بهترین بازی های ساخته شده براساس فیلم های سینمایی + تصاویر

در مطلب زیر قصد داریم تا بهترین بازی‌های ویدیویی که بر اساس فیلم‌ها ساخته شده‌اند را به شما معرفی کنیم.

خبر را برای من بخوان

به گزارش موبوایران، در مطلب زیر قصد داریم تا بهترین بازی‌های ویدیویی که بر اساس فیلم‌ها ساخته شده‌اند را به شما معرفی کنیم.

بازی‌های ویدیویی از بدو تولد وام‌دار رسانه‌های دیگر به‌ویژه سینما و محصول آن یعنی فیلم‌ها بوده‌اند و این غیرقابل انکار است. شاید بتوان گفت که از همان سال‌های آغازین نسل پنجم به خوبی می‌شد تشخیص داد که این صنعت روزی با تکیه بر رسانه‌هایی به جایگاه کنونی خود می‌رسد که در شکل‌گیری آن نقش به‌سزایی داشته‌اند. موسیقی و مهم‌تر از آن سینما، با تاثیر شگرف خود در نسل پنجم بازی‌های ویدیویی انقلاب بزرگی را رقم زدند که ثمره آن به زیبایی در نسل‌های بعدی و تک‌تک بازی ها نمود پیدا کرد.

با ورود به نسل ششم نه تنها بازی‌های ویدیویی سرانجام هویت کاملاً واحدی یافتند بلکه نشان دادند که برخلاف تلاش‌های اکثراً ناموفق سینما در اقتباس، می‌توان در هنر هشتم دست به اقتباس‌های بی‌نظیری زد یا حداقل نبوغ کافی در این زمینه به خرج داد. در ادامه می‌توان نسل هفتم را انفجار نور خطاب کرد؛ در حقیقت با وجود آن که در نسل هفتم، بازی‌ها از هر زمان دیگر بیشتر به سمت سینمایی‌شدن حرکت کردند و برخی از ماندگارترین OSTهای تاریخ نیز در این بازه متولد شدند اما تولیدکنندگان دریافتند که این صنعت به سطحی رسیده است که برای مطرح شدن نیازی به اقتباس از رسانه‌هایی مانند سینما نداشته باشد.

سرانجام نسل هشتم با مطرح کردن سطحی از کیفیت بصری و صوتی افق‌هایی را به نمایش گذاشت که دیگر به سختی می‌توان تفاوت سینما با بازی‌های ویدیویی را تشخیص داد. در این اواخر به آسانی می‌شود به گذشته نگاه کرد و یک سیر صعودی را دید که مسیر آینده آن مشخص نیست و با کنار زدن رقبا به ناکجا می‌رود. بنابراین آیا آثار اقتباسی در صنعت بازی‌های ویدیویی به فراموشی سپرده می‌شوند؟

حقیقتاً تا زمانی که کتاب وجود دارد و بشر در این نقطه به تباهی نرسد، اقتباس از بین نخواهد رفت اما درباره اقتباس از روی فیلم‌های سینمایی چه؟ حقیقتش را بخواهید، من قادر به پیش‌بینی آینده نیستم و در این مورد باید یک قدم عقب بروم! آینده چنان غیرقابل پیش‌بینی است که ترجیح می‌دهم این بحث طولانی را به سرانجام برسانم و به گذشته نگاه بیندازم. همان‌طور که این صنعت طی چند دهه اخیر در حال پیشرفت و تدام یادگیری بوده است، به یار شفیق خود، سینما نیز نگاهی داشته و برخی از توسعه‌دهندگان به سراغ خلق تجربه‌هایی متفاوت قدم گذاشته‌اند. بنابراین بدون توجه به آینده، به سراغ معرفی بهترین بازی‌های ساخته شده از روی فیلم‌های سینمایی، براساس نظر نویسنده می‌رویم.

بازی‌های ویدیویی باکیفیتی که از روی آثار سینمایی ساخته شده‌اند، به راحتی می‌توانند از انگشتان یک دست فراتر بروند و برخی از آن‌ها به قدری خوب بوده‌اند که منجر به پایه‌گذاری موارد جدیدی در این صنعت شده‌اند.

اگرچه سعی شده است که در ادامه به بهترین نمونه‌ها ارجاع داده شود اما انتظار نداشته باشید که چندین و چند نسخه مختلف از آثار سال‌های اخیر را نصیب شما کنیم. بسیاری از اقتباس‌های قابل احترام این صنعت نیز همانند سینما در سال‌هایی ساخته و عرضه شده‌اند که پیش از بازگو کردن کلمه پول، نام هنر می‌درخشید. بنابراین با وجود آن که بهترین اقتباس‌های تاریخ احتمالاً باز هم به کتاب‌ها تعلق داشته باشند اما آثار جذابی هم از روی سینما ساخته و عرضه شده‌اند.

۱۰. بازی Blair Witch

این بازی یکی از اندک آثار اقتباس شده از روی فیلم‌های سینمایی تلقی می‌شود که در سال‌های اخیر عرضه شده و به فهرست ما راه یافته است. کاربر در این بازی در نقش الیس لینچ (Eliis Lynch) یک کهنه سرباز و البته یک افسر سابق قرار می‌گیرد که به عمق جنگل‌های بلک هیلز قدم می‌گذارد تا یک کودک گم شده را بیابد. در این بین سگ شخصیت اصلی یکی از همراه‌های مهم کاربر قلمداد می‌شود که باید تمرکز زیادی روی نقش آن داشته باشد.

سگ مذکور که با نام بولت (Bullet) شناخته می‌شود اغلب افزون بر پیگیری برخی بوها و …، نقش حیاتی در بقای شخصیت اصلی دارد و مدام به او کمک می‌رساند. به نظر شما چه چیزی می‌تواند یک شخص را درون یک فضای تاریک، ترسناک و غیرقابل تحمل به مرز دیوانگی رساند؟ ترس. بنابراین بولت وظیفه دارد که احساس تنهایی را از لینچ دور کند تا او بتواند با کاوش در محیط و عبور از مانع‌های مختلف، معماهای موجود را حل کند.

استودیو Bloober Team که این اواخر بیشتر به ساخت و عرضه The Medium شهرت دارد و پیش از آن نیز تجربه‌های ارزشمندی را خلق کرده بود، با عرضه این بازی نشان داد که استعدادهای درخشانی را در سیطره خود جای داده است. البته اگر به دنبال عناوین ترسناک بهتری هستید، گزینه‌های مناسب‌تری در بازار هستند اما آن چه Blair Witch را شایسته قرارگیری در این فهرست می‌کند، وفاداری و استفاده نسبتاً مناسب از پتانسیل‌های موجود در فیلم سینمایی اصلی این مجموعه است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد.

این بازی با در نظر گرفتن یک محیط جذاب و خوفناک که داستان مناسبی را روایت می‌کند، در ترساندن مخاطب از لحاظ روانی بهتر از دو فیلمی ظاهر می‌شود که در راستای موفقیت نسخه ۱۹۹۹ روانه بازار شدند. اگر به دنبال یک دنباله قابل احترام برای فیلم اصلی هستید، تجربه بازی Blair Witch 2019 را از دست ندهید.

۹. بازی Mad Max

شاید پیش از عرضه فیلم Mad Max 2015 هنوز عده کمی از وجود این مجموعه سینمایی شگفت‌انگیز بی‌خبر بودند اما مسلماً این نسخه شرایط را به کلی تغییر داد. این فیلم باری دیگر اثبات کرد که آثار اکشن هم می توانند با بهره‌گیری از عناصر مناسب و مواردی که سینما را به شکل خاصی جاودانه کرده‌اند، در حد فیلم‌های باکیفیت ظاهر شوند. تجمع هنر درون آثار بلاک‌باسترها معمولاً امری نادر است و خیلی کم می‌توان این مورد را به‌ویژه در دو دهه اخیر دید.

بازی Mad Max که همانند نسخه ۲۰۱۵ در همان سال حاضر و به بازار عرضه شد، به خوبی توانست بخشی از پتانسیل‌های فیلم را به جامعه بازی‌بازان تقدیم کند. معرفی یک دنیای آخرالزمانی قابل تقدیر آن هم در سایه یک فیلم بسیار باکیفیت ابداً کار آسانی نیست و گاهی اوقات در میان سیل عظیم بازی‌های این چنینی، غیرممکن به نظر می‌رسد.

Avalanche Studios با شروع توسعه این بازی ریسک بزرگی را بر عهده گرفت که تا حدودی جواب داد. لذت گشت‌وگذار در بیابان‌های بایر دنیای Mad Max و مکانیزم‌های جذابی که در رابطه با خودروی شخصیت اصلی پیاده شده بود، معمولاً یک تجربه مکمل را در کنار اثر جرج میلر خلق می‌کرد که هنوز هم پس از گذشت حدود ۶ سال می‌توان به سراغ آن رفت.

اگرچه نمی‌توان این عنوان را با بازی‌های فراموش‌نشدنی سال ۲۰۱۵ در یک سطح دانست (و شاید کیفیت باورنکردنی سال مذکور آن را تا به این حد سطحی جلوه می‌دهد) اما اگر قصد دارید که برای اولین بار فیلم Mad Max 2015 را تماشا کنید، ابتدا بازی یاد شده را تهیه کنید؛ زیرا تا مدت‌ها قادر به یافتن تجربه‌ای مشابه فیلم نخواهید بود و این بازی تا حدودی عطش شما را سیراب خواهد کرد.

۸. بازی John Wick Hex

کیانو ریوز پس از مدت‌ها بی‌محلی کارگردان‌ها یا تا حدودی کاربران، در سال ۲۰۱۴ یک بازگشت رویایی را تجربه کرد. این ستاره دوست‌داشتنی در سال ۲۰۱۴ میلادی باری دیگر در فیلمی نقش‌آفرینی کرد که بیش از پیش یادآور مجموعه Matrix بود. یک مرد تنها، زخم خورده و حرفه‌ای که به دنبال انتقام است به اندازه کافی کلیشه‌ای بود که کسی به فیلم John Wick امید نداشته باشد اما هنرنمایی این بازیگر و جادوی عوامل تولید کاری کرد که نه تنها دو نسخه سینمایی دیگر نیز با کیفیتی عالی روانه پرده نقره‌ای شوند، بلکه باید بازی را نیز به این رتبه از فهرست ما رساندند.

نکته ارزشمند در مورد بازی John Wich Hex این است که به جای سعی در ارائه تمام و کمال فرمت فیلم در قالب بازی ویدیویی، سعی می‌کند که از بحث اقتباس فراتر نرود و در عوض بیشترین استفاده را از مکانیزم‌های صنعت مقصد بکند. این بازی یک اثر استراتژی مبتنی بر زمان است که کاربر می‌تواند با هربار توقف زمان، به پیش‌بینی آینده دست بزند و حرکات بعدی خود را بچیند.

در حالی که یادگیری عواقب احتمالی و حل کردن پیچیدگی‌های بازی معمولاً از شما یک جان ویک واقعی نمی‌سازد ولی به مرور زمان متوجه می‌شوید که سازندگان توانسته‌اند چه معجزه‌ای را شکل دهند. شاید بتوان گفت که نقش‌آفرینی در قالب جان ویک به صورتی که بتوان مهارت و هوش او را در بازی با زمان و سرعت عمل درک کرد، تنها در این شکل قابل انتقال است. کافی است که یک بار با درس‌های فراوان و با تصمیم‌گیری‌های عاقلانه تمام دشمنان خود را در توقف‌های نفس‌گیر از پا دربیاورید تا باور کنید که می‌توان با یک مداد، نفس چندین نفر را قطع کرد!

۷. بازی The Thing

همان‌طور که در ابتدای مقاله ذکر کردم، قرار نیست که به آثار تماماً جدید بپردازیم زیرا گذشته پر از شاهکارهایی است که متاسفانه همه ما فرصت تجربه آن‌ها را نداشته‌ایم اما فرصت قدردانی از آن‌ها را خواهیم داشت. این بازی که در سال ۲۰۰۲ عرضه شد هنوز هم آن قدری جذاب به نظر می‌رسد که نمی‌توان ایده‌های موجود در آن را شنید و تعجب نکرد. بازی مذکور توسط استودیو Computer Artworks توسعه داده شده است و یک دنباله مستقیم بر فیلم The Thing 1982 به شمار می‌رود.

با آن که فیلم مذکور نیز خود براساس یک کتاب ساخته شده است اما سازندگان این بازی ترجیح داده‌اند که به سراغ خود فیلم بروند و ماجراهای آن را دنبال کنند. فیلم یاد شده هنوز هم بعد از حدود ۴۰ سال یک اثر قابل ستایش است که در زمان ساخت بازی، این تمجیدها به شدت فراوان‌تر بوده‌اند. بنابراین ساخت یک دنباله و تعریف ادامه داستان چنین اثری در حالی که در سال ۲۰۰۲ اکثر شخصیت‌های بازی‌های ویدیویی به دلیل محدودیت‌های فنی شبیه سیب زمینی بودند، اصلاً فرایند آسانی نبوده است.

در ابتدای ماجرای این بازی دو گروه نظامی ویژه وظیفه می‌یابند که با ورود به قطب جنوب، به بررسی شرایط پایگاه‌های آمریکایی و نروژی موجود در آن بپردازند. کاربر در این بازی در نقش کاپیتان بلیک قرار می‌گیرد که یکی از گروه‌ها را هدایت می‌کند. شاید باورکردنی نباشد اما در آن زمان شما می‌توانستید با ارائه دستوراتی ساده به کنترل چهار عضور تیمتان بپردازید. از طرفی وجود سیستم ترس-اعتماد جلوه دیگری به بازی بخشیده بود.

سیستم مذکور نشان می‌داد که افراد تیم شما تا چه اندازه دچار ترس و استرس شده‌اند و آیا تحت تاثیر حمله‌های روانی قرار گرفته‌اند یا خیر. اگر یکی از اعضای تیم شما احساس می‌کرد که دشمن اصلی بازی توانسته شما را آلوده کند، از دستورات شما سرپیچی و سعی می‌کرد که شما را به قتل برساند. افزون بر این، سیستم ترس می‌توانست اعضای تیم را وادار کند که به یکدیگر شک کنند و در صدد حذف دوستان خود بربیایند.

همان‌طور که مشخص است، استفاده درست از ایده‌های موجود در فیلم، بازیکن را مدام به این ترس دچار می‌کرد که توسط دشمنان آلوده نشود یا دوستانش به او شلیک نکند. حال در زمانی که ما بازی‌های ویدیویی را پیشرفته می‌دانیم، گاهی بزرگ‌ترین استودیوها نیز از ساخت یک هوش مصنوعی قابل تحمل عاجز هستند و بیشتر از این که خوب عمل کنند، خنده‌دار عمل می‌کنند.

۶. بازی Alien Isolation

همین ابتدا باید گفت که عدم تجربه این بازی برای دوستداران سبک ترس که مخصوصاً ارادت خاصی هم به سری فیلم‌های Alien و دست اندر کاران آن دارند، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات ممکن است. این بازی توانست وحشت از موجودی را بازگرداند که اولین بار بیش از ۳ دهه پیش کاربران را میخکوب کرده بود. حماسه‌ای که ریدلی اسکات، جیمز کامرون و دیوید فینچر در ساخت سه نسخه اول Alien بر جای گذاشتند، به طور تمام و کمال در این بازی قابل مشاهده است.

البته ما درباره بازی Clonial Marines که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد هیچ حرفی نمی‌زنیم چرا که به تعبیری یک فاجعه تمام عیار بود اما Alien Isolation 2014 یک درجه انتظارات از بازی‌های ترسناک را ارتقا داد و گذشته را جبران کرد. این بازی با بهره‌گیری از تعلیق لجام گسیخته موجود در نسخه اول مجموعه که با نام Alien آن را می‌شناسیم، Sevastopol Station موجود در اثر را به یکی از ترسناک‌ترین مناطقی تبدیل کرد که بازیکنان تا به حال دیده‌اند.

بازی مذکور با دیکته کردن این موضوع در گوش مخاطب که «نمی‌توانی به بیگانه آسیب بزنی، فقط از او دور شو»، کاربران را بیشتر از هر زمان دیگری به وجد آورد. از طرفی بیگانه موجود در این اثر به اندازه‌ای باهوش بود که گاه کاربر تصور می‌کرد که یک هوش واقعی در حال کنترل اوست. برای مثال از او فرار می‌کردید، به گوشه‌ای پناه می‌بردید و دستگاه ردیاب خود را باز می‌کردید اما باید دوباره آن را می‌بستید زیرا بیگانه می‌تواند نور را هم تشخیص دهد!

از سویی در این بازی هرگز نمی‌توان از ترک محل توسط بیگانه مطمئن شد زیرا او به راحتی می‌تواند شما را فریب دهد و در یک آن خودش را نشان دهد! بازی Alien Isolation چه در هیبت یک اثر اقتباسی یا چه به عنوان یک بازی مجزا شما را وادار به آرامش، حساب و کتاب‌های بی‌پایان و صبری می‌کند که فشارش می‌تواند سرتان را منفجر کند. پیشنهاد می‌شود که تجربه این بازی را ابداً از دست ندهید.

۵. بازی Middle-Earth: Shadow of Mordor 2014

اگرچه نسخه جدیدتر این مجموعه هم می‌توانست در این فهرست حضور یابد اما ما تصمیم گرفتیم که بازی باکیفیت‌تر را لحاظ کنیم. ابتدا گفتنی است که این بازی در اصل وابستگی زیادی به مجموعه کتاب‌های ارباب حلقه‌ها دارد اما در ساخت محیط و پیش‌برد ماجراجویی‌هایش بیشتر وام‌دار فیلم‌های پیتر جکسون است و از این حیث می‌توان آن را اقتباسی از آثار سینمایی در نظر گرفت. استودیو Monolith Productions با قبول ساخت این بازی متحمل زحمت‌های بسیاری شد.

وقتی یک نویسنده توانا کتاب‌هایی به غایت باکیفیت را به رشته تحریر در می‌آورد و از سمتی یک کارگردان خوش سلیقه مجموعه‌ای استثنائی را از دل آن بیرون می‌کشد، سخت می‌توان به یک اقتباس موفق دیگر تفکر کرد. با این حال ما الان این‌جا در دوران پس از انتشار هر دو نسخه بازی هستیم و می‌توان در یک نقد و بررسی مفصل که البته قبلاً هم انجام پذیرفته است، مدت‌ها درباره کیفیت بالای این اثر نقش‌آفرینی سخن گفت.

تجلی یافتن مفاهیم تعریف شده در مجموعه کتاب‌های ارباب حلقه‌ها و استفاده از آن در دنیای یک بازی ویدیویی معمولاً کمتر پای به عرصه می‌گذارد و در این بازی، بازیکنان می‌توانند به ملاقات آن بروند. مکانیزم‌های معرفی شده در کتاب که اولین بار در قالب سیستم نمسیس در Middle-Earth: Shadow of Mordor نمود پیدا کرد در کنار موارد دیگر به قدری در سال ۲۰۱۴ تاثیرگذار بودند که حتی نسخه بعدی هم نتوانست به موفقیت پیشین خود بازگردد.

با آن که داستان بازی کوتاه و به گفته برخی نیمه‌کاره بود اما نمی‌توان از کیفیت قابل توجه و شکل جذاب آن گذشت. گشت‌وگذار آزاد در دنیای میانه از دیگر مواردی بود که زیباتر از هر بازی ارباب حلقه‌های دیگری در آن زمان به تصویر کشیده شد و هنوز هم لذت‌بخش و فراموش‌نشدنی است.

۴. بازی Tron 2.0

استودیو Monolith Productions بی‌شک موفق‌ترین یا به صورت دقیق‌تر، محترم‌ترین سازنده اقتباس‌های ویدیوگیم از روی آثار سینمایی به شمار می‌آید. مجموعه سینمایی Tron به خوبی میان علاقه‌مندان این صنعت شناخته شده است و برخی از آن‌ها می‌توانند ساعت‌ها درباره نسخه‌های اول این مجموعه سخنرانی کنند! در واقع این مجموعه این ایده را بسط می‌دهد که دنیای الکترونیک داده‌ها چگونه است. حال چطور می‌توان این دنیای غیرقابل تصور را حیات بخشید؟

ایده مورد بحث همین حالا هم گیج‌کننده است و شاید طرفداران فیلم‌های ابرقهرمانی کنونی نیز علاقه‌ای به آن نشان ندهند اما باری دیگر توسعه‌دهندگان مدت‌ها پیش ابایی از عملی کردن آن نداشته‌اند. اولین بار پس از عرضه فیلم اصلی در سال ۱۹۸۲ ایده استفاده از موتورهای نوری در این بازی به مرحله اجرا درآمد و اکنون می‌توان با نگاهی به محتویات غیررسمی بازی‌هایی نظیر GTA Online، تاثیر آن‌ها را مشاهده کرد.

این بازی با درآمیختن نئون‌های فراموش‌نشدنی، سلاح‌های متفاوت و در نهایت ایده‌های عجیب موجود در فیلم Tron 1982، در سال ۲۰۰۳ تجربه‌ای را برای بازیکنان رقم زد که همین حالا هم می‌توانید حال و هوایش را درک کنید؛ البته زیاد نیازی به تصور ندارید زیرا همین حالا هم نسخه‌های فراوانی از بازی روی پلتفرم‌های مختلف موجود است که تجربه آن را باری دیگر به ارمغان بیاورد.

خط نور پشت موتورهای عجیب موجود در این بازی و دنیای سراسر توهمش، با وجود تمام سال‌هایی که از عرضه آن گذشته است، باز هم می‌توانند طعم خوب یک تجربه فراموش‌نشدنی را به ارمغان بیاورند و از صدها عنوان دیگر اقتباسی لذت‌بخش‌تر باشند.

۳. بازی Star Wars: Knights of Old Republic

استودیو BioWare آن قدر بازی‌ها و در واقع مجموعه‌های بزرگ و ماندگار را خلق کرده است که بی‌شک می‌توان نام آن را در میان تولیدکنندگان غیرفانی این صنعت قرار داد. مجموعه Mass Effect و Dragon Age به اندازه کافی نام‌های سنگینی هستند که با کنار هم قرار دادن آن‌ها از عظمت BioWare متحیر نشویم.

با این حال اگر Star Wars را هم به این گردهمایی دعوت کنیم، دیگر جای هیچ حرف و بحثی درباره اسطوره‌سازی این استودیو گران‌قدر باقی نمی‌ماند. BioWare پیش از شروع نسل هشتم بازی‌های ویدیویی وظیفه ساخت آثار اقتباسی Star Wars را به عهده داشت و یک دوره خارق‌العاده را رقم زد. شاید در این بین بتوان Star Wars: Knights of Old Republic فراتر از انتظارات دانست که با فرارسیدن دوره ظهورش، تغییری ژرف را در صنعت بازی‌های ویدیویی پدید آورد.

این بازی که به تعریف داستان‌های پیش از فیلم‌های اصلی این مجموعه می‌پردازد، بازیکن را در نقش یک Jedi قرار می‌دهد تا در آشوب‌های موجود و جنگی که همه را درگیر کرده است، راه خود را بیابد. در سال ۲۰۰۳ که ژانر نقش‌آفرینی بیشتر به واسطه افسانه‌هایی مانند Deus Ex مطرح شده و در صدر توجه قرار گرفته بود، BioWare توانست اثری در حد و اندازه‌های مجموعه اصلی Star Wars عرضه کند و همزمان در این ژانر نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.

اثر مذکور افزون بر یک داستان اورجینال، شخصیت‌پردازی ماندگار و همچنین مبارزات لذت‌بخشی هم دارد که در تم فضایی بازی به خوبی حل شده‌اند. شخصیت‌های Revan، Darth Malak، Bastila Shan یا بقیه افراد حاضر در این بازی هنوز برای کسانی که به تجربه آن پرداخته‌اند، عیناً زنده‌اند.

۲. بازی The Chronicles of Riddick: Escape from Butcher Bay

تا به این جا در مورد بازی‌هایی صحبت کردیم که در خلق تجربه‌ای مشابه فیلم‌های سینمایی خود خوب عمل می‌کردند اما این بازی مقداری متفاوت ظاهر می‌شود. در واقع این بازی در ظاهر یک بازی ویدیویی حتی از فیلم سینمایی خود نیز کیفیت بیشتری دارد و به نظر می‌رسد که سازندگانش طی یک فرایند غیرقابل انکار، حتی منبع خود را نیز پشت سرگذاشته‌اند. ون دیزل که هم در مجموعه سینمایی و هم در مجموعه بازی‌های اقتباسی آن نقش ریدیک را ایفا می‌کند، به لطف هنرنمایی توسعه‌دهندگان، در اثار ویدیوگیم به شدت ماهرتر و پخته‌تر به نظر می‌رسد.

این بازی که به عنوان یک پیش‌درآمد برای مجموعه فیلم‌ها روانه بازار شد به خوبی توانست یک داستان و پس‌زمینه مناسب را ترسیم کند که بازیکنان می‌توانستند به واسطه گیم‌پلی لذت‌بخش آن حتی به تماشای فیلم مربوطه نیز علاقه‌مند شوند. بازی یاد شده در Butcher Bay رقم می‌خورد که به شدت حفاظت شده و تاکنون کسی نتوانسته است از آن فرار کند.

بازیکن با دوجین سلاح کشنده و مهلک که با مهارت‌های ریدیک او را تبدیل به یک شیطان کامل می‌کنند، می‌تواند از این منطقه مرموز فرار کند. دنباله این بازی نیز مدتی بعد عرضه شد که با حفظ کیفیت نسخه اول، یک پیشنهاد خوب اما نه در سطح قبل برای بازیکنان به شمار می‌رود. این بازی جدای از مبحث فیلم، آن قدر جذاب و خوش‌ساخت است که شخصاً دوست دارم دوباره به تجربه آن بنشینم.

بنابراین پیشنهاد می‌شود که در اسرع وقت با رها کردن تمام کارهایتان به تجربه این بازی بپردازید؛ در این بین یا بکشید یا بدانید که مسلماً کشته می‌شود. ریدیک در هیبت یک شرور که در نقش اصلی قابل بازی است، پس از این سال‌ها هنوز حرفه‌ای و جذاب به نظر می‌رسد و می‌تواند ساعت‌ها شما را در تنهایی‌تان سرگرم کند؛ البته به شرطی که پس از تجربه بازی به سراغ فیلم آن نروید!

۱. بازی Golden Eye 007

میان تمام آثار فهرست، نسخه اول برای اکثر بازیبازان عنوانی مشخص و قابل احترام است که ذره‌ای در انتخاب آن شک ندارند و احتمالاً سال‌ها بعد نیز به انتخاب آن بپردازند. این بازی در مقایسه با تمام نام‌های دیگری که ذکر شد، از اهمیت بیشتری برخوردار است و ما قسمت عظیمی از موارد موجود در بازی‌های ویدیویی را مدیون آن و انقلابی که رقم زد هستیم.

جدای از شکل آشنای بازی‌های اول شخص که پس از عناوینی نظیر DOOM، بیشتر از همه توسط این اثر دچار تغییر و تحول گردید،‌ ایده اجرای بازی‌های چند نفره در صفحه‌های موسوم به Split Screen نیز ابتدا به صورت جدی توسط Golden Eye 007 مطرح شد. سیستم چندنفره مذکور نقشی را در صنعت بازی‌های ویدیویی ایفا کرد که تا انتهای نسل هفتم هنوز هم بسیاری از بازی‌بازان پیوسته به دنبال تجربه بازی‌ها به این صورت بودند.

شاید مفهوم کنونی بازی‌های آنلاین چند نفره نیز تا حد زیادی مدیون جرقه‌های Golden Eye 007 در آن زمان باشد. با وجود آن که شاید اکنون نتوان به اندازه سال ۱۹۹۷ از آن لذت برد و به تمجید فنی بخش‌های مختلف آن پرداخت اما شما در حال مشاهده اثری هستید که تاریخ را تغییر داد و قسمتی از آن را به نام خود ثبت کرد. شما می‌توانید بی‌ارزش‌ترین بازی‌های ممکن را در رتبه ۱۰ تا ۲ این لیست مرتب کنید اما جایگاه اول ابدی است و سخت می‌توان تغییر این شرایط را متصور شد.

در سال‌های پایانی دهه ۹۰ این بازی در کنار Perfect Dark یکی از بهترین دلایل خرید یک کنسول نینتندو ۶۴ افسانه‌ای محسوب می‌شد و تجربه‌ای که این بازی به کاربر ارائه می‌کرد، حتی در سینما هم قابل دست‌یابی نبود و به محض لمس کنترلر، او تبدیل به یک جیمز باند می‌شد. در این حین بازیکنان در جریان بخش تک‌نفره هرگز مجبور نبودند که ساعت‌ها به کشت و کشتارهای غلوشده دست بزنند؛ کاربر در نهایت تعجب می‌توانست با خواست خود از تکنیک‌های مخفی‌کاری استفاده و فراتر از کلیشه‌ها عمل کند.

از دیگر ابداعات بازی می‌توان به قابلیت بزرگنمایی اشاره کرد. در بسیاری از بحث‌ها اشاره می‌شود که مکانیزم بزرگنمایی مربوط به اسنایپر ابتدا توسط این بازی بنیان نهاده شد. از سویی این بازی برای اولین بار اهمیت زیادی را هم برای نقاط مختلف بدن قائل شده بود و در همین راستا قسمت تنه و سر دشمنان در برابر شلیک آسیب‌پذیرتر بود.

استودیو سازنده بازی به فیزیک و منطق استفاده شده در محیط نیز توجه نشان داده بود و گلوله‌های برخی سلاح‌ها می‌توانستند به درب و دیوار نفوذ کنند؛ این موارد در مجموع موضوعاتی هستند که اصلاً و ابداً در سال ۱۹۹۷ عادی نبودند و حتی هنوز هم برای برخی استودیوها عادی نشده‌اند! البته اگر هنوز قانع نشده‌اید، ما هم دیگر تلاشی در این زمینه نخواهیم کرد. تنها باید بدانید که به عقیده بسیاری، سری Call of Duty به دلیل موفقیت این بازی شروع به کار کرد.

جمع‌بندی

نهایتاً لازم به ذکر است که عناوین دیگری هم می‌توانستند در این لیست حاضر شوند اما ما برخلاف کلیشه رایج از نام بردن آن‌ها خودداری می‌کنیم! عناوین حال حاضر از جنبه‌های زیادی از جمله نمرات رسمی و اشارات رسانه‌های خارجی معمولاً بارها و بارها تمجید شده‌اند و سعی شده است که از ترتیب مناسبی در چینش آن‌ها استفاده شود. در ادامه این سری مقالات احتمال می‌رود که نگاهی هم به عناوین اقتباس شده از روی کتاب‌ها داشته باشیم.

در حالی که ما به شایستگی رتبه اول خود باور داریم، شما هم می‌توانید در اقدامی مشابه، برترین‌های خودتان را با ما در میان بگذارید؛ در ادامه آیا به نظر شما سازندگان بازی‌های ویدیویی در اقتباس از سینما خوب عمل کرده‌اند یا این روند هم همانند حالت عکس آن به بیراهه رفته است؟