبیند.
۲. خاطرات قتل (Memories of Murder)
کارگردان: بونگ جونهو
محصول: ۲۰۰۳
بازیگران: سونگ کانگهو، کیم سانگکیونگ
نمره در متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
سال گذشته بونگ جونهو با ساختهی بیبدیل خود یعنی «انگل»، هنگامی که توانست به عنوان اولین فیلم غیر انگلیسی زبان، موفق به کسب جایزهی بهترین فیلم در اسکار شود، تاریخساز شد. نخستین تجربهی کارگردانی او کمدی سیاه تحسینشدهی «سگهایی که پارس میکنند، هیچ وقت گاز نمیگیرند» است.
به دنبال این اثر، او فیلم «خاطرات قتل» را ساخت که به عنوان یکی از برترین تریلرهایی است که تاکنون در تاریخ سینما ساخته شده است و داستان اولین قاتل زنجیرهای کشور کره را به شکلی کلی بازگو میکند.
۱. بزرگکردن آریزونا (Raising Arizona)
کارگردان: براداران کوئن
محصول: ۱۹۸۷
بازیگران: نیکولاس کیج، هالی هانتر
نمره در متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
پس از آن که آنها با فیلم نئو نوآر خود یعنی «دهشتزده» محصول سال ۱۹۸۴ ثابت کردند که فیلمسازان نیازمند بودجهای عظیم برای ساخت اثری هیجانانگیز در یک ژانر مشخص نیستند، برادران کوئن میخواستند که فیلم دوم آنها از لحاظ لحنی با فیلم اول آنها تا حد ممکن متفاوت باشد. نتیجه آن که «بزرگکردن آریزونا» به یکی از سرگرمکنندهترین کمدیهای بزنبکوبی تبدیل شد که تا به این لحظه ساخته شده است.
نیکولاس کیج و هالی هانتر که به ترتیب در نقش مجرم سابق و همسر پلیسش ظاهر شدهاند، زمانی که میبینند نمیتوانند بچهدار شوند یا کودکی را به فرزندخواندگی بگیرند، تصمیم میگیرند کودکی را برای خودشان بدزدند.