بازیگران مشهوری که ماجرای ورودشان به دنیای سینما باورنکردنی است
بازیگران مشهور سینما در شرایط مختلفی کشف و به دنیای بازیگری وارد شدند که با فهمیدن آنها حتماً متعجب خواهید شد.
به گزارش موبوایران، بازیگران مشهور سینما در شرایط مختلفی کشف و به دنیای بازیگری وارد شدند که با فهمیدن آنها حتماً متعجب خواهید شد.
تبدیل شدن به ستاره سینما به همان اندازه که به داشتن استعداد بستگی دارد، به شانس و اقبال نیز وابسته است. یک بازیگر باید با انگیزه واقعی به کار خود در این عرصه ادامه دهد، اما همچنین باید ارتباطات مناسب داشته باشد و مهمتر از همه بر حسب شانس باید در زمان و مکان لازم حضور داشته باشند.
کشف شدن به عنوان یک بازیگر همیشه به یک شیوه نیست که به کلاسهای بازیگری بروید و پس از فارغ التحصیل شدن در این زمینه برای نقش آفرینی به برخی از پروژههای تلویزیونی و سینمایی جذب شوید. اگرچه برخی از بازیگران از این طریق وارد هالیوود میشوند، بسیاری دیگر هستند که در شرایط بسیار غیرمعمول به عرصه بازیگری راه پیدا کردند.
برخی از بازیگران در حال گردش در یک منطقه عمومی بودند که از روی شانس یک استعدادیاب آنها را پیدا میکند. برخی دیگر نیز در حال کار در مشاغل مختلف بوده اند که در نهایت کارشان به پیشنهاد بازی در یک فیلم سینمایی کشیده شد و پایشان به فیلمهای سینمایی باز شد. برای مثال وین دیزل که برای مجموعه فیلمهای «سریع و خشن» شناخته میشود، در حال ارتکاب جرم برای بازیگری کشف شد!
در اینجا به برخی از بزرگترین ستارههای سینمای جهان اشاره میکنیم که حرفه بازیگری خود را به روشهای بسیار غیرمعمول آغاز کردند.
جنیفر لارنس
شاید افراد زیادی به شما گفته باشند که باید رویاهایتان را تعقیب کنید، نه اینکه منتظر رسیدن رویاهایتان باشید. این جمله ممکن است درست باشد، اما قطعا در مورد جنیفر لارنس و شروع فعالیتهای او در حرفه بازیگری صدق نمیکند. لارنس که چند سال پیش پردرآمدترین بازیگر زن جهان بود، به مدرسه بازیگری نرفته، در کلاس خاصی شرکت نکرده و در دوره جوانی نیز هیچ نوع آموزش رسمی را تجربه نکرده بود. او به صورت کاملا تصادفی برای بازیگری کشف شد.
در ۱۴ سالگی، لارنس به همراه مادرش از نیویورک دیدن کرد. غافل از اینکه او در آستانه بزرگترین اتفاق زندگی اش قرار داشت. او در میدان نمادین یونیون در حال گشت و گذار بود که به او فرصت کار پیشنهاد میشود و همین امر او را در مسیر ستاره شدن در سینما قرار میدهد.
جیسون استاتهام
جیسون استاتهام بازیگر اکشن فیلمهای هالیوود همیشه در فیلمها نقش یک فرد سرسخت را به آسانی بازی میکند. شاید به این خاطر که او در زندگی واقعی نیز چنین شرایطی داشته است. استاتهام پیش از آنکه به یک بازیگر تبدیل شود، در خیابانها به عنوان یک فروشنده غیرقانونی فعالیت میکرد و جواهرات میفروخت.
مهارتهای او در این کار، گای ریچی را مجاب کرد که استاتهام را در فیلم سینمایی «قفل، انبار و دو بشکه باروت» محصول سال ۱۹۹۸ به خدمت بگیرد. فیلمی که به آغاز طوفانی حرفه بازیگری استاتهام منجر شد. استاتهام خودش یکبار درباره این موضوع صحبت کرد و گفت: لازم نبود بازی خاصی ارائه دهم، فقط کافی بود کاری را انجام دهم که پیش از آن در دنیای واقعی و بدون دوربین انجام میدادم.
هریسون فورد
تصور کردن نیم قرن از هالیوود بدون حضور هریسون فورد کار سختی است؛ اما اگر او در زمان و مکان مناسبی قرار نمیگرفت هرگز پایش به بازیگری باز نمیشد. در واقع حرفه نجاری او بود که باعث شد حرفه بازیگری اش آغاز شود. او برای نصب کردن درب به خانه فرانسیس فورد کاپولا، سازنده فیلمهای «پدرخوانده» و «اینک آخرالزمان» میرود. او پس از اینکه کارش را انجام میدهد با کاپولا به صحبت و گفتگو مینشیند که در نهایت باعث میشود کاپولا از او در فیلمهای بعدی اش استفاده کند.
دنی ترخو
دنی ترخو بازیگر فیلمهای سینمایی «کودکان جاسوس» و «از گرگ و میش تا سحر» از سنین کودکی و نوجوانی به مواد مخدر اعتیاد داشت؛ و حدوداً تا بیست سالگی نیز سر از زندان در میآورد. او سپس تصمیم میگیرد که پیشرفت کند و همین قد مثبت او باعث میشود که او اکنون تجربهای حدودا ۴۰ ساله در زمینه سینما داشته باشد. او از زندان سعی میکند شرایط خود را بهبود ببخشد و پس از آزادی از زندان نیز این روند را ادامه میدهد.
او سپس مشاور ترک مواد مخدر میشود و همین موضوع در دهه ۸۰ میلادی پای او را به یکی از فیلمهای هالیوودی میکشاند و او نقشی کوتاه در فیلم «قطار افسارگسیخته» بازی میکند.
وین دیزل
وین دیزل یکی از بزرگترین ستارگان سینما در جهان است که به خاطر بازی در نقش تورتو، در مجموعه فیلمهای سریع و خشن مشهور است. کسانی که جدیدترین قسمت از این مجموعه سینمایی را دیده اند میدانند که او در این فیلم در حد یک ابرقهرمان است. او میتواند در نبرد با دهها نفر از اراذل و اوباش مسلح پیروز شود، بدلکاریهای دیوانه وار انجام دهد و از هرگونه صدمهای که به او وارد شود، جان سالم به در ببرد.
در دوران کودکی، دیزل کمی شیطنت میکرد و اغلب به همراه دوستانش به قصد ایجاد خرابی در خیابانهای نیویورک تردد میکرد. یک روز او و گروهش تصمیم گرفتند به یک تئاتر وارد شوند و آنجا را خراب کنند. کریستال فیلد، مدیر هنری این تئاتر آنها را میبیند، ولی به جای تماس با پلیس به دیزل پیشنهاد میدهد که در یکی از نمایشهای آنها بازی کند و او نیز قبول میکند.