به گزارش موبوایران، ایده یک بتمن شرور آن قدر محبوب است که باعث نشود یکی از نویسندههای انتشارات دیسی هر از چند گاهی به آن سر نزند. این که یک نسخه جهان موازی از بروس وین معرفی شود یا به طور کلی یک شخصیت دیگر خودش را به عنوان شوالیه تاریکی معرفی کند، دیدن این که یکی از شناخته شدهترین قهرمانان دنیای کمیکها تبدیل به شخصیتی شرور شده، هیجان انگیز به نظر میرسد.
البته، برخی از این نسخههای شرور بتمن هستند که نسبت به بقیه بیرحمتر، قدرتمندترین، تأثیرگذارتر و به طور کلی شرورتر محسوب میشود. در ادامه به سراغ ۱۰ مورد از برترین نسخههای شرور بتمن میرویم.
۱۰. عزرائیل (Azrael)
از آن جایی که صحبت از کمر شکسته است، مطمئناً حتی با وجود مراقبتهای پزشکی که بروس از آنها بهره میبرد، ترمیم آن مدتی طول خواهد کشید. پس به این ترتیب، عزرائیل فرصت زیادی داشت تا با نقاب و شنل شوالیه تاریکی هر کاری که میخواهد انجام دهد. او حتی لباس بتمن را تا جای ممکن تغییر داده بود.
عزرائیل در این مدت هر آن چه که بتمن حتی نزدیک به انجام آنها نیز نمیشد را انجام داد. او قربانیانش را دچار نقص عضو میکند، شکنجهشان میدهد و هر مجرمی که در مسیرش قرار بدهد را آش و لاش میکند؛ حتی آنهایی که جرائم خیلی کوچکی انجام دادهاند.
به طور خلاصه، عزرائیل تبدیل به یک نسخه کابوسوار از بتمن میشود. حتی اگر توانسته باشد در برابر بینی که بروس وین را شکست داده بود مقاومت کند و شهر را از دست او نجات دهد.
۹. بتمن داونبریکر (Dawnbreaker)
نسخهای از بتمن که مورد بحث ماست، داونبریکر، بروس وینی بود که در لحظه مرگ والدینش کاملاً از نظر احساسی خالی شد. او تمام احساساتش از جمله ترس را از دست داد که باعث جلب توجه گرین لنترن کورپس به این نسخه بروس وین شد.
البته جای تعجیب ندارد که دادن قدرت فراوان حلقه گرین لنترنها به یک جامعه ستیز ایده چندان خوبی نباشد. بروس از این قدرتش استفاده کرد تا جو چیل را پیدا کند و با غالب کردن اراده شرورانهاش بر حلقه خود، جو چیل را کشت.
وقتی ارتش گرین لنترنها سعی کردند تا این حلقه را از بروس وین پس بگیرند، او تمام آنها را نیز از بین برد و تبدیل به موجودی برتر با نام داونبریکر شد که از وجودش را کینهتوزی و تنفر پر کرده است.
۸. بتمن دوستیتر (Devastator)
وقتی سوپرمن این دنیا کاملاً دگرگون شده و شروع به کشتن هر کسی که میبیند میکند، بتمن که چاره دیگری نمیدید، سعی میکند با آخرین نمونه باقی مانده از ویروس دومزدی به سراغش رود. آلوده شدن به این ویروس باعث میشود تا بتمن به طور همیشگی به دوستیتر تبدیل شود؛ یک نسخه ترکیب شده از بتمن و دومزدی که سوپرمن دیوانه شده را شکست میدهد.
با این حال، وقتی اسم «ویروس» را میشنویم، دور از انتظار نیست که یک شیوع همگانی هم اتفاق بیفتد. چنین اتفاقی در این سناریو نیز میافتد. و از طرف دیگر، این ویروس باعث میشود که قربانیاش کمکم عقل خود را نیز از دست بدهد.
وقتی در Dark Knights: Metal با دوستیتر آشنا میشویم، دیگر خبری از بروس درون او نیست. صرفاً یک غول بزرگ که سعی دارد اثبات کند سوپرمن آن قهرمانی که همه فکر میکنند، نیست.
۷. ماشین کشتار (The Murder Machine)
وقتی آلفرد توسط تعدادی از ویلنهای بتمن به قتل میرسد، او و سایبروگ یک هوش مصنوعی میسازند که شخصیت و طرز رفتار آلفرد را تقلید میکند تا هم وظایف آلفرد را انجام دهد و هم به بروس در غم از دست دادن او که شبیه به پدرش بود کمک کند. با این حال، این هوش مصنوعی جوری برنامهریزی شده بود تا هر طور که فکر میکرد کاربردی است به بروس کمک کند. او تصمیم میگیرد تا تمام افراد حاضر در تیمارستان آرکهام را به قتل برساند و سپس وقتی که به این نتیجه میرسد خود بروس به اندازه دیگران برای خودش یک خطر محسوب میشود، کنترل ذهن او را به دست بگیرد.
ذهن بروس حالا تحت کنترل آلفرد پروتکل (The Alfred Protocol) است و به این ترتیب، هر چیزی که از نظر این هوش مصنوعی ضعیف محسوب میشد از بروس حذف شد؛ مثل بدن انسانی از بین روندهاش و تمام احساساتی که ممکن است در انجام مأموریتهایش او را دچار شک کنند.
وقتی جاستیس لیگ مخالفت خود را با چنین چیزی اعلام کردند، ماشین کشتار طبق اسمش عمل و بیرحمانه تمام آنها را سلاخی کرد.
۶. بتمن بیرحم (The Merciless)
در دنیای این بتمن، آرس (Ares)، خدای جنگ، بالاخره توانست خدایان یونانی را به زیر بکشد و سپس جنگ طلبیاش را معطوف زمین کند؛ آن هم با استفاده از یک کلاهخود خاص که باعث میشود قدرتهایش چندین برابر شود. بتمن و واندر وومن آخرین کسانی هستند که توانستهاند در برابر او بایستد و مقاومت کنند. آنها با زحمت فراوان کلاهخود آرس را به دست میآورند.
اگر در دارک مولتیورس نبودیم، این اتفاق پایان بخش ماجرا میشد اما بروس با حس کردن قدرت درون کلاهخود و با باور این که خودش میتواند آن را کنترل کند، نه این که کلاهخود او را کنترل کند، آن را روی سرش میگذارد.
وقتی کلاهخود کنترل بروس را به دست میگیرد، او به طرز بیرحمانهای دایانایی که سعی داشت کلاهخود را از سرش بیرون آورد، به قتل میرساند.
۵. رد دث (Red Death)
این نسخه از بتمن نه تنها به یکی از دوستانش خیانت کرده و از او بر خلاف خواستهاش استفاده کرده، بلکه از تواناییهای فلش نیز بر خلاف باورهای خودش و فلش بهره برده. بری نیز هنوز زنده است و در تمام مدت در ذهن بروس تلاش میکند تا او را از انجام این کارها بازدارد؛ یک تلاش پوچ.
۴. بتمن ومپایر
در این تریلوژی، بتمن به سراغ شاهزاده تاریکی میرود و با وجود پیروزی اما خودش تبدیل به یک ومپایر میشود. سپس او در ادامه تریلوژی کمکم تسلیم عطش ومپایریاش میشود.
در این اوضاع، بتمن تقریباً با حالت ومپایری خود زندگی را برای اکثر افرادی که میشناسد سخت میکند. در بعضی موارد صرفاً با ظاهر شدن به عنوان ومپایر در اطرافشان و در برخی موارد نیز با به قتل رساندن آنها.
با این که این بتمن را نمیتوان یک بتمن شرور به حساب آورد، چرا که او تمام سعیش را میکند تا جلوی عطش خود را بگیرد، اما در هر حال شخصیتهای خوب زیادی به خاطر کارهای او و ذات ومپایریاش از بین میروند. پس نمیتوان گفت که این نسخه از شوالیه تاریکی به لیست برترین نسخههای شرور بتمن تعلق ندارد.
۳. لدروینگ (Leatherwing)
اطلاعات خیلی زیادی از این شخصیت در دسترس نیست. او خیلی کم در کمیکهای دیسی حضور داشته است و در همان حضورهای کوتاه نیز خیلی داستان روی او متمرکز نبوده است. تمام چیزی که لدروینگ مشخص است این بوده که در دنیای او، که زمین ۱۰ است، نازیها برنده جنگ جهانی دوم شدند. در این دنیا، جاستیس لیگ جزو نیروهای متحدین هستند.
مثل تمام نازیهای داستانها، لدروینگ نیز یک شخصیت نژادپرست، غیرقابل اعتماد، نه به باهوشی چیزی که فکر میکند هست، بیرحم و کاملاً شرور به تصویر کشیده میشود.
۲. اولمن (Owlman)
در این نسخه، اولمن در واقع توماس وین جونیور نام دارد؛ بزرگترین پسر توماس و مارتا وین و برادر بزرگتر بروس. وقتی توماس به عنوان یک پسر بچه تصمیم میگیرد که والدینش آن طور که باید و شاید از ثروت عظیمشان بهره نمیبرند، او آنها را به دست آلفردی که خودش نیز شرور است به قتل میرساند.
وقتی بروس جوان، تنها عضو باقی مانده از خانواده وین که به طور کلی مورد علاقه توماس بود، با نقشه برادرش موافقیت نکرد، توماس با دستان خودش او را نیز به قتل رساند. سپس توماس تبدیل به ویلنی به نام اولمن شد و توانست کنترل گاتهام را به دست آورد.
اولمن یک روانیِ پوچگرای مغرور است که فقط به فکر منافع خود است و کوچکترین مشکلی با شکنجه، قطع عضو و به قتل رساندن کسانی که باعث میشوند او به چیزی دست پیدا کند، ندارند.
۱. بتمنی که میخندد (The Batman Who Laughs)
بتمن که میخندد به عنوان رهبر شوالیههای تاریک بارباتوس (Barbatos) توانسته خودش را تبدیل به یک شخصیت آیکونیک و شناخته شده کند. در رویداد اولیه Dark Knights: Metal، این شخصیت به همان اندازهای ترسناک بود که طرفداران از آن انتظار دارند.
بتمنی که میخندد احتمالاً کابوسوارانهترین شخصیت در بین تمام شوالیههای تاریکی محسوب میشود. وقتی جوکر شهر گاتهام را به هم ریخت و کمیسر گوردون را در کنار افراد خیلی زیاد دیگری به قتل رساند، بتمن بالاخره تصمیم گرفت تا شاهزاده جرم و جنایت گاتهام را از بین ببرد.
با این حال، این دقیقاً چیزی بود که جوکر میخواست و در هنگام مرگش، مقداری از سم جوکر به صورت بتمن پاشیده شد. چنین چیزی نه تنها باعث دیوانگی شوالیه تاریکی شد، بلکه او را در حد جوکر دیوانه کرد. نتیجه آن، یک شخصیت با هوش و تواناییهای بتمن اما با اخلاقیات جوکر بود. جاستیس لیگ نیز خیلی نتوانستند در برابر چنین ترکیبی مقاومت کنند.
بتمنی که میخندد یک کابوس بینقص برای بروس وین است. دقیقاً تمام آن چه که از آن میترسید تبدیل به یک شخصیت دیوانه و مریض شده بود. آیا میتوان یک بتمن شرورتر از این بتمن پیدا کرد؟