صاحب اینترنت چه کسی است؟
طی دو و نیم دههی گذشته، اینترنت به طور چشمگیری پیشرفت کرده و به چیزی تبدیل شده که دیگر هیچ شباهتی به آغاز فعالیت خود ندارد. تلاش برای درک اینکه اینترنت چیست و چگونه کار میکند میتواند گیجکننده باشد.
به گزارش موبوایران، طی دو و نیم دههی گذشته، اینترنت به طور چشمگیری پیشرفت کرده و به چیزی تبدیل شده که دیگر هیچ شباهتی به آغاز فعالیت خود ندارد. تلاش برای درک اینکه اینترنت چیست و چگونه کار میکند میتواند گیجکننده باشد. اما دقیقا چه کسی صاحب اینترنت است؟ به دلایل مختلف، پاسخ به این سوال کار چندان سادهای نیست. در این مطلب، به پاسخهای احتمالی برای تعیین مالکیت اینترنت میپردازیم.
اینترنت چیست؟
اینترنت به زبان ساده شبکهی عظیمی از کامپیوترها است. هر کامپیوتری که از طریق اینترنت متصل میشود میتواند اطلاعات مختلفی را به دیگر کامپیوترهای این شبکه ارسال کند. اینترنت مبتنی بر کابلهای انبوه و فناوری ارتباطات بیسیم (مانند برجهای مخابراتی و ماهوارهها) است که تمام این سیستمها را به یکدیگر وصل میکنند.
شبکههای کامپیوتری کوچک در اواخر دههی ۵۰ و ۶۰ میلادی هم مورد استفاده قرار میگرفتند. سپس با اختراع راهگزینی بستهی کوچک (packet switching)، شبکههای کامپیوتری بسیار بزرگتر در دانشگاهها، مؤسسات دولتی و شرکتهای مختلف توسعه داده شد. تا اوایل دههی ۹۰ میلادی، اینترنت جهانی با دسترسی خصوصی قابل استفاده بود. در این فرایند بالاخره اینترنتی خلق شد که امروزه با آن سروکار داریم.
هیچکس به طور کامل صاحب اینترنت نیست
اینترنت به نوعی بیشتر یک مفهوم است تا یک موجودیت فیزیکی. هیچ شخصی حق ثبت اختراع یا کپیرایت اینترنت را در اختیار ندارد. در عوض، بخشهایی از اینترنت (مراکز داده، کابلها، ماهوارهها، روترها و دیگر موارد) متعلق به تعداد بیشماری از افراد، شرکتها و سازمانهای دولتی هستند. مؤسس شبکه جهانی وب عمداً حق پتنت آن را ثبت نکرد تا این فضا آزاد بماند و همه بتوانند از آن بهره ببرند. برای پاسخ به سوال مالکیت اینترنت، بهتر است به مالکیت زیرساختهای اینترنت بپردازیم.
چه کسی زیرساختهای اینترنت را در اختیار دارد؟
تعدادی از ارائهدهندگان خدمات اینترنت (ISPها) مالک بزرگترین بخشهای زیرساختهای اینترنت هستند. این زیرساختها شامل نقاط دسترسی به شبکه، کابلها و روترها هستند. امروزه بیش از ۷۰۰ هزار مایل کابل زیردریایی مربوط به اینترنت مورد استفاده قرار میگیرد که حدود ۲۸ برابر طول خط استوا است.
از آنجایی که همپوشانی زیادی بین شبکههای مخابراتی و زیرساختهای اینترنت وجود دارد، تعدادی از بزرگترین اپراتورهای مخابراتی (مانند AT&T و Spring) مالک بخشهای بزرگی از این زیرساختها هستند.
ارائهدهندگان خدمات اینترنتی رده اول
ISPهای رده اول بخش عمدهای از ستون فقرات اینترنت را تشکیل میدهند و بیشتر آدرسهای IPv4 را در اختیار دارند. این ISPها معمولا زیرساختهای خود را به ISPهای کوچکتر اجاره میدهند که آنها اینترنت را در اختیار کاربران نهایی میگذارند.
نکتهی قابل توجه (و شاید کنایهآمیز) این است که بیشتر زیرساختهای اینترنت، به ویژه زمانی که صحبت از برجهای مخابراتی و کابلکشی میشود، قبل از خصوصیسازی زیرساخت با پول مالیاتدهندگان کشورهای مختلف توسعه پیدا میکرد. با این حال، امروزه فقط بخش اندکی از زیرساخت اینترنت در اختیار دولتها قرار دارد.
گوگل، مایکروسافت، فیسبوک و آمازون نیز خرید و توسعهی کابلهای فیبر نوری بین قارهای را آغاز کردهاند. این شرکتها حالا حدود یک دهم تمام کابلهای زیردریایی را در اختیار دارند. برخی منتقدان این حرکت را خطرناک میدانند و به طور بالقوه این رویکرد به شرکتهای بسیار قدرتمند اجازه میدهد که کنترل بسیار زیادی بر روی اینترنت داشته باشند.
چه کسی اینترنت را کنترل و تنظیم میکند؟
اینترنت تا حد زیادی کنترل نشده و خودتنظیم است زیرا هیچ سازمان متمرکز و واحدی برای کنترل اینترنت وجود ندارد. روی هم رفته طراحی زیرساختهای اینترنت به گونهای است که کنترل آن را بسیار سخت میکند. دادهها از طریق مسیرهای مختلف در «بستهها» ارسال میشوند. از آنجایی که بستهها از طریق مسیرهای مختلف قابل ارسال هستند، برای پروتکل اینترنت (IP) یافتن مسیر جدیدی برای رسیدن به مقصد موردنظر به راحتی امکانپذیر است.
دولتهای مختلف به دلایل گوناگون تلاش میکنند در محدودهی فعالیت خود، قوانین و مقررات مختلفی را برای اینترنت وضع کنند که این قوانین معمولا مربوط به محتوای غیرقانونی یا مضر هستند. این مقررات معمولا در سطح محتوا (مثلا با بستن سایت) یا در سطح کاربر (اتهامات کیفری) اعمال میشود.
به این ترتیب، دولتها اینترنت را از طریق قوانین تنظیم میکنند. به عنوان مثال میتوانیم به قوانین مربوط به دانلود غیرقانونی انواع محتوا اشاره کنیم. برخی کشورها از ابزار سانسور برای مسدود کردن تعدادی از سایتها استفاده میکنند. این امر نگرانیهایی را در مورد آزادی بیان، آزادی اطلاعات و اینکه چگونه یک رژیم اقتدارگرا میتواند اطلاعات و تواناییهای ارتباطی را از شهروندان خود بگیرد، ایجاد کرده است.
استانداردهای تعریف شده توسط سازمانها
در این بین باید به گروههای مهمی از افراد و سازمانها اشاره کنیم که هدف آنها تعریف و ترویج استانداردها برای اینترنت است. یکی از آنها کنسرسیوم شبکه جهانی وب (WC3) است. این سازمان استانداردهایی را برای توسعهی وب ارائه میکند و هدف از این کار اطمینان از استاندارد بودن قابلیت دسترسی به وب، زیرساخت اینترنت و مدیریت داده در سراسر صنعت است.
یکی دیگر از این سازمانهای مهم «شرکت اینترنتی برای نامها و اعداد واگذار شده» (ICANN) است که چندین پایگاه داده کلیدی را هماهنگ و نگهداری میکند تا بابت اینترنت پایدار، ایمن و عملیاتی اطمینان حاصل شود. در این زمینه چندین سازمان مهم دیگر هم وجود دارد که هرکدام از آنها نقش مهمی در این فضا ایفا میکنند.
ISPها و بیطرفی در اینترنت
مفهوم بیطرفی اینترنت به زبان ساده میگوید که ISPها باید با تمام دادهها به طور یکسان رفتار کنند. به عنوان مثال، آنها نباید دادههای خاص را نسبت به دیگر دادهها اولویتبندی کنند تا کاربران برای دسترسی به انواع دادهها فرصت برابری داشته باشند.
بیطرفی اینترنت طرفداران و منتقدان زیادی دارد و در کشورهای مختلف جهان نبردهای قانونی مختلفی در ارتباط با این موضوع در جریان است. حامیان این طرح میگویند که ارائهدهندگان محتوای کوچکتر بدون وجود چنین طرحی تا حد زیادی حذف میشوند و این روند منجر به انحصار گسترده در محتوای اینترنت خواهد شد. در بسیاری از کشورها نهادهای ضدرقابتی وجود دارد تا هیچ ارائهدهندهی اینترنتی نتواند بازار را به انحصار خود درآورد.
اما بسیاری از کارشناسان حوزهی فناوری این استدلال را مطرح میکنند که شرکتهای بزرگ این حوزه (مانند گوگل، آمازون، فیسبوک و دیگران) در حال حاضر بیشترین قدرت و نفوذ را در اینترنت دارند. به عنوان مثال، گوگل و فیسبوک بیش از ۷۰ درصد کل ترافیک اینترنت را تشکیل میدهند. علاوه بر این، سرویسهای وب آمازون (AWS) حدود یک سوم کل اینترنت را در اختیار دارد.
چه کسی مالک داده است؟
مالکیت دادهها یا مالکیت معنوی، بحثهای گستردهای را در چند سال گذشته ایجاد کرده است. بحث پیرامون عادات شرکتهای بزرگ فناوری برای جمعآوری اطلاعات افراد، این سوال را ایجاد کرده که چه کسی صاحب این دادهها است. به عنوان مثال، اطلاعات مربوط به عادات کاربران در فضای آنلاین توسط سایتهایی مانند فیسبوک جمعآوری میشوند. سپس این دادهها در اختیار شرکتهای ثالث قرار میگیرد تا تبلیغات مؤثرتری نمایش دهند.
هنگام پرسیدن سوال مربوط به مالکیت اینترنت، باید بپرسیم که چه کسی مالکیت دادههای ایجاد شده توسط کاربران را در اختیار دارد؛ زیرا این دادهها یک منبع مهم برای درآمدزایی، اطلاعات و کنترل بالقوهی اینترنت هستند.
مالکیت داده روی هم رفته یک موضوع بسیار پیچیده محسوب میشود و هیچ قانون جامعی در مورد اینکه چه کسی مالک هر دادهای است، وجود ندارد. اما حداقل طبق قوانین موجود، شرکتی که صاحب پلتفرم مسئول جمعآوری داده است، احتمالا مالکیت این دادهها را نیز در اختیار دارد.
بنابراین چه کسی صاحب اینترنت است؟
در پاسخ به این سوال به طور مختصر و مفید میتوانیم بگوییم که اینترنت متعلق به چندین شرکت بزرگ است. اما اگر بپرسیم چه افرادی بر اینترنت تسلط دارند، برای پاسخ باید به گروه بسیار کوچکی از شرکتها اشاره کنیم. در حالی که دولتها تلاش میکنند جنبههای خاصی از وب را کنترل کنند، قوانین آنها نتوانسته با پیشرفت اینترنت همراه باشد. در نتیجه حالا فقط ۴ یا ۵ شرکت بزرگ اکثریت اینترنت را کنترل میکنند.
تعیین مالکیت دادهها بسیار پیچیدهتر از بحث مالکیت کابلها است و تفاوت قوانین کشورهای مختلف منجر به افزایش پیچیدگی این موضوع میشود. اما تا اطلاع ثانوی شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک که بیشترین دادههای کاربران را در اختیار دارند، از طریق همین دادهها میتوانند میلیاردها دلار درآمد کسب کنند.