سایت خبری طلا

بنجامین باتن روس؛ نوجوان ۳۲ ساله که پیر نمیشود!

منبع: سایت طلا


افراد بسیاری هستند که دوست دارند جوان به نظر برسند، حتی ممکن است افرادی باشند که دوست داشته باشند در ظاهر، نصف سن اصلی‌شان به نظر بیایند. اما دنیس واشورین هرگز چنین چیزی را آرزو نکرده بود!


به گزارش موبوایران، افراد بسیاری هستند که دوست دارند جوان به نظر برسند، حتی ممکن است افرادی باشند که دوست داشته باشند در ظاهر، نصف سن اصلی‌شان به نظر بیایند. اما دنیس واشورین هرگز چنین چیزی را آرزو نکرده بود! طبق شناسنامه‌اش، وی متولد سال ۱۹۸۷ است ولی تنها کافی‌ست نگاهی به او بیندازید تا قانع شوید که سن او بیشتر از ۱۴ سال نمی‌تواند باشد.

او حالا تبدیل به پدیده‌ای در رسانه‌های اجتماعی کشور روسیه شده. اغلب اولین واکنش افراد بعد از شنیدن سن شناسنامه‌ای او، حیرت محض است.

به همین خاطر است که او ترجیح می‌دهد به جای زندگی در شهرهای بزرگ، در روستای کوچکی در ناحیه کراسنویارسک روسیه زندگی کند. آنجا همه او را می‌شناسند و او بیشتر اوقاتش را با انجام فعالیت‌هایی در خلوت خودش سپری می‌کند؛ فعالیت‌هایی نظیر شکار، ماهیگیری، و گذراندن وقت با نامزدش.

در مصاحبه‌ای که با «Vasya na sene» در یوتیوب داشت، گفت که والدینش در همان دوران کودکی متوجه شدند که او با بچه‌های دیگر فرق دارد. او همیشه در جمع بچه‌های هم سن و سال خود، از لحاظ جثه کوچک‌ترین بود، اما این مطلب اوایل او را اذیت نمی‌کرد. او بچه‌ی خیلی فعالی بود، حتی به زعم بعضی‌ها بیش‌فعال. همه‌ی کارهایی را که بچه‌های همسن‌اش انجام می‌دادند، انجام می‌داد و هیچ وقت کسی به او زور نمی‌گفت.

وقتی بزرگ‌تر شد، تفاوت‌ها بیشتر و بیشتر نمایان شد و هنگامی که به نوجوانی رسید، گویی فرآیند رشدش متوقف شده بود. در عکس فراغت از تحصیل دوران دبیرستان، مثل بچه‌ای بود که میان یک مشت بزرگسال ایستاده باشد. دنیس می‌گوید: «وقتی متوجه شدم که دیگر از لحاظ جسمی رشد نخواهم کرد، اول خیلی ناراحت شدم. درباره‌ی این فکر کردم که اوضاع چطور خواهد شد، زندگی‌ام چه شکلی پیدا خواهد کرد و این که آیا شرایط برایم دشوار خواهد شد یا نه.»

با این وجود دنیس موفق شده زندگی نسبتا نرمالی را پیش بگیرد. البته زمان‌هایی هست که باید سعی کند سن‌اش را به دیگران ثابت کند. موردی را به یاد می‌آورد که پلیس راهنمایی و رانندگی گمان کرده بود که او گواهینامه رانندگی‌اش را جعل کرده است. تازه بعد از اثبات سن‌اش، مامور بنا کرده بود به شوخی راجع به قیافه و ظاهرش و این حسابی به دنیس بر خورده بود.

با وجود این که قیافه‌اش این قدر جوان است، بدنش همانند سایرین به‌مرور پیرتر می‌شود. وقتی پای شخصیت به میان می‌آید، دوستان و نامزدش او را «بابا بزرگ» صدا می‌زنند!

دنیس با خنده می‌گوید: «من کسل‌کننده‌ام، و سختگیر و سست و بی‌حال؛ مثل یه خرس در زمان خواب زمستانی.» الآن چهار سالی می‌شود که با نامزدش است. خوشبختانه آن‌ها مدت‌ها بود همدیگر را می‌شناختند و دنیس مجبود نبود سن واقعی‌اش را به دختر جوان ثابت کند!

مسئله‌ی دیگری که دنیس مدام باید با آن دست و پنجه نرم کند این است که دیگران او را صرفا از روی ظاهر قضاوت می‌کنند. او می‌گوید: «شما نمی‌توانید زندگی من را داشته باشید. شما نمی‌دانید اگر در بدن من زندگی می‌کردید و شرایط من را داشتید، اوضاع‌تان چطور می‌بود. پس قضاوت نکنید.»