این فیلمها تا مدتها ذهنتان را درگیر میکند
بعضی فیلمها این قدرت را دارند که بعد از یکبار دیدن شما را تحت تاثیر قرار دهند. در این گزارش با چند مورد از آنها آشنا خواهید شد.
بعضی فیلمها این قدرت را دارند که بعد از یکبار دیدن شما را تحت تاثیر قرار دهند. در این گزارش با چند مورد از آنها آشنا خواهید شد.
هرکسی میتواند با به تصویر کشیدن مرگهای خشونت بار و رفتارهای شوکه کننده یک فیلم را در ذهن ها ماندگار کند، اما بعد از تماشای آن قطعا آرزوی ندیدن آنها را می کنیم. اگر این لیست در مورد فیلمهایی بود که با اعمال نفرت انگیز از شخصیتهایی نقرت انگیز، میتوانستند احساس ناخوشایندی به شما بدهند. قطعا باید انتظار کلکسیونی از فیلمهای ترسناک را میکشیدید.
اما در اینجا فیلمهایی را میبینید که برای مدتی ذهن شما را درگیر میکنند و از این جهت ممکن است شما را تحت تاثیر قرار دهند، حتی باعث عصبانیت شما شوند و خواب را از شما بگیرد تا این سوال را از خود بپرسید که اگر شما در چنین شرایطی بودید چه میکردید؟ یا برایتان سوال شود که بر سر شخصیتهای داستان چه اتفاقهایی خواهد افتاد. البته این موضوع که فیلمی شما را تحت تاثیر قرار دهد یک موضوع شخصی است، اما از بین موارد زیر میتوانید فیلمی را پیدا کنید که شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
مسافرخانه (۲۰۰۵)
فیلمهای ترسناکی که روی شما تاثیر میگذارند، با لحظات ترسناکی که برایتان ایجاد کرده اند در ذهنتان باقی خواهند ماند. فیلم سینمایی «آینه ها» اثر خوبی نبود، اما حداقل از نبوغ خود استفاده کرد تا شما مجبور شوید هربار که در مقابل آینه قرار می گیرید تصویر خود را در آن چک کنید یا برای مثال بعد از دیدن فیلم «روانی»، رفتن به حمام برای عده زیادی ترسناک شده بود. در فیلم «مسافرخانه» هم چنین چیزی را شاهد هستیم که ممکن است شما را از سفر به مکانهای ناشناخته منصرف کند. داستان در مورد سه جهانگرد است که تصمیم میگیرند به شهری دور افتاده بروند، اما نمیدانند که اتفاقاتی ناگوار در انتظار آنهاست.
نردبان یعقوب (۱۹۹۰)
تیم رابینز در این فیلم نقش سرباز سابق درجنگ ویتنام را بازی میکند که اکنون در نیویورک در اداره پست کار میکند. طی داستان متوجه میشویم که یکی از کودکان او مُرده و همسرش نیز از وی جدا شده است. خاطرات تجربههای عجیب او در ویتنام گریبان گیر او شده و مشکلاتی را ایجاد کرده است. موضوع فیلم از آنجایی ممکن است مورد توجه شما قرار بگیرد که بفهمید از یک کتاب غیر داستانی و واقعی اقتباس شده است.
نمایش ترومن (۱۹۹۸)
این فیلم به عنوان اولین نقش جدی جیم کری شناخته میشود، اما ممکن است بخشهایی از آن، برای شما هم سوالاتی را به وجود آورده باشد. داستان این فیلم سینمایی در مورد بچهای است که به فرزند خواندگی گرفته میشود و تا بزرگسالی داستان زندگی او به صورت ۲۴ ساعته برای مخاطبان شبکه تلویزیونی پخش میشود. او از این موضوع آگاه میشود و تصمیم میگیرد از محیطی که برای وی ساخته شده فرار کند.
زندانیان (۲۰۱۳)
«زندانیان» نه تنها یک اثر دلهره آور با پیچشهای داستانی جذاب است، بلکه با فیلمبرداری خوبی که داشته ذهن شما را حتی پس از پایان فیلم هم درگیر میکند. هیو جکمن نقش مردی را بازی میکند که دخترش ربوده شده. جیک جلینهال هم کاراگاهی است که روی این پرونده کار میکند، اما برای جکمن نتایج و سرعت تحقیقات او راضی کننده نیست و به همین دلیل تصمیم میگیرد خودش برای پیدا کردن سارق دخترش دست به کار شود.
مدفون (۲۰۱۰)
ممکن است شما هم تماسهای تلفنی عجیبی را تجربه کرده باشید که نتوانید آن را قطع کنید. شخصیت پال با بازی رایان رینولدز در فیلم سینمایی «مدفون» چنین شرایطی را در وضعیتی بسیار سختتر تجربه کرده است. او در این فیلم به وسیله تروریستها گروگان گرفته میشود و وقتی به هوش میآید متوجه میشود که در یک تابوت دفن شده و وسایل اندکی برای بقا در تابوت گذاشته شده است. دیدن این فیلم ممکن است آزاردهنده باشد و اگر تنگناهراسی دارید بهتر است آن را نبینید.
ام (۱۹۳۱)
ام، با نام کامل «شهری که به دنبال قاتل میگردد»، در مورد قاتلی است که کودکان را به قتل میرساند. پلیس برای دستگیری قاتل دست به کار میشود. پس از پلیس حتی خلافکاران که از پراکندگی پلیس برای دستگیری قاتل ناراحت هستند تصمیم میگیرند قاتل را دستگیر کنند. برای راحتتر شدن کار به گدایان نیز خبر میدهند تا شانس بیشتری برای گرفتن قاتل داشته باشند.
سالار مگسها (۱۹۹۰)
ممکن است داستان این فیلم را شنیده باشید، گروهی از پسران مدرسهای در یک جزیره دور افتاده به وحشی گری روی میآورند که لحظات شوکه کنندهای را در فیلم رقم میزند. عدهای معتقدند نسخه قبلی این فیلم که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد، فیلم بهتری است، اما نسخه آمریکایی این فیلم حس واقعیتر و قابل درک تری را به مخاطب منتقل میکند.
زندگی زیباست (۱۹۹۷)
فیلمهای زیادی مثل «فهرست شیندلر» و «منطقه خاکستری» در مورد هولوکاست ساخته شده است که هر کدام در نوع خود منحصر به فرد هستند. فیلم سینمایی «زندگی زیباست» با داستانی پر امید از مردی آغاز میشود که اهدافش در زندگی داشتن یک کتاب فروشی و یک زندگی آرام است. پنج سال پس از ازدواج او، ایتالیا در شرایط نامساعدی قرار میگیرد و گوئیدو به همراه پسرش به اردوگاه کار اجباری آلمانهای نازی فرستاده میشوند. استفاده از شوخ طبعی در بین آثار مرتبط با جنگ جهانی دوم بسیار نادر است، اما «زندگی زیباست» به خوبی از پس این امر بر آمده است. چراکه شخصیت اصلی فیلم سعی میکند ماهیت واقعی این کمپ کار اجباری را از پسر کوچکش مخفی کند و این موضوع لحظات خنده داری را ایجاد میکند.