دلیل تاخیر در آغاز دور هفتم مذاکرات وین چیست؟
یک کارشناس مسائل بین الملل، میگوید: وضعیت انتقال قدرت در ایران و نیز نگرانی کشورهای غربی درباره پایبند بودن دولت سیزدهم به تعهدات برجامی، دو دلیل اصلی تاخیر در مذاکرات وین است.
به گزارش سایت طلا ، رضا ذبیحی درباره دلایل و پیامدهای تاخیر در مذاکرات وین گفت: در حال حاضر شاهد یک فترت میان دور ششم مذاکرات و آغاز دور هفتم مذاکرات هستیم که البته این موضوع حداقل در شرایط فعلی نگران کننده نیست.
وی افزود: به نظر می رسد علی رغم فاصله ایجاد شده در برگزاری مذاکرات، طرفین با یکدیگر در ارتباط کامل هستند و در حال فراهم کردن شرایط برای دور بعدی مذاکرات می باشند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با وجود اینکه تاریخ جدیدی برای تمدید توافق میان ایران و آژانس اعلام نگردید، طرفین در وضعیت فعلی ترجیح دادهاند در یک فضای سکوت و آرام، شرایط جدید به وجود آمده را مدیریت نمایند.
این کارشناس مسائل بین الملل خاطر نشان کرد: رصد وضعیت فعلی مذاکرات نشان می دهد که امکان حصول توافق در مذاکرات وین تا پیش از 12 مرداد کاهش یافته است، اگر چه این موضوع بدان معنا نیست که احتمال دست یافتن به توافق بطور کلی از میان رفته باشد. بلکه همچنان امید زیادی در خصوص حصول توافق میان طرف ها وجود دارد. ضمن اینکه اگر توافقی هم تا قبل از انتقال دولت بوجود نیاید، امکان برگزاری دور جدیدی از مذاکرات وجود دارد.
ذبیحی با بیان اینکه موضوع انتقال قدرت و گفتگوهای داخلی یکی از دلایل تاخیر در مذاکرات است، گفت: همزمان با موضوع انتقال قدرت که بطور کلی از دولت دوازدهم به دولت سیزدهم در حال انجام است، هم اکنون کادر جدید وزارت خارجه نیز به نمایندگی از رئیس جمهور منتخب در حال بررسی و تبادل اطلاعات با کادر فعلی برای تحویل گرفتن ماحصل اقدامات انجام شده است و همین موضوع امری زمان بر محسوب می شود.
وی افزود: البته موضوع انتقال قدرت در همه ی نظام های سیاسی امری حساس و زمان بر است و به نظر می رسد طرف دیگر مذاکرات نیز اهمیت این موضوع را درک کرده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی دیگر از دلایل تاخیر در آغاز دور جدید مذاکرات، ذهنیت سایر طرف ها و به ویژه طرف های غربی از موضوع انتقال قدرت در ایران و پیامدهای آن است.
این کارشناس مسائل بین الملل افزود: چون این کشورها این ذهنیت را دارند که ممکن است اراده و روش دولت سیزدهم برای انجام و اجرای توافق با اراده و روش دولت فعلی متفاوت باشد و از این رو تمایل دارند که توافق نهایی را با دولت جدید به سرانجام برسانند.
ذبیحی ادامه داد: در واقع آنها این نگرانی را دارند که ممکن است دولت سیزدهم برخی از تعهدات و یا توافقات حاصل شده را نپذیرد و از این رو ترجیح می دهند که احیای برجام در نهایت در دولت جدید مورد توافق قرار گیرد.
وی افزود: اگر چه این نگرانی قابل درک است، چون به هر حال انتقال در نظام های سیاسی، بدون شک تغییراتی را سبب می شود، ولی روشن است که دولت جمهوری اسلامی ایران علی رغم تغییر دولت ها به تعهدات بین المللی خود پایبند خواهد بود. برخلاف آنچه در خصوص آمریکا شاهد بودیم و با خروج ترامپ از برجام به وقوع پیوست.
این استاد دانشگاه افزود: با توجه به مواضعی که تاکنون رئیس جمهور منتخب داشته است، ایشان نیز بر ضرورت حتمی برداشته شدن تحریم ها، احیای برجام و انجام تعهدات ایران در صورت پایبندی طرف مقابل به تعهدات خود تاکید کرده اند و لذا از نظر این کلیات، تفاوت اساسی میان دیدگاه های دو دولت وجود ندارد. اگر چه ممکن است در روش ها و برخی جزئیات تفاوت هایی وجود داشته باشد.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: ضمن اینکه انجام شش دوره مذاکره که تا پیش از این صورت گرفته است، باعث شده دیدگاههای طرفین تا حد بسیار زیادی به یکدیگر نزدیک شود و با توجه به وزن بالای تفاهمات ایجاد شده، مسیر پیش رو از دشواری کمتری برخوردار است.
وی افزود: البته در خصوص تحریم های با برچسب غیرهسته ای که در دوره ترامپ اعمال گردید، تاکنون آمریکا انعطاف زیادی از خود نشان نداده است که این امر ناشی از فشارهای داخلی در خود آمریکا نیز هست. چون جمهوری خواهانی نظیر ترامپ، حتی تا این مقدار که مذاکرات پیش رفته نیز دولت بایدن را متهم می کنند که در مقابل ایران بطور کامل تسلیم شده است.
ذبیحی در پایان خاطر نشان کرد: علی رغم تمامی این فراز و نشیب ها، انتظار برای حصول توافق، یک انتظار معقول است، چون این امر هم به نفع ایران و هم به نفع کل جامعه بین المللی است. با این وجود طرفین باید اهمیت فاکتور زمانی را نیز در نظر بگیرند، چون در نهایت گذشت زمان نیز به نفع هیچ یک از طرف ها نمی باشد.