چند روز پیش که ریحانه پارسا در توئیتی از حضور در یک سریال صداوسیما، اظهار پشیمانی و سرافکندگی کرد، حتی موافقانش را هم به اظهار تعجب و ناخشنودی انداخت. محتوای بسیاری از نظرات حول همین مساله میچرخید که «بدون صداوسیما، اصلا کی تو را میشناخت؟!» پارسا همین رزومه یکخطی را دست گرفت و به ترکیه پرواز کرد.
نام بسیاری دیگر از مهاجران دهه نودی عرصههای شهرتساز مانند بازیگری و خوانندگی را که جستوجو کنید بهسرعت متوجه خواهید شد که زندگی حرفهای آنان داخل و حتی خارج کشور در مجموع حاوی چهار پنج قلم هم نیست.
آیتک جاویدنژاد، صدف طاهریان، مهراد جم و بسیاری از چهرههای پرسروصدای این روزهای فضای مجازی با تقریب خوبی، اساسا فاقد کارنامه حرفهای هستند.
این اتفاق نشان میدهد که دامهای آنطرف آب گستردهتر و البته نیازمند افرادی کموزنتر و بیهویتتر شده است. تا یک دهه قبل فرصتهای مهاجرت هنرمندان محدود به اشتغال در شبکههای خبری فارسیزبان خارج از کشور بود و امکان جذبشدن در پروژههای سینمایی هم اندکتر از حالا به نظر میرسید، به همین خاطر جذبکنندگان، دنبال چهرههای معتبرتری در عرصه حرفهای میگشتند.
حالا اما کافی است فرد داوطلب، تمایل به عبور از برخی مرزها و ظرفیت درگیرشدن در بازیهای فرهنگی – اقتصادی – سیاسی را از خود نشان دهد تا مورد استقبال قرار گیرد.
منبع ما میگوید این شبکه، سناریونویسانی دارد که به چهرهها میگوید کدامیک در چه زمانی با دیگری ارتباط بگیرد یا چه کسی در لایو چه بگوید تا صفحات ترند فضای مجازی شوند و از این طریق آدمهای بیشتری از خلال این بازیها به تور سایتهای شرطبندی بیفتند. در واقع این بازی با جلوهگری سلبریتیها برای شکار اعتماد و سرمایه مردم عادی طراحی شده است.