۵ بازیگر که به خاطر نقششان تا مرز جنون پیش رفتند
در این مقاله با ۵ بازیگر آشنا میشوید که سلامت روانی خودشان را به خطر انداختند و تقششان تأثیری فراموش نشدنی روی ذهن و روان و زندگی آنها گذاشت.
در این مقاله با ۵ بازیگر آشنا میشوید که سلامت روانی خودشان را به خطر انداختند و تقششان تأثیری فراموش نشدنی روی ذهن و روان و زندگی آنها گذاشت.
شاید اگر از بیرون نگاه کنیم بازیگری کاری خیلی سختی به نظر نرسد. تصور رایج و اشتباه دربارهی بازیگری این است که هنرپیشهها صرفا چند خط دیالوگ حفظ میکنند و باید این جملهها را به نحو احسن جلو دوربین ادا کنند. البته که این یکی از اصلیترین وظایف بازیگران است، ولی همه چیز در همین خلاصه نمیشود.
خیلی از بازیگران برای آماده شدن در یک نقش بهخصوص تمرینهای سخت و طاقتفرسایی را از سر میگذرانند و خودشان را در معرض شدیدترین احساسات و کشندهترین وضعیتهای روانی قرار میدهند. چنین رویکردی در نهایت آنها را به یک نقشآفرینی درخشان و جایزهبگیر میرساند، ولی گاهی اوقات بهایی سنگین برای آن میپردازند و زخمهای روانی یک کاراکتر پیچیده و خطرناک و زخمدیده، تا مدتها رویشان ماندگار خواهد بود.
۱. واکین فینیکس در فیلم جوکر (Joker)
کارگردان: تاد فیلیپس
محصول: ۲۰۱۹
واکین فینیکس برای اجرای خیرهکنندهاش در نقش جوکر بالاخره برندهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، اما بازی در نقش این شخصیت هرجومرجطلب و آسیبدیده تأثیر عمیقی روی سلامت روانی او گذاشت. فینیکس دربارهی اینکه طی مدت زمانی بسیار کوتاه ۲۳ کیلو از وزنش را کم کرده گفته بود: «اولین چیز کم کردن وزنم بود. کارم را با همین شروع کردم. معلوم شد که این قضیه روی سلامت روان آدم هم تأثیر میگذارد. اینکه در مدتی کوتاه وزن زیادی از بدنتان کم کنید دیوانهاتان میکند.»
اما چالشهای فینیکس در کاهش وزن خلاصه نشد. او برای اینکه ابعاد مختلف شخصیت آرتور فلک را درک کند و به تصویر بکشد، سختیهای زیادی کشیده و مجبور شده خودش را جای مردی مثل او بگذارد و شخصیت ویژهای خلق کند. فینیکس مدتی مشغول مطالعه دربارهی افرادی شد که دست به ترور میزدند و آدمها را جلو انظار عمومی به قتل میرساندند. ولی همزمان حواسش بود که درگیر کلیشهها نشود و کاراکتری خلق نکند که در دستهبندی خاصی قرار میگیرد. «دلم میخواست آزادی عمل داشته باشم تا شخصیتی خلق کنم که تعریف شدنی نیست، یکجوری نباشد که روانشناسها نگاهش کنند و بگویند این مربوط به فلان دستهی شخصیتی است و با این چارچوب تعریف میشود.»
۲. ان هاتوِی در فیلم بینوایان (Les Misérables)
کارگردان: تام هوپر
محصول: ۲۰۱۲
ان هاتوی هم به خاطر بازی در نقش فانتین برندهی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد، ولی بعد از بازی در فیلم تا مدتها با خودش کلنجار میرفت تا بتواند ذهنش را از فانتین رها کند.
ان هاتاوی برای اینکه از نظر فیزیکی و جسمی به نقش فانتین نزدیک شود مجبور بود ماهها فقط بلغور و کلم بخورد. «از نظر روانی و جسمی احساس کمبود شدید میکردم. وقتی برمیگشتم خانه نسبت به همه چیز حساسیت زیادی داشتم و نمیتوانستم آشوبهای دنیای بیرون را تحمل کنم. انگار همه چیز بار سنگینی روی دوشم میگذاشت و حالم را به هم میریخت. چندین هفته طول کشید تا به خودم برگردم.»
۳. هیث لجر در فیلم شوالیه تاریکی (The Dark Knight)
کارگردان: کریستوفر نولان
محصول: ۲۰۰۸
هیث لجر پیش از مرگ ناگهانیش در ژانویه ۲۰۰۸ طی مصاحبهای که برای معرفی فیلم «من آنجا نیستم» (I’m Not There) ترتیب داده بود دربارهی نقش جوکر صحبت کرد و گفت: «جوکر یک دلقک روانپریش و اسکیزوفرنیک است که دست به کشتار جمعی میزند و ذرهای حس همدلی با دیگر انسانها ندارد.»
هیث لجر همچنین تأیید کرد که آماده شدن برای نقش جوکر او را بیخواب کرده و نظم زندگیش را به هم ریخته: «هفتهی پیش هرشب بیشتر از دو ساعت نتوانستم بخوابم. نمیتوانستم جلو فکرهایم را بگیرم. بدنم بهشدت خسته بود و ذهنم بیوقفه کار میکرد.»
هیث لجر در شوالیه تاریکی اجرایی بینقص و شگفتانگیز به نمایش گذاشت و همه زبان به تحسین او گشودند، اما متأسفانه خودش دیگر در بین ما نبود که نتیجهی زحمات و فداکاریهایش را ببیند و اولین اسکارش را دریافت کند.
بهایی که لجر برای نقشش پرداخت سنگینتر از این حرفها بود.
۴. کیت وینسلت در فیلم کتابخوان (The Reader)
کارگردان: استیفن دالدری
محصول: ۲۰۰۸
کیت وینسلت در این فیلم نقش زنی را بازی میکرد که در جنگ جهانی دوم در خدمت نازیها بود و حالا میخواستند محاکمهاش کنند. به گفتهی وینسلت، این نقش تأثیر عمیقی روی او گذاشت و از نظر روانی درگیرش کرد و زمان زیادی طول کشید تا بتواند او را فراموش کند: «مثل این است که از یک تصادف سنگین ماشین جان سالم به در برده باشم و حالا باید با خودم فکر کنم و بفهمم دقیقا چه اتفاقی افتاده. وقتی بازیام در یک نقش بهخصوص تمام میشود، باید مدتی با خودم کلنجار بروم چون مدت زیادی در خلسه بودم و در دنیای دیگری زندگی میکردم و حالا باید تجربهای را که از سر گذراندم موشکافی کنم. ممکن است چندین ماه طول بکشد تا بتوانم تمام و کمال با یک نقش خداحافظی کنم.»
۵. آدرین برودی در فیلم پیانیست (The Pianist)
کارگردان: رومن پولانسکی
محصول: ۲۰۰۲
آدرین برودی همیشه بازیهای به یاد ماندنی و درخشانی به نمایش میگذارد، ولی پیانیست تحسینشدهترین و ماندگارترین نقشآفرینی اوست. موزیسینی که از هولوکاست جان سالم به در میبرد و در سختترین و مرگبارترین شرایط زنده میماند.
آدرین برودی در مصاحبهای که سال ۲۰۱۷ داشت از این گفت که هنوز و بعد از گذشته یک دهه و نیم از فیلم، نقش اشپیلمان را فرموش نکرده و تأثیر شگرفی که روی ذهن و روانش گذاشته از بین نرفته: «تا یک سال بعد از پیانست افسرده بودم. با اینکه خودم تا آن موقع افسردگی نداشتم. فقط هم افسردگی نبود، انگار داشتم سوگواری میکردم. به خاطر این فیلم و داستان تکاندهندهاش آزار دیده بودم و آگاهی از فجایع آن دوران زندگیام را به هم ریخته بود.»