10 فیلم اکشن که ارزش دوباره دیدن بالایی دارند

بسیاری از فیلم‌های اکشن، چیزی بیشتر از یک سرگرمی بی‌مغز ارائه نمی‌دهند.

خبر را برای من بخوان

به گزارش موبوایران، بسیاری از فیلم‌های اکشن، چیزی بیشتر از یک سرگرمی بی‌مغز ارائه نمی‌دهند. این‌ها می‌توانند گزینه خوبی باشند، به خاطر اینکه مخاطب فیلم‌های اکشن را به قصد دیدن انفجارها و تعقیب و گریزهای ماشینی می‌بیند، بنابراین خط داستانی و شخصیت‌ها می‌توانند نقش چندانی نداشته باشند و فیلم همچنان راضی کننده باشد.

اما این فیلم‌ها را نهایتا بتوان یک بار دید، شاید دوبار. فیلم‌های اکشنی که به مرور زمان ارزش خود را نشان می‌دهند، آن‌هایی هستند که با جزئیاتی پر شده‌اند تا برای درک کردن آن‌ها، نیازمند چندبار دیدن باشند. چیزهایی مثل اتفاقات شوم Hot Fuzz و داستان سرایی ادای احترام Raiders of the Last Arc، آن‌ها را به طور نامحدودی، قابل چندین بار دیدن می‌کند. با معرفی این فیلم‌ها همراه ما باشید.

10 Kill Bill (2003-2004)

از زمان فیلم جنایی آمریکایی، با ساختار غیرخطی و دیالوگ آغازین ویژه اولین فیلم خود، Reservoir Dogs، مشارکت قابل توجه کوئنتین تارانتینو در سینما، خراب کردن ژانرهای مختلف بوده است. گلچین کردن ژانرهای سینمایی الهام بخشش در Kill Bill -فیلم‌های کونگ فویی، وسترن اسپاگتی، سینمای تجاری سیاه‌پوستان و…- بیانیه قطعی تارانتینو را در ژانر تشکیل می‌دهند.

همانند دیگر فیلم‌های تارانتینو، Kill Bill اشاره‌های بسیار زیادی به فرهنگ عامه و نکات پنهانی فراوانی دارد که در دیدن‌های مجدد، متوجه آن‌ها می‌شوید. اکشن این فیلم، بیشتر از اکشن‌ فیلم‌های دیگر این کارگردان است، مانند تلفیق استادانه با قطعه House of Blue Leaves، که یک الماس ماندگار است.

9- Robocop (1987)

Robocop پل ورهوفن، فیلمی اکشن هیجانی با خشونت بی‌پرده خود، درباره پلیسی که مرده رها می‌شود و سپس به یک قاضی و جلاد رباتیک تبدیل می‌شود. اما در لایه‌های زیرین آن، فیلم هوشمندانه‌تر از آنچه به نظر می‌آید است. این فیلم یک اثر هجوآمیز استادانه است که با موضوعاتی از جمله حرص و طمع شرکت‌ها، خصوصی سازی و فساد پلیس سر و کله می‌زند.

داستان فیلم به خوبی و با سرعتی زیاد، رو به جلو می‌رود و پیتر ولر این ماشین کشتار را انسانی می‌کند و همزمان، سعی دارد که به هویت قبلی خود برگردد و هجو ضد سرمایه‌داری آن ، در زمان حال بیشتر قابل درک است.

8- Heat (1995)

Heat مایکل مان، در نهایت توانست رابرت دنیرو و آل پاچینو را در قالب یک زوج، به نمایش بگذارد. یک تریلر موش و گربه گونه استاندارد، Heat دنیرو را در نقش یک دزد بانک بزرگ و پاچینو را در نقش یک پلیس به تصویر می‎‌کشد.

مان یک حس واقعی شگفت انگیز را در سکانس‌های دزدی از بانک و تیراندازی می‌آورد، که از دید هرکس، تاثیرگذار است. زمانی که که دنیرو و پاچینو یک سکانس را با قدرت بالایشان، باهم بازی می‌کنند، هیچ گاه قدیمی نمی‌شود.

7- Hot Fuzz (2007)

ادگار رایت بعد از فیلم کمدی هجو زامبی‌اش که با تحسین منتقدان همراه شد، یک فیلم زوج پلیسی را ساخت. همانند فیلم Shaun of the Dead که همانقدر به ژانر ترسناک پایبند است، کمدی نیز هست، Hot Fuzz نیز همانقدر به ژانر اکشن پایبند است، به کمدی نیز پایبند است.

سیمون پگ و نیک فراست در قالب یک زوج کارآگاهی که با یکدیگر جور درنمی‌آیند- یکی پلیسی بیش از حد شایسته از شهری بزرگ و دیگری دلقکی دست و پا چلفتی از شهری کوچک- که پرده از توطئه‌ای در یک روستای انگلیسی کم حاشیه برمی‌دارند، خوش می‌درخشند. همانند دیگر فیلم‌های کورنتو، Hot Fuzz با ظرافت پیچش‌هایی همراه با نکاتی برای بینندگان تیزبین خلق می‌کند تا در تماشاهای بعدی، متوجه آن‌ها شوند.

6- First Blood (1982)

هنگامی که سری فیلم‌های رمبو، این شخصیت را به یک ماشین کشتار بی‌رحم تبدیل کرد، اولین فیلم این سری در سال 1982، یک فیلم هیجانی محبوب و جمع و جور بود. این فیلم به صورت نامحدودی قابل دوباره دیدن است، به خاطر اینکه داستان فیلم به طور مداوم بهتر و بهتر می‌شود: رمبو توسط یک اداره پلیس شهری کوچک شکار می‌شود، سپس هلیکوپترها با سرعت به پایین می‌آیند تا دنبال او بگردند، سپس گارد ملی مستقر می‌شود.

بعد از نشان دادن پیام ضد جنگ ویتنام در صحنه آغازین، First Blood به یک فیلم هیجانی سرراست (و به صورت وحشیانه‌ای تاثیرگذار) درمورد تعقیب و گریزهای بی‌رحمانه پلیس‌ تبدیل می‌شود.

5- Total Recall (1990)

اقتباسی از نوشته‌ی نو و پیشگام فیلیپ کی. دیک، Total Recall یک فیلم علمی تخیلی ذهن بترکان درباره ماهیتی بی‌ثبات از یک واقعیت پیچیده، همراه با یک اکشن شوارتزنگری است. شوارتزنگر در نقش داگ کویید، کارگری در زمان آینده که در یک تجارت کاشت ذهن آزمایشی شرکت می‌کند و با این موضوع که باور می‌کند یک مامور مخفی است که در مریخ ماموریت دارد، به پایان می‌رسد.

تماشاچیان نیازمندند که Total Recall را چندین بار ببینند تا مفهوم پیچیده فیلم را درک کنند. پل ورهوفن از دادن یک نتیجه گیری قطعی جلوگیری می‌کند، تا بینندگان مجبور شوند دنبال تمامی نکات بگردند و خودشان تصمیم بگیرند که آیا کویید واقعا در مریخ بوده است یا نه.

4- Mad Max: Fury Road (2015)

سه دهه پس از بازخورد ناامید کننده به Beyond Thunderdome، به نظر می‌رسید چهارمین فیلم از سری Mad Max، در گسترش دادن یک جهنم بی‌پایان، شکست بخورد. Mad Max: Fury Road جرج میلر، برخلاف تمامی نظرها، توانست یک اکشن تمام و کمال و استادانه را تحویل دهد که ارزش صبر کردن داشت.

فیلم با یکی از بهترین شروع‌ها در ژانر اکشن آغاز می‌شود. Fury Road به طور کامل با بدلکاری‌های نفس گیر پر شده است و تقریبا دارای داستانی بصری است.

3- Die Hard (1988)

گاهی اوقات به عنوان بهترین فیلم اکشن تمام ادوار شناخته می‌شود. Die Hard و داستانش درمورد پلیسی که در مکان محصور یک آسمان خراش با تروریست‌ها می‌جنگد، تمامی آن تبدیل به یک زیرژانر جدید برای ژانر اکشن شد. جان مک‌کلین همه فن حریف بروس ویلیس، قهرمانی قابل درک را تحویل می‌دهد که نقطه مقابل قهرمانان شکست ناپذیر هیکلی فیلم‌های اکشن دهه 80 بود.

در فیلم نیز چند شخصیت مکمل برای او حضور دارند، از پاول تا آرگایل تا هانس گروبر، بنابراین صحنه‌های دیالوگ محور همانقدر قانع کننده‌اند که صحنه‌های اکشن، قانع کننده هستند. کارگردان جان مک‌تیرنان فیلمی را ارائه داده است که تعادل بسیار خوبی بین طنز، تنش و اکشنش دارد.

2- The Matrix (1999)

The Matrix واچوفسکی‌ها، به عنوان یک اثر استادانه در ژانر اکشن علمی تخیلی تحسین و تمجید می‌شود. این فیلم تمامی تم‌ها و داستان پیچیده یک اثر علمی تخیلی عالی را در خود دارد، اما صحنه‌های زیادی از تیراندازی‌ها، انفجارها و مبارزات کونگ فو را عرضه می‌کند تا داستان را از خشک شدن دور نگه دارد.

فیلم تفکری در اگزیستانسیالیسم و ماهیت واقعیت می‌کند که نمی‌توان در یک بار دیدن متوجه آن‌ شد. مخاطبان باید خوش شانس باشند که بتوانند داستان فیلم را در بار اول متوجه شوند.

1- Raiders of the Last Arc(1981)

همراه با Raiders of the Last Arc، استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس، به مخاطبان یکی از مشهورترین نماد‌های سینما، ایندیانا جونز، را معرفی کردند و آن را به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های اکشنی تا به حال ساخته شده است، تبدیل کردند. مفرح بودن، لوکیشن‌های عجیب و غریب و بدلکاری‌های نفس گیر، این فیلم را به یک تجربه سینمایی خالص تبدیل کرده است.

داستان فیلم با داستانی اکشن و سرعتی بالا روایت می‌شود، بنابراین در طول فیلم چیزی وجود دارد که مخاطبان را بر روی صندلی‌شان نگه دارد! داستان‌گویی عالی و اپیزودیک فیلم‌نامه هفت قسمتی لارنس کاسدان، به تاثیرگذاری‌های سریالی مغزدار اسپیلبرگ و لوکاس برمی‌گردد و این بدین معنا است که همواره چیزی در حال اتفاق افتادن است.