اگر به دنبال ترسناکترین فیلمهای ژانر وحشت ژاپنی هستید، این متن را از دست ندهید.
بخش عمدهای از سنت غنی قصه گویی ژاپن ، ترسناک است. این سنت قصه گویی ترسناک مستقیما وارد فیلم شده است. این بدان معناست که سینمای ترسناک ژاپن شگفت انگیز است. در اینجا لیست کاملی از بهترین فیلمهای ترسناک ژاپنی در تمام زمانها جمع آوری شده است.
اگر به دنبال بهترین و ترسناکترین فیلمهای ژانر وحشت ژاپنی هستید، بیشتر از این به دنبال آنها نباشید. بهتر از این لیست پیدا نمیکنید!
نبرد سلطنتی، BATTLE ROYALE(۲۰۰۰)
این وحشت ناشی از مرگ و میر شخصیتها ناشی از گلولهها، تبرها و انفجار است. این فیلم یک فیلم اسلشسر (فیلم سلاخی) با ۴۲ نوجوان است که همه آنها قتل عام را انجام میدهند.
فیلم اسلشر (Slasher Film) زیرمجموعهای از فیلم ترسناک یا دلهرهآور است که در آن، قاتلی که معمولاً دچار مشکلات روانی است یک یا چند قربانی را به قتل میرساند. در فیلمهای اسلشر، قاتل معمولاً از وسیلهای تیز مانند یک چاقوی ضامندار، تبر، ساطور، یا کارد آشپزخانه، برای این کار استفاده میکند.
اما برخلاف فیلمهای اسلشر نوجوان، در این فیلم شخصیتها و روابط آنها به طرز شگفت انگیزی عمیق است. مطمئناً شخصیتهای ضعیف و نقاط ضعف در داستان وجود دارد، اما برای فیلمی درباره بچهها که یکدیگر را میکشند، موارد زیادی در جریان است. ما با موضوعاتی مانند ترس افراد از بزرگسالی و بی رحمی دوران بلوغ روبرو میشویم. حتی تعامل شخصیتها و بازیهای آنها به یادماندنی است. مانند شخصیت تاکشی کیتانو.
گرچه این فیلم دور از یک فیلم کامل است، اما چیزهای زیادی برای دوست داشتن وجود دارد. اگر به دنبال فیلمی با قتل عام قویتر، پیچیدهتر و سرگرم کنندهتر از فیلم بازیهای مرگبار (The Hunger Games) هستید، حتما نبرد سلطنتی (Battle Royale) را امتحان کنید.
جیگوکو، JIGOKU (۱۹۶۰)
این فیلم اساساً یک داستان جنایی است که با مرگ شرور پایان نمییابد. اما اگر وقت بگذارید و پای این فیلم بنشینید، مضامین عمیق تری از وجدان، حسرت، سرنوشت و رستگاری را خواهید یافت.
برگی از جنون، A Page of Madness (۱۹۲۶)
فیلمهای ژاپنی از دوران صامت توسط نریتورها روایت میشدند، راویانی که نه تنها داستان را با گفتگو توضیح میدادند، بلکه تفسیر خودشان را هم از فیلم ارائه میدادند. بدون روایت، شما باید داستان را خودتان جمع کنید. علاوه بر این، فیلم بر روی تصاویر و جو تمرکز دارد، بنابراین داستان میتواند کمی گیج کننده شود.
داستان به خودی خود وحشتناک نیست، اما تصاویر، تدوین و سرعت خشمگینانه فیلم شما را میترساند. فیلمبرداری این فیلم، غنی و متنوع است. عکسها با سایه در ذهن قاب میشوند. حرکات دوربین سریع است و دید شما را به سمت اتاقهایی که با دیوارهای سفید و میلههای فلزی پر شده اند، هدایت شده اند.
نفرین، NOROI: THE CURSE (۲۰۰۵)
فیلم نفرین شروعی سریع دارد. هنگامی که ماسافومی کوبایاشی، محقق ماورا الطبیعه برای کشف شایعات درباره صداهای عجیب و غریب در محله، به یک شهر کوچک میرود. او با شبکهای عجیب از اعجوبههای روانی، آیینهای باستانی در دست فراموشی، ناپدید شدن و مرگ روبرو میشود. کوبایاشی میگوید: هر چقدر وحشتناک باشد، من باید حقیقت را بدانم.
تحقیقات کوبایاشی، بزرگترین نقطه قوت فیلم است. به جای یک روایت خسته کننده، مستندی شامل مصاحبهها، تصاویر نمایش تلویزیونی و تحقیقات عملی کوبایاشی نشان داده میشود. این ترکیب رسانهای، فضایی اصیل ژاپنی را رقم میزند. در این فیلم شما یک اتفاق ترسناک ژاپنی را تجربه خواهید کرد.
ترکیب فیلمهای VHS در نفرین، یکی از نقاط قوت فیلم است. تصاویری بی دقت و کم کیفیت (لو-فای) با فیلمبرداری کلاستروفوبیک کار کردند تا یک سبک بصری وحشتناک ایجاد کنند. برخلاف تصاویر تمیز و کار شدهای که معمولاً در فیلمها دیده میشوند، فیلمهای نفریت بسیار واقعی به نظر میرسید. دوربین روی دست، فیلمهای پیدا شده و غیره، نفرین را به یکی از شدیدترین و ناراحت کنندهترین فیلمها تبدیل کرده است. این فیلم کمی بیش از دو ساعت به طول میانجامد، اما هرگز کسل کننده نیست.
جو-آن، JU-ON: THE GRUDGE (۲۰۰۳)
آنچه این فیلم را از فیلمهای معمول خانه ارواح جدا میکند، نفرین مسری است. اگر وارد خانه شوید، نفرین میشوید. اگر با شخص نفرین شده تماس بگیرید، نفرین میشوید. همین که شخصی نفرین شد، وقت آن است تا ارواح او را پیدا کنند و بکشند. پیچ و تاب خوبی در فیلم وجود دارد که گزینه فرار از خانه را از راه حل معادله حذف میکند. اما آنچه واقعاً این شخص را ترسناک میکند، طراحی صدا و گریم آن است.
اگرچه فیلم خالی از اشکال نیست. ماهیت اپیزودیک آن به این معنی است که شما مجبور نیستید زمان زیادی را با شخصیت خاصی بگذرانید. یک فصل شروع میشود، شما با قربانی جدید ملاقات میکنید و آنها تا قبل از شروع فصل بعدی مرده اند.
آب تیره، DARK WATER (۲۰۰۲)
وقتی فیلم شروع میشود، قهرمان ما، یوشیمی، در بحبوحه طلاق است و برای حضانت کامل دخترش، ایکوکو، میجنگد. او در گذشته مشکلات روانی داشته و برای ثابت کردن خود به عنوان یک سرپرست صالح، تحت فشار بوده است. این به معنای یافتن شغل تمام وقت و آپارتمان است. متأسفانه، یوشیمی سرانجام مکانی را اجاره میکند که به گونه عجیب و غریبی آزار دهنده است. مثلا آب که از سقف میچکد، موهای مشکی از سینک ظرفشویی میریزد، و روح یک کودک قاتل که در راهرو خانه میایستد. این فیلم چندین نقص منطقی دارد. به عنوان مثال ما هرگز مستاجر آپارتمان دیگری را نمیبینیم و مدیر ساختمان به طور عجیبی نسبت به چکیدن آب در یک واحد بی تفاوت است.
فیلم آب تیره قطعاً لحظات ترسناک و ناراحت کننده خود را دارد، خصوصاً در یک سوم آخر فیلم که همه چیز به سر میرسد و شبح خواستههای انتقام جویانه خود را به واقعیتی وحشتناک تبدیل میکند. این فیلم ترسناک، چیزی فراتر از از ویژگیهای بارز ژانر خود و داستان ارواح انتقام جو دارد. این فیلم چیزهای زیادی در مورد مبارزات یک مادر، به ویژه مادری مجرد میگوید.