فیلمهایی ناراحت کننده، اما جذاب!
در این گزارش با چند مورد از غمگینترین فیلمهای سینمایی جهان که ممکن است شما را به گریه بیندازند، آشنا میشوید.
به گزارش موبوایران، گاهی اوقات فقط به یک دلیل یک فیلم را برای تماشا کردن انتخاب میکنیم و آن دلیل هم فرار از شرایط ناراحت کنندهای است که در آن قرار داریم. برای مثال هر کسی که سراغ تماشای فیلم «جادوگر شهر اوز» میرود قطعا دوست دارد بعد از تماشای فیلم احساس بهتری داشته باشد.
کسی را پیدا نمیکنید که دوست داشته باشد فیلمی را ببیند و بعد از آن احساس بدی داشته باشد. اما گاهی همین فیلمها هستند که مخاطبان را جذب میکنند. مخاطبانی که جرأت میکنند به تاریکترین نقطه یک داستان سفر کنند.
در اینجا قصد داریم فیلمهایی را معرفی کنیم که ممکن است از نظر روحی باعث آشفتگی شما شوند، اما در حین حال جذاب نیز باشند.
جاده (۲۰۱۰)
جان هلیکات با کارگردانی این فیلم سینمایی بر اساس رمانی به نوشته کورمک مککارتی، داستان پسا آخرالزمان را به پرده نقرهای کشانده و هیچ یک از فداکاری ها، رنجها و غمهای داستان اصلی را از قلم نینداخته است. داستان این فیلم سینمایی در مورد مردی با بازی ویگو مورتنسن و همینطور پسر نوجوانش است که سعی میکنند بدون اینکه خودشان را به کشتن بدهند در سرزمینی نابود شده سفر کنند.
رقصنده در تاریکی (۲۰۰۰)
این فیلم شاید یکی از احساسیترین آثار موزیکالی است که تاکنون ساخته شده است. این فیلم سینمایی در مورد زنی مهاجر به نام سلما است که داستان زندگی او بعد از آنکه تلاش میکند هزینه درمان چشمهای پسرش را تامین کند، به یک داستان جنایی تبدیل میشود. ماجرا از این قرار است که او و پسرش به یک بیماری ارثی مبتلا هستند که باعث از دست رفتن بینایی آنها میشود. سلما بخش زیادی از بینایی خود را از دست داده، اما تلاش میکند با عمل کردن پسرش از نابینا شدن او جلوگیری کند.
مدفن کرمهای شب تاپ (۱۹۸۸)
این انیمیشن ژاپنی، داستان دو خواهر و برادر یتیم را روایت میکند که مادرشان را از دست داده اند و اکنون سعی میکنند در دنیایی جنگ زده برای بقا تلاش کنند. بیشتر داستان پیرامون پسر بچهای است که قصد دارد از خوهرش مراقبت کند و بعد از اقامت در خانه یکی از نزدیکانشان تصمیم میگیرند که به صورت مستقل زندگی کنند. این فیلم یکی از موثرترین آثار پروپاگاندا در ضد جنگ است.
خاکستر آنجلا (۱۹۹۹)
این فیلم که بر اساس کتاب خاطرات فرانک مک کورت ساخته شده و نامزد اسکار است، داستانی از فقر را روایت میکند و در مورد خانوادهای ایرلندی است که در جست و جوی یک زندگی بهتر به آمریکا مهاجرت میکنند، اما نمیتوانند به زندگی خود در این کشور ادامه دهند و مجبور میشوند به وطنشان در جمهوری ایرلند بازگردند.
مرثیهای برای یک رویا (۲۰۰۰)
این فیلم به کارگردانی دارن آرونوفسکی، داستان کابوس چهار نفر را روایت میکند که به آرامی در قعر نا امیدی فرو میروند. این چهار شخصیت با انواع مختلف اعتیاد دست و پنجه میکنند. بازیگران این فیلم سینمایی جرد لتو، مارلون واینز، الن براستین و جنیفر کانلی هستند و شما را از یک داستان احساسی عبور میدهند. پایان این فیلم شاید یکی از رنج آورترین صحنه هایی باشد که تاکنون دیده اید.
پسری در پیژامه راه راه (۲۰۰۸)
وقتی در مقابل فیلمی در مورد هولوکاست مینشینید، دقیقا میدانید که چه چیزی را تجربه خواهید کرد. اما قطعا با دیدن فیلم «پسری در پیژامه راه راه» به کارگردانی مارک هرمانز و پایان غیرقابل انتظار آن شوکه خواهید شد. داستان در مورد دو پسر ۸ ساله است که یکی از آنها طی جنگ جهانی دوم زندانی شده و دیگری فرزند یکی از فرمانده های آلمان نازی است. صحبتها و ارتباط این دو پسر از پشت حصارها فیلمی بسیار دیدنی را خلق کرده است.