سایت خبری طلا

۱۰ فیلم جنگی فوق العاده مهیج در مورد درگیری‌های نظامی واقعی

منبع: روزیاتو


بسیاری از فیلم های جنگی کلاسیک در میان بهترین فیلم های تاریخ سینما قرار دارند. اما معدود دوره های تاریخی هستند که بخش اعظم فیلم های جنگی برجسته و مشهور را به خود اختصاص داده اند.


به گزارش موبوایران، بسیاری از فیلم های جنگی کلاسیک در میان بهترین فیلم های تاریخ سینما قرار دارند. اما معدود دوره های تاریخی هستند که بخش اعظم فیلم های جنگی برجسته و مشهور را به خود اختصاص داده اند: دو جنگ جهانی، جنگ سرد، جنگ های ایالات متحده در ویتنام، عراق و افغانستان. قرن بیستم اما پر از جنگ های کوچکی بود که به هر دلیلی کمتر در قالب فیلم های سینمایی به تصویر کشیده شده اند. شاید دلیل نادیده گرفته شدن این جنگ ها، ناشناختگی تاریخی یا پرتنش نبودن و کوتاه بودنشان بوده باشد و شاید هم دلایل دیگری در کار باشند. جنگ جهانی دوم برای تمام رنج ها و دردهایش، اغلب به عنوان اجتناب ناپذیرترین و موجه ترین جنگ جهانی مورد توجه قرار می گیرد که در آن نیروهای خوب علیه نیروهای شر با هم متحد شدند.

در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با 10 فیلم جنگی دیدنی در مورد برخی از درگیری ها و جنگ های کمتر شناخته شده آشنا کنیم.

اما بسیاری از جنگ های کوچکتر هستند که مبهم تر بوده و تجلیل از آن ها دشوار تر به نظر می رسد. برخی از فیلم های جنگی تاریخ سینما در مورد همین جنگ های کوچک و کمتر شناخته شده ساخته شده اند که علیرغم نادیده گرفته شدن باید در فهرست تماشای هر علاقمندی به فیلم های جنگی قرار داشته باشند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم جنگی دیدنی در مورد برخی از درگیری ها و جنگ های کمتر شناخته شده آشنا کنیم.

۱۰- The Battle Of Algiers

پیش از جنگ جهانی دوم، امپراطوری فرانسه بخش های وسیعی از جهان را در کنترل داشت، از جمله هندوچین که شامل ویتنام، لائوس و کامبوج می شد و همچنین بخش هایی از خاورمیانه و نوار بلندی از شمال آفریقا که با عنوان مغرب شناخته شده و شامل کشورهای کنونی الجزایز، مراکش و تونس بود. بعد از پیروزی اروپا در جنگ جهانی اول بر نازی ها، امپراطوری فرانسه دچار فروپاشی شده و در جریان شکست هایی خونین و بیرحمانه، یک مستعمره بعد از مستعمره ای دیگر از کنترل فرانسه خارج شد. انقلاب الجزایر یکی از خونین ترین و تلخ ترین فازهای پایان امپراطوری فرانسه بود. فیلم The Battle Of Algiers که در سال ۱۹۶۶ ساخته شده فیلمی بود که سناریو آن توسط سعدی یوسف از رهبران مقاومت الجزایر نوشته شده و داستان این استقلال خونین را از دریچه نگاه ملی گراهای الجزایری روایت می کند و تا به امروز دیدگاه فرانسوی ها نسبت به آن بحث برانگیز و همراه با دودستگی بوده است.

The Battle Of Algiers یک فیلم خشن و تاریک است که فازی خاص از جنگی را روایت می کند که در آن مقاومت الجزایر به بمب گذاری در پایتخت شهر الجزیره پرداخته که به مرگ غیرنظامیان منتهی شده و نظامیان فرانسوی نیز سعی داشتند با شکنجه های بیرحمانه و بسیار خشن، به این نبرد پایان دهند. گیلو پونته کوروو فیلمساز ایتالیایی نیز این فیلم را تنها چند سال پس از پایان نبرد الجزایر به شکلی ساخت که نوعی همدردی با الجزایری ها بود و با رئالیسم خیره کننده ای داستان گروه مقاومت الجزایر را به تصویر کشید. او سکانس های این فیلم را در همان خیابان های الجزایر فیلمبرداری کرد که نبردها در آن ها رخ داده بود و از بازیگران ناشناس در بسیاری از نقش های کلیدی استفاده کرد. نتیجه فیلمی بسیار قوی با تاثیر عاطفی شدید است. اما این فیلم بحث برانگیز از نگاه بسیاری از مردم کنونی الجزایر یک اثر پروپاگاندایی دولتی و تاریخ مصرف گذشته است و چنان نقدی تند و نفرت گرایانه نسبت به فرانسوی ها در آن وجود دارد که حتی امروز هم برخی سینماهای نمایش دهنده آن با تهدید روبرو می شوند.

۹- Lost Command

در حالی که The Battle of Algiers داستان انقلاب الجزایر را از دریچه نگاه شورشیان ملی گرای الجزایری روایت می کند، فیلم Lost Command بر اساس رمان The Centurions نوشته ژان لارتگوی ساخته شده داستان این مناقشه را از دید سربازان فرانسوی به تصویر می کشد. و بدین ترتیب جای تعجب ندارد که همدردی و سمپاتی این فیلم در مسیری کاملاً متفاوت از فیلم اول قرار دارد. این فیلم اما چندان قوی نبوده و تنها می توان آن را در مقایسه با The Battle of Algiers جذاب دانست. دستکم انقلاب الجزایر یکی از معدود جنگ هایی است که فیلم هایی با دیدگاه های متفاوت و از زاویه دید هر دو طرف، در مورد آن ها ساخته شده است. همانطور که انتظار دارید، فیلم Lost Command کاملاً دیدگاهی متفاوت به ماجرای انقلاب الجزایر دارد. در حالی که فیلم The Battle of Algiers یک فیلم خشن و به شدت رئالیستی سیاه و سفید است، فیلم Lost Command یک اثر هالیوودی پر زرق و برق است.

در شرایطی که The Battle of Algiers سربازان ملی گرا و انقلابی الجزایر را ستارگان ماجرا به تصویر می کشد، در Lost Command این چتربازان فرانسوی هستند که نقش قهرمانان را بازی می کنند. فیلم The Battle of Algiers بر روی ترویج وحشت و شکنجه الجزایری ها توسط فرانسوی ها تمرکز دارد و Lost Command با یک سکانس درگیری خیره کننده و جذاب به پایان می رسد. مقایسه این فیلم به خوبی نشان می دهد که تفسیر ما از تاریخ بر اساس منافع و زاویه دید طرفین تا چه اندازه می تواند متفاوت باشد.

۸- Hunger

اولین فیلم استیو مک کویین با نام Hunger و با بازی فراموش نشدنی مایکل فاسبندر که هنوز هم بهترین بازی کارنامه بازیگری او به شمار می آید، یک تصویر خارق العاده از اعتصاب غذایی تعدادی از اعضای ارتش آزادی بخش ایرلند در سال ۱۹۸۱ و در جریان ناآرامی ها در ایرلند شمالی است. برای بسیاری از مردم بریتانیا، این درگیری حتی امروز نیز شناخته شده نبوده و صحبت در مورد آن دشوار است. فیلم Hunger بخشی حیاتی از تاریخ را با هوشمندی، مهربانی و یک زیبایی بصری بی مانند روایت می کند. فیلم در کل به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول تصویرسازی بیرحمانه و خشن از زندگی در زندان ملقب به هزار تو است که در واقع نام زندان لانگ کش در بلفاست بود. این بخش از فیلم بسیار سیاه و ناخوشایند است، اعتراضات خشن در نهایت خشونت و بیرحمی آن به تصویر کشیده می شود، شورشی بسیار آشفته و ترسناک که حتی برخی از نگهبانان زندان نیز از خشونت آن دچار هراس می شوند. دو بخش دیگر فیلم بسیار متفکرانه و تعمق برانگیز هستند.

در این دو بخش شاهد دیالوگ های فوق العاده و برداشت هایی به مانند یک سکانس بلند هستیم که در آن بابی سندز (فاسبندر) منطق خود را از اعتصاب غذا برای یک کشیش (لیام کانینگام) تشریح می کند و بازی او را باید یکی از بهترین بازی های دنیای سینما دانست. بخش پایانی فیلم نیز که در آن سندز در نهایت در اثر گرسنگی می میرد، با دقت و اعتبار قابل توجهی بازسازی شده و در تاریکی مطلق روایت خود حاوی تصویرسازی های بسیار زیبایی است. تمرکز فیلم بر روی بعد انسانی شخصیت زندانی شده است که تماشای آن برای هر کسی ساده نیست. با این وجود، به خاطر بازی های فراموش نشدنی، سبک بصری بی مانند مک کویین و رویکرد سختگیرانه و غیرمعمول نسبت به درگیری در ایرلند شمالی، تماشای آن را به شما توصیه می کنیم.

۷- The Siege Of Jadotville

دوران جنگ سرد دوران بسیار پرتنشی بود و اگر چه هیچگاه درگیری هسته ای رخ نداد اما درگیری های نیابتی بسیاری در جهان شکل گرفت. جمهوری دموکراتیک کنگو در این دوران شاهد برخی از ویرانگرترین، پیچیده ترین و سیاسی ترین خشونت های تاریخ بود که باعث شده این کشور تا همین حال نیز هیچگاه ثبات نداشته باشد. در سال ۱۹۶۱، پاتریس لومومبا نخست وزیر کنگو ترور شد. در بحران پس از این ترور، نیروهای حافظ صلح ایرلندی سازمان ملل برای جلوگیری از کشتار و خونریزی به این کشور فرستاده شدند اما خونریزی اجتناب ناپذیر بود. در یک پایگاه استراتژیک به نام جادوت وایل، گروهی از سربازان سازمان ملل توسط تعداد زیادی از نیروهای شبه نظامی فرانسوی که برای محافظت از عملیات معدن کاوی خارجی ها اعزام شده بودند، محاصره شدند. محاصره جادوت وایل بعدها از کتاب های تاریخی محو شده و به چشم یک اتفاق ناخوشایند و دردسرساز در نگاه غربی ها ثبت شد.

فیلم The Siege of Jadotville که در سال ۲۰۱۶ توسط نتفلیکس ساخته شد، این محاصره را بازسازی کرده و شجاعت و نبردهای نیروهای ایرلندی مستقر در جادوت وایل و نجات آن ها در میانه درگیری های نظامی و سیاسی را بازسازی می کند. این فیلم به خوبی شجاعت های صلح بانان ایرلندی را به تصویر می کشد که توسط فرماندهانشان به حال خود رها شدند اما از منابع اندک و هوش بالای خود برای مقاومت در برابر یک نیروی بسیار بزرگ تر نهایت استفاده را بردند. اگر چه این فیلم نبردهای ژئوپلتیکی پیچیده بر سر منابع زیرزمینی پس از دوره استعمار را بسیار ساده کرده است اما حاوی برخی از بهترین سکانس های درگیری و بازی های قدرتمند از جانب بازیگران است که ارزش تماشا کردن دارد.

۶- Lebanon

جنگ کوتاه اسراییل و لبنان در سال ۱۹۸۲ داستانی است که به ندرت در قالب فیلم روایت شده است. فیلم قدرتمند و به شدت تاثیرگذار Lebanon برای افرادی که از جاهای تنگ و تاریک می ترسند، داستان این جنگ را از زاویه دید خدمه یک تانک اسراییلی روایت می کند و نوری بی سابقه به این درگیری کمتر شناخته شده می اندازد. چهار خدمه بی تجربه و جوان تانک همراه با تیمی از سربازان پیاده وارد خاک لبنان می شوند که وظیفه دارند نیروهای پیاده ای را پشتیبانی کنند که وارد شهری با خاک یکسان شده در اثر حمله نیروی هوایی اسراییل شده اند. گروه اما از مسیر تعیین شده دور شده و در قلمرویی ناشناخته سرگردان می شوند. تانک آن ها آسیب دیده و تیم چهار نفره خدمه رفته رفته روحیه رو از خود از دست داده و باید منتظر عملیات تخلیه باشند.

اکشن اندک این فیلم جنگی به تمامی در درون فضای تانک رخ می دهد. حتی سکانس های کوتاه دنیای بیرون نیز از دریچه نگاه باریک و محدود دوربین های سلاح های درون تانک دیده می شود. فیلم Lebanon یک سبک بصری تاریک و خاص و یک موسیقی متن ترسناک و تاثیرگذار دارد. این فیلم پرتنش با فضای تنگ و تاریک خود به خاطر رویکرد منحصربفرد و اورجینالش در به تصویر کشیدن یک جنگ مورد تحسین جهانیان قرار گرفته است. Lebanon نه تنها خشونت و وحشت جنگ را به تصویر می کشد بلکه درماندگی و حیرت زدگی سربازان جوان و بهت زده در خطوط مقدم نبرد را به تاثیرگذارترین شکل ممکن بازسازی می کند.

۵- Syriana

فیلم Syriana یک تریلر پیچیده با داستانی آرام پیش رونده در مورد دنیای تاریک سیاست نفت است که از خاطرات یک مامور سابق سازمان سیا به نام رابرت بائر با عنوان See No Evil اقتباس شده است. اگر چه این کتاب خاطرات در ظاهر منبع مناسبی برای فیلمی جنگی به نظر نمی رسد اما این فیلم آگاهی بخش، جدی و به شدت تعمق برانگیز و تاثیرگذار در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفت. داستان فیلم در مورد عواقب در هم تنیده و مرتبط استراتژی تهاجمی یک کمپانی نفتی مستقر در ایالات متحده است. ماجرا در قالب چهار روایت مرتبط با هم روایت می شود، یکی در مورد تحقیقاتی مصرانه که به افشای فساد گسترده منتهی می شود، دیگری که در مورد حقه بازی شرورانه سازمان سیاست، یکی دیگر که در مورد سقوط کارگران اخراج شده نفتی به سمت و سوی تروریسم است و داستان آخر نیز که در مورد شرایط پیچیده و تاریک پشت پرده است که پیش از وقوع جنگ ها رخ می دهد.

Syriana بسیار شبیه یک فیلم جاسوسی دوران جنگ سرد است با خیانت ها و اتحادهای پنهان فراوان که برای دنیای پس از یازده سپتامبر روزآمدسازی شده است. بعد از تماشای فیلم برای بار دوم درک اجزای فیلم راحت تر و جذابیت آن بیشتر خواهد بود زیرا جزییات بسیاری در داستان وجود دارد که در نگاه اول ممکن است متوجه آن ها نشوید. و اگر چه ممکن است امروزه دیگر خیلی عادی شده باشند، فیلم جنگی Syriana در سال ۲۰۰۵ یکی از اولین فیلم هایی بود که حملات پهپادی را به تصویر می کشید. این فیلم نگاهی به پشت صحنه دلایل وقوع جنگ هاست و به همین دلیل گاهی اوقات به عنوان یک فیلم با موضوع یک تئوری توطئه بزرگ نادیده گرفته می شود. Syriana یک فیلم سرگیجه آور اما جذاب است که عمق و قدرتی که معمولاً در فیلم های جنگی دیگر وجود ندارد را به شما می دهد.

۴- Kajaki

البته اشغال نظامی ادامه دار افغانستان چیزی نیست که مبهم و نادیده گرفته شده در دنیای سینما باشد اما به دلایلی، مسئله افغانستان در فیلم های جنگی عموماً نادرست جلوه داده می شود، به ویژه در مقایسه با جنگ عراق. اگر چه چیز زیادی در مورد فضای وسیع تر یا سیاست های پشت سومین جنگ انگلو-افغان وجود ندارد، فیلم Kajaki در مورد یک واحد سرباز بریتانیایی است که در یک میدان مین پر از مین های روسی گرفتار می شوند و نتیجه یک شکنجه پرتنش، ترسناک و به خوبی تنظیم شده است و واقعی بودن داستان نیز بر جذابیت فیلم می افزاید. سه سرباز انگلیسی مامور می شوند تا بازرسی و مراقبت روزمره یک سد بسیار مهم و استراتژیک در استان هلمند عراق را بر عهده بگیرند. با توجه به اطلاعات اندکی که در اختیارشان قرار داده شده، چیز زیادی نیز برای گزارش به مرکز وجود نداشته اما سربازان یک سری فعالیت های مشکوک را در یک پمپ بنزین محلی و یک نوع اخاذی را در یکی از جاده های مجاور مشاهده می کنند.

اما اکنون زمان نگهبانی است و گروه سربازان یک مسیر پیاده روی باریک را در یک وادی در پیش می گیرند و قصد دارند به آنسوی دره بروند. اما چیزی که نمی دانند این است که وقتی به بستر رودخانه می رسند، وارد یک میدان مین دوران حضور شوروی در افغانستان شده اند. وقتی نیروهای شوروی خاک افغانستان را به عنوان قبرستان امپراطورها ترک کردند، ده میلیون مین در این کشور به جای گذاشتند. در این فیلم جنگی کمتر از ۱۰ عدد از این مین ها منفجر می شوند اما تک تک آن ها نتیجه ای ویرانگر در پی دارند. چه کسی فکرش را می کرد راه رفتن چند سرباز در یک خط باریک پشت سر هم به چنین تماشای پرتنش و استرس زایی تبدیل می شود؟

۳- The Wind That Shakes The Barley

تصویرسازی کن لوچ از جنگ بین انگلیس و ایرلند یکی از بهترین فیلم های اوست. داستان فیلم The Wind That Shakes The Barley در مورد رابطه بین دو برادر ایرلندی است که با نیروهای اشغالگر بریتانیایی می جنگند و همزمان فیلم به همان اندازه در مورد خانواده، خیانت و فداکاری است. نیمه اول فیلم The Wind That Shakes The Barley نیروهای ارتش جمهوری ایرلند به عنوان نیروهای مقاومت صد استعمار را به تصویر می کشد که با استفاده از تاکتیک های گریلایی قصد دارند بریتانیا را وادار به دادن استقلال به ایرلند کنند. در سال ۱۹۲۲، بریتانیا از ایرلند عقب نشینی کرد و این کشور به دو بخش کشور آزاد و مستقل ایرلند از یک طرف و شش استان اولستر یا همان ایرلند جنوبی که بریتانیایی باقی ماند ، از طرف دیگر تبدیل شد. اینجا همانجایی است که جذابیت واقعی فیلم آغاز می شود زیرا از اینجای داستان است که وفاداری ها تغییر کرده و اتحادها ترک می خورند.

یکی از برادران موافقت می کند که برای دولت آزاد ایرلند کار کند و دیگری خواستار استقلال کامل برای ایرلند است. بدین ترتیب پایان تراژیک و فراموش نشدنی فیلم اجتناب ناپذیر می شود. این فیلم یک اثر هنری قابل توجه نیز هست، به خاطر تصویری ثابت که از امپراطوری بریتانیا به نمایش می گذارد، تصویری که امروزه به ندرت و به شکلی محافظه کارانه از آن صحبت می شود. اگر چه نباید فیلم های تاریخی را به مثابه درس های تاریخی نگاه کنیم اما باید همیشه تصویر آن ها از واقعیت را با کمی تردید نگاه کنیم. فیلم جنگی The Wind That Shakes The Barley چیزهای قوی و دشواری برای گفتن در مورد بریتانیا در عنوان اوج قدرت خود به عنوان یک قدرت استعمارگر دارد.

۲- Black Hawk Down

فیلم جنگی حماسی ریدلی اسکات در سال ۲۰۰۱ در مورد مداخله نظامی فاجعه بار در موگادیشو، سومالی، همچنان یکی از قدرتمندترین فیلم های تاریخ سینما در مورد وحشت جنگ است. مانند بسیاری از دیگر فیلم های جنگی مدرن، فیلم Black Hawk Down نیز چیزهای برای گفتن در مورد درگیری بزرگ تری که در پس زمینه داستان رخ می دهد دارد. مخاطب اطلاعات کامل را برای اینکه وخامت اوضاع را درک کند دریافت کرده اما فیلم بیشتر در مورد سربازانی است که در دنیای هولناک جنگی گرفتار شده اند که درکش از توان آن ها خارج است. وقتی تیمی از سربازان آمریکایی وارد موگادیشو، پایتخت جنگ زده سومالی می شوند اوضاع به سرعت بغرنج می شود. فیلم مورد استقبال گسترده قرار گرفت، هم به خاطر بازی های خیره کننده بازیگران ستاره اش، هم تنش تهوع آور سکانس های اکشن و هم تنوع و عمق احساسی داستان. با این وجود فیلم اسکات به خاطر تصویرسازی خاص و متفاوتش نسبت به سربازان آمریکایی و شبه نظامیان سومالیایی، متهم به نژادپرستی و غیرانسان سازی شد.

۱- Waltz With Bashir

این فیلم نیمه زندگینامه ای انیمیشنی در مورد جنگ اسراییل و لبنان در سال ۱۹۸۲ است که حافظه، فراموشی و دشمنی بین دو طرف را مورد بحث قرار می دهد. فیلم Waltz With Bashir یک فیلم شاعرانه، تفکربرانگیز و غیرمعمول است که یکی از ناخوشایندترین و پرتنش ترین دوران های تاریخ اسراییل را با یک مالیخولیای پرجزییات، هوشمندانه و کنترل شده مورد بررسی قرار می دهد. کشتارهای صبرا و شتیلا در جریان محاصره بیروت توسط نیروهای اسراییلی در این جنگ رخ دادند. فالانژهای مسیحی لبنانی که در این جنگ متحد اسراییل بودند، بین ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ فلسطینی که در منطقه صبرا در حاشیه بیروت و شتیلا، کمپ پناهندگان مجاور آن پناه گرفته بودند را به قتل رساندند. نیروهای اسراییلی، از جمله آریل شارون که در ادامه به نخست وزیری اسراییل نیز رسید، از این ماجرا خبر داشته اما نتوانستند یا نخواستند مانع این کشتار شوند.

فیلم جنگی Waltz With Bashir داستان این نبرد را از دریچه نگاه خالق خود روایت می کند، کسی که در این نبرد حضور داشته اما چیزی از آن به یاد ندارد. در جریا نفیلم، او نقشش را در این درگیری به یاد آورده و باید با حس مسئولیت خود در قبال این اشتباه بزرگ تاریخی کنار بیاید.