طلا و بحران مالی اروپا
از ابتدای شروع بحران یورو شاهد یکی از سختترین معضلات مالی این منطقه هستیم که علیرغم تلاشها برای بهبود و حل این بحران و یا حداقل کاهش تبعات آن، روز به روز این بحران عمق بیشتری به خود میگیرد و به همراه آن بحث و نظرها نیز پیرامون آن شدت میگیرد. آیا طلا میتواند راه حلی برای این بحران باشد؟
در حال حاضر منطقه یورو مجموعاً چیزی در حدود 10 هزار تن طلا ذخیره دارد و بانک مرکزی یورو طی دهه های پیش از قبل این ذخایر سود فراوانی برده است.
اما فروش این ذخایر طلا راه حل بحران فعلی یورو نمیتواند باشد. اولاً به این دلیل که معاهده فعلی منطقه یورو این اقدام را ممنوع میکند، زیرا طبق معاهده بانکهای مرکزی دولتهای عضو از حکومتها مستقل هستند و به هیچ عنوان اجازه تزریق مستقیم اعتبار و سرمایه به دولتها را ندارند. از سویی موافقتنامه طلای بانک مرکزی اروپا فروش طلا را به دلیل جلوگیری از کاهش مجموع ذخایر ارزی منطقه یورو ممنوع کرده است.
و در نهایت آنکه فروش این میزان طلا نیز برای حل و فصل بحران یورو تکافو نمیکند. زیرا مجموع ارزش داراییهای طلای کشورهایی که اکنون دچار بحران در منطقه یورو هستند به اندازه 3.3 درصد از کل بدهیهای این کشورها است (اسپانیا، یونان، پرتغال، ایرلند و ایتالیا).
اما طلا میتواند به عنوان راه حلی برای نشان دادن مسیری مستقیم و ساده تر برای تزریق اعتبار و سرمایه به دولتهای بدهکار منطقه یورو مورد استفاده قرار بگیرد. در سطح ملی کشورهای بدهکار منطقه یورو میتوانند از بخشی از ذخایر طلای خود به عنوان وجه ضمان بدهیها و برای کاهش میزان این بدهیها استفاده کنند. استفاده از طلا با این هدف و در نتیجه تغییر نسبت بدهیها به دارایی خالص ملی انعطاف پذیری بیشتری نسبت به سیاستهای ریاضتی در پی دارد. این اقدام در واقع انتشار اوراق قرضه ای است که با طلا پشتیبانی میشود.
استفاده از طلا به عنوان وجه ضمان امری بی سابقه نیست، هم در اروپا و هم در سایر قارهها و در حال اقتصادهای در حال ظهور. کمیسیون اروپا نیز در آخرین گزارشی که در خصوص ثبات مالی منطقه انتشار داده است پیشنهاد داده که حرکت اروپا به سمت ایجاد یکپارچگی مالی و ایجاد سیستم اوراق قرضه عمومی در این منطقه، میتوان از طلا به عنوان پشتیبان این اوراق قرضه و اعتبار دهی به آنها بهره برد.
داراییهایی که به عنوان وجهالضمان مورد استفاده قرار میگیرند بایستی واجد یک خاصیت باشند و آن ریسک پایین آنها است. طلا در این میان از هیچ ریسکی برخوردار نیست و تبعات تورمی و نقد شوندگی آن نیز بسیار پایین و قابل اغماض است. در واقع برخلاف پول ملی، ارزش طلا به هیچ عنوان وابسته به سیاستهای اقتصادی یک دولت یا کشور نیست.
از سویی انتشار اوراق قرضه با پشتوانه طلا، در سطح فراملی نیز با زیرساخت فعلی اروپا و معاهده منطقه یورو قابل اقدام است و همچنین منجر به یکپارچگی بازار طلای منطقه نیز میشود. البته این روش خود معضلاتی در پی دارد ولی نسبت به روشهای فعلی که در حال انجام است تبعات آن بسیار پایینتر و ریسک آن کمتر است.
با وجود یک ساختار منسجم و مناسب، انتشار اوراق قرضه با پشتوانه طلا روشی معتبر و جذاب برای حل و فصل معضل بدهیهای منطقه یورو است.