به گزارش سایت طلا،یک تحلیلگر بازارهای پولی و مالی معتقد است: آنچه دولت و بانک مرکزی را از ثابت نگه داشتن نرخ ارز ناتوان کرده، به منفی بودن متوسط نرخ رشد اقتصادی، کوچک تر شدن اقتصاد، کاهش سهم فعالان بخش های اقتصادی و دولت از کیک اقتصادی و هزینه های روبه رشد دولت در سال های اخیر باز می گردد.
در حالی مدتی است دلار وارد کانال ۲۸ هزار تومان شده است که به باور برخی تحلیلگران و کارشناسان، بعید است بازار ارز رقمی پایین تر را به خود ببینند. در این شرایط اما از سوی برخی صاحب نظران اقتصادی، اعدادی بالاتر از نرخ ارز در ماه های آتی شنیده می شود. کارشناسان معتقدند شرایط اقتصادی کشور به گونه ای است که دیگر توان تثبیت بلندمدت نرخ ارز وجود ندارد و دلار در بازه های کوتاه مدت روندی صعودی را در پیش می گیرد.
در این خصوص میثم رادپور، تحلیلگر بازارهای پولی و مالی درباره نوسانات اخیر نرخ ارز می گوید: اگر به بررسی تاریخچه بازار ارز در ایران بپردازیم، شاهد دوره های تثبیتی خواهیم بود که این دوره های تثبیت در گذشته طولانی تر بوده است و در مقاطعی نیز شاهد جهش بوده ایم، اما روند بازار ارز همواره روبه رشد بوده است و در حال حاضر نیز الگو حرکت بازار ارز کماکان به این شکل است با این تفاوت که دوره های تثبیت کوتاه مدت تر شده است.
وی می افزاید: دولت و بانک مرکزی می توانست قیمت ها را در سال های گذشته ثابت نگه دارد، اما دیگر قادر به این کار نیست؛ آنچه در بحث کلان اقتصادی دولت و بانک مرکزی را از ثابت نگه داشتن نرخ ارز ناتوان کرده است، به منفی بودن متوسط نرخ رشد اقتصادی ما در سال های گذشته، کوچک تر شدن اقتصاد، کاهش سهم فعالان بخش های اقتصادی و دولت از کیک اقتصادی و هزینه های روبه رشد دولت در سال های اخیر باز می گردد.
دولت روز به روز در حال بدهکارتر شدن است
رادپور تصریح می کند: دولت در سال های اخیر در نتیجه افزایش نرخ تورم با هزینه های رو به رشدی مواجه بوده است؛ به خصوص هزینه هایی که دولت در قالب یارانه های پنهان و حامل های انرژی به آنها پایبند است و در سطح کلان دولت ما روز به روز در حال بدهکارتر شدن است. این خود به تنهایی به افزایش رشد نقدینگی و آثار تورمی آن دامن می زند.
وی عنوان می کند: یکی دیگر از دلایلی که دوره های تثبیت نرخ ارز را کوتاه تر کرده، عملکرد بانک مرکزی است و بانک مرکزی در حال حاضر ذخایر ارزی که پیش از این در اختیار داشت را دیگر ندارد و فروش نفت کمتر شده است و ذخایر ارزی نیز طی سال ها مستهلک شده است. از طرف دیگر، بانک مرکزی سال ها است که تحریم است و امکانات کنترل و تثبیت نرخ ارز را مانند ثابت در اختیار ندارد و همچنین بانک مرکزی در گذشته امکان فروش حواله در بازار را داشت که در حال حاضر دیگر این امکانات را ندارد و به طور کلی می توان گفت که بانک مرکزی دیگر بانک مرکزی نیست که امکان کنترل نرخ ارز و به وجود آوردن دوره های تثبیت بلند مدت را داشته باشد.
بازار ارز کماکان رو به رشد خواهد بود
رادپور در ادامه می گوید: در کشوری که ۳۰ تا ۴۰ درصد تورم دارد، به طور قطع در همه بخش های کالا و خدمات فشار تورم حس می شود و در بازار ارز نیز پیش از این قابلیت تثبیت نرخ در دوره های طولانی مدت وجود داشت و حال اما به دلیل آنچه گفته شد، از جمله رشد فزاینده کسری بودحه دولت، افزایش افسارگسیخته نقدینگی، کاهش امکانات بانک مرکزی در کنترل بازار ارز دوره های تثبیت کوتاه مدت تر شده است و انتظارها بر این است که بازار ارز کماکان روبه رشد باشد.
این فعال بازار مالی می افزاید: پیش از این بر اساس الگو تثبیت-جهش دوره های تثبیت طولانی مدت تر بوده است و حال دیگر نباید انتظار داشت که دولت و بانک مرکزی بتواند نرخ ارز را همانند آنچه پیش از این شاهدش بودیم ثابت نگه دارد.
مذاکرات چقدر در کاهش نرخ ارز موثرند؟
وی می گوید: طبیعتا انتظار رشد قیمت ها در بازار ارز وجود دارد و در این بین عواملی مانند مذاکرات وین وابسته به جنس توافق می توانست در کوتاه مدت و یا بلند مدت دوره تثبیت را بلندمدت تر کند و اما تمام این عوامل حداکثر در میان مدت می توانستند تاثیر گذار باشند. وضعیت اقتصاد کلان ما به گونه ای است که فشارهای تورمی سرانجام باعث می شود که جابه جایی هایی در بازار ارز اتفاق بیافتد.
رادپور می افزاید: به نظر بنده وارد دوره ای شدیم که امکان تثبیت بلندمدت نرخ ارز وجود ندارد؛ اگر به بررسی بازار ارز در سال های اخیر بپردازیم شاهد جهش نرخ ارز در سال ۹۷ خواهیم بود و تا سال ۹۸ بازار کم و بیش ثابت بوده است و در سال ۹۹ دوباره جهش نرخ ارز اتفاق افتاد و این در حالی است که از زمان آقای خاتمی تا احمدی نژاد جهش نرخ ارز ۱۱ سال به طول انجامید و در سال ۹۲ که جهش نرخ ارز اتفاق افتاد، آخرین جهش به سال ۹۷ بازگشت و در حال حاضر در دوره ای هستیم که جهش نرخ ارز رو به بالا را شاهد هستیم.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که در صورت به نتیجه رسیدن توافقات نرخ ارز چقدر کاهش پیدا خواهد کرد؛ متذکر می شود: بنده گمان نمیکنم آثار توافق از نظر کاهش نرخ ارز خیلی دامنه دار باشد؛ چراکه در سال ۹۴ که برجام امضا شد قیمت ارز ۱۰ تا ۱۵ درصد ریخت و آن هم برجامی که انتظارات جدی تری از آن داشتند و نسبت به آن خوشبین بودند.
رادپور تصریح می کند: در حال حاضر همچین خوشبینی در جامعه نسبت به توافقی که کم و بیش در بهترین حالت در حد برجام باشد وجود ندارد. در آن زمان تصور می شد که این توافق می تواند مشکلات نظام بانکی ما را حل کند و با وجود این تصورات نرخ ارز کاهش جدی پیدا نکرد و در نتیجه انتظاری مبنی بر کاهش نرخ ارز در حال حاضر نیست و از طرف دیگر ما در اقتصاد تورم ۶۰ تا ۷۰ درصدی داریم و این نرخ تورم در بازار ارز منعکس خواهد شد.
وی در ادامه می گوید: در حال حاضر اگر توافقی صورت گیرد فروش نفت ما افزایش پیدا خواهد کرد، درآمدهای ارزی ما بهبود پیدا خواهد کرد و بانک مرکزی خواهد توانست نرخ ارز را در دوره های طولانی تری ثابت نگه دارد، اما اینکه تصور شود توافق بتواند نرخ ارز را پایین بیاورد، دور از انتظار است، ولی می تواند فشارهای بلند مدت کلان اقتصادی را به تاخیر اندازد و قیمت ارز را در محدوده ای ثابت نگه دارد و اگر هم بخواهد ریزش نرخ ارزی رخ دهد نهایتا ۱۰ تا ۲۰ درصد خواهد بود نه بیشتر از آن.
توافق می تواند تا مدتی چشم انداز را روشن نگه دارد
این فعال بازارهای مالی خاطرنشان می کند: باید بپذیریم که بازار ارز ما بخشی از این اقتصاد است و اگر میبینیم که قیمت تمام کالاها و خدمات در حال افزایش است بازار ارز نیز افزایش قیمت ها را تجربه خواهد کرد و این بازار نمی تواند به نحو دیگری اداره شود؛ با این وجود تصور می شود که دولت کنترلی بر بازار ارز دارد چراکه تا مدت ها بازار ارز در دست دولت بوده است و همچنان تصور می شود که دولت باید کاری برای کنترل نرخ ارز انجام دهد، با این وجود این کار کاری نیست که مستقل از اقتصاد در بازار ارز انجام شود و با این حال برخی از اتفاقات مانند توافق می تواند تا مدتی چشم انداز را روشن نگه دارد اما توافق نیز درمان این بحران نیست.